273
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد دهم

۲۹۱۵.الروضة المختارة :ـ كه رحمت خدا بر او باد ـكُمَيت گفته است:

از بزرگ ترين حوادث ، مصيبتى بودكه در آن ، پاكْ نياترين كس را بدكاران بدْنسل كشتند؛
همان كشته خاندان هاشم، افتاده در كنار طَفـ و افسوس بر پيكرى كه هيچ ياورى ندارد ـ
و غبارآلوده گونه از خاندان هاشم .خوشا آن پيشانى اى كه خاك آلود است!
نيز از هموست ـ كه خداوند از او خشنود باد ـ :

و شگفتى اى كه نمى توانم آن را درك كنم، اين كه اسبانشاندر زير غبارِ هماره خيزان، شيهه مى كشند.
حسين عليه السلام را از آب گواراى فرات و سايه سارِ آن ، باز مى دارندو در برابرشان ، نيزه دارى ، نيزه نمى كِشد .
گويى دلقكانى كه حسين عليه السلام را محاصره كرده اندبراى شمشيرهايشان، قطع هر سرى را جايز مى شمرند.
نوادگان احمد ، در رزمگاه ، در خون، غوطه ورندو خونِ آنان، به سانِ اسبانِ خلخال به پا، آراسته شان كرده است.
پيامبرِ خدا صلى الله عليه و آله ، از ميان آنان رفته و فقدانِ اوبراى مردم، بى ترديد ، مصيبتى بزرگ است.
هيچ گاه ، بى يار و تنهايى نديدم كه مصيبت او اين قدر، جانكاه باشدو نيز به گاهِ تنهايى و بى كسى ، مدد رساندنِ به او ، اين اندازه واجب باشد .
تيراندازان ، با كمانِ ديگران ، به او تير مى زدندبسا كسانى كه گم راهى آنها ، ريشه در نياكانشان دارد!
مگسانِ حريص ، گرداگردِ او بودنددو گونه: مسلّح و بى سلاح.
آن گاه كه نيزه ها در او فرو مى رفتندگم راهانشان ، از هر سو تكبير سر مى دادند و «لا إله إلّا اللّه » مى گفتند .
البتّه هر كه دست به كار بود، سرِ خود را به سلامت نبُردچنان كه هر كه در مصيبت او ، اندوهناك ، گريه سر دهد ، هرگز سرزنش نمى شود.
هرگز خونخواهان بصيرتمندى و حقمدارى را نديده امكه دست و پاى سالمى برايشان مانده باشد
چونان هواخواهان او كه جنگ ، هماره بر ايشان ، گرو گرفتهو ديگِ رزم ، در برابرشان در حال جوشيدن و قُل زدن است.
[مردم هم روزگارِ او] دو گونه اند : يكى ، سوار بر اسبِ دشمنى استو ديگرى ، از اين كه حق را تنها گذاشته ، زار مى زند.
آنها كه وا پس مانده اند ، نشستنِ آنها به كارشان نيامده استو آنها كه اهل پيشتازى اند [و شهيد شده اند] ، ضررى نديده اند.
نيز از هموست:

جانشينِ وصى [ى پيامبر] كه مرد فيصله دادن بودو در روزِ رزم ، دشمنان را نابود مى كرد؛
همان كشته سرزمين طَف ، كهدر ميان غوغاگران امّت و گروه اشرار ، رها شد...
زنان داغدارى كه همه كسانشان از دستشان رفته انداز اين پس ، در اندوه او ، هماره ، نشست و برخاست هاى فراوانى خواهند كرد.
در اندوه او [بر چهره زنان و مويه كُنان] با داغىِ چهره ، آشنا مى شوند ؛همان زيبارويى كه نياكانش سخاوتمند بودند .
كُشته مردمانِ ناپاكْ نسل، كه او را كشتنددر حالى كه او برترين نوشنده باران ابرها ...
و پدر فضيلت بود كه بى ترديد ، ياد آنان ، خوش گوار استو مايه درمانِ درد است...
على رغم خواستِ كينه توزانِ بدخواه،بى پروا و صريح ، از آنها ياد مى كنم .
آنها هم گروه من هستند و [از امّت اسلام ،] قسمتِ منو از ديگر مذاهب ، مرا كافى است ...
جانِ من ، شيداى آنهاستچنان شيدايى كه طعمِ خوراك را فراموش كرده است.


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد دهم
272

۲۹۱۵.الروضة المختارة :قالَ الكُمَيتُ رَحِمَهُ اللّهُ تَعالى :

ومِن أكبَرِ الأحداثِ كانَت مُصيبَةًعَلَينا قَتيلُ الأَدعِياءِ المُلَحَّبُ
قَتيلٌ بِجَنبِ الطَّفِّ مِن آلِ هاشِمٍفَيا لَكَ لَحماً لَيسَ عَنهُ مُذَبَّبُ ۱
ومُنَعفِرُ الخَدَّينِ مِن آلِ هاشِمٍألا حَبَّذا ذاكَ الجَبينُ المُتَرَّبُ ۲
وَقالَ أيضاً رَضِيَ اللّهُ عَنهُ :

ومِن عَجَبٍ لَم أقضِهِ أنَّ خَيلَهُملِأَجوافِها تَحتَ العَجاجَةِ أزمُلُ
يُحَلِّئنَ عَن ماءِ الفُراتِ وظِلِّهِحُسَينا ۳ ولَم يُشهَر عَلَيهِنَّ مُنصَلُ
كَأَنَّ حُسَينا وَالبَهاليلُ حَولَهُلِأَسيافِهِم ما يَختَلِي المُتَبَقِّلُ
يَخُضنَ بِهِ مِن آلِ أحمَدَ فِي الوَغىدَما ظَلَّ مِنهُم كَالبَهيمِ المُحَجَّلُ
وغابَ نَبِيُّ اللّهِ عَنهُم وفَقدُهُعَلَى النَّاسِ رُزءٌ ما هُناكَ مُجَلَّلُ
فَلَم أرَ مَخذولاً أجَلَّ مُصيبَةًوأَوجَبَ مِنهُ نُصرَةً حينَ يُخذَلُ
يُصيبُ بِهِ الرّامونَ عَن قَوسِ غَيرِهِمفَيا آخِرا أسدى لَهُ الغَيُّ أوَّلُ
تَهافَتَ ذِبّانُ المَطامِعِ حَولَهُفَريقانِ شَتّى ذو سِلاحٍ وأَعزَلُ
إذا شَرَعَت فيهِ الأَسِنَّةُ كَبَّرَتغُواتُهُمُ مِن كُلِّ أوبٍ وهَلَّلوا
فَما ظَفِرَ المُجري إلَيهِم بِرَأسِهِولا عُذِلَ الباكي عَلَيهِ المُوَلوِلُ
فَلَم أرَ مَوتورينَ أهلَ بَصيرَةٍوحَقٍّ لَهُم أيدٍ صِحاحٌ وأَرجُلُ
كَشيعَتِهِ وَالحَربُ قَد ثُفِيَت لَهُمأمامَهُمُ قِدرٌ تَجيشُ ومِرجَلُ
فَريقانِ هذا راكِبٌ في عَداوَةٍوباكٍ عَلى خِذلانِهِ الحَقَّ مُعوِلُ
فَما نَفَعَ المُستَأخِرينَ نَكيصُهُمولا ضَرَّ أهلَ السّابِقاتِ التَعَجُّلُ ۴
وقالَ أيضا :

ووَصِيُّ الوَصِيِّ ذِي الخِطَّةِ الفَصلِومُردِي الخُصومِ يَومَ الخِصامِ
وقَتيلٌ بِالطَّفِّ غودِرَ مِنهُبَينَ غَوغاءِ اُمَّةٍ وطَغامِ ...
وتُطيلُ المُرَزَّآتُ المَقاليتُ ۵عَلَيهِ القُعودَ بَعدَ القِيامِ
يَتَعَرَّفنَ حُرَّ وَجهٍ عَلَيهِعُقبَةُ السَّروِ ظاهِرا وَالوِسامِ
قُتِلَ الأَدعِياءُ إذ قَتَلوهُأكرَمُ الشارِبينَ صَوبَ الغَمامِ ...
وأَبُو الفَضلِ إنَّ ذِكرَهُمُ الحُلوَبِفِيَّ الشِّفاءُ لِلأَسقامِ ...
لا اُبالي ولَن اُبالِيَ فيهِمأبَدا رَغمَ ساخِطينَ رِغامِ
فَهُمُ شيعَتي وقِسمي مِنَ الاُمَّةِحَسبي مِن سائِرِ الأَقسامِ ...
وَلِهَت نَفسِيَ الطَّروبُ إلَيهِموَلَها حالَ دونَ طَعمِ الطَّعامِ ۶

1.الذبَّ : الدَّفعُ والمنع ، وذبذبَ الرجلُ ، إذا منع الجوار والأهل (لسان العرب : ج ۱ ص ۳۸۰ «ذبب») .

2.الروضة المختارة شرح القصائد الهاشميات : ص ۴۲، الحدائق الوردية: ج ۱ ص ۱۳۲، أدب الطفّ : ج ۱ ص ۱۸۱.

3.في المصدر : «حسنا» ، والصواب ما أثبتناه كما في المصادر الاُخرى .

4.الروضة المختارة شرح القصائد الهاشميات : ص ۶۵ ، أدب الطفّ : ج ۱ ص ۱۸۱.

5.أقلتت المرأة : إذا لم يبق لها ولدٌ (لسان العرب : ج ۲ ص ۷۲ «قلت») .

6.الروضة المختارة شرح القصائد الهاشميات : ص ۲۰ ، مختصر أخبار شعراء الشيعة : ص ۷۶ وراجع: مقاتل الطالبيّين: ص ۹۰ ولسان العرب : ج ۱۲ ص ۶۳۷.

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد دهم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5753
صفحه از 514
پرینت  ارسال به