265
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد دهم

۲۹۱۲.أعيان الشيعة :وى (سيّدِ حِميَرى) ، در رثاى امام حسين عليه السلام ، چنين سروده است:

بر مرقد حسين عليه السلام ، گذر كنو به استخوان هاى پاكش بگو :
اى استخوان ها! خداوند ، همواره شما رااز ابر پُربارِش رحمتش ، برخوردار كند !
پس از آن كه تو را با اسبان اصيل ، سُمكوب كردندزندگى ، هرگز گوارا نگرديد.
مرقدى كه پاكيزه اى را در خود ، جاى داد ؛همو كه نياكانش ، بهترينِ مردمان اند.
نياكانش ، سزامندان فرمان روايىو خلافت و جانشينى اند.
هر گاه بر مرقدش گذر كردىدرنگ كن و مَركبت را متوقّف كن
و بر آن پاكيزه فرزند مولاىِ پاكيزهو بانوى پاك و پاكيزه ، گريه كن ،
به سان زنِ فرزندْ از دست داده اى كهيگانه فرزندش را مُرده مى بيند.
و بر آوازه عمر بن سعدو بر آن كه جامه پاكى را به ريا به تن دارد، لعنت كن.
يعنى شمر بن ذى الجوشن؛همو كه نفْس ناپاك ، او را اسير كرده است.
آنان ، فرزند دختر پيامبرِ خودشان را هدف گرفتندآن سان كه نشانه را هدفِ تيرها قرار مى دهند.
هيچ چيزى ، آنان را براى جنگيدن برنينگيختجز عطاها و وعده ها .
هنگامى كه او (حسين عليه السلام ) را [به بيعت با يزيد] دعوت كردند تافرزندان زنِ بدكاره ، بر او چيره شوند
ـ همان فرزندان پليدترينِ مردانى كه با غرور ، راه مى روندو دارندگان پليدترين سرشت ـ ،
[حسين عليه السلام] با آنان ، مخالفت ورزيدو جان گرامى و سرافراز او ، [از بيعت] خوددارى كرد.
از اين رو، با نيزه هاى بُرّانو شمشيرهاى تيز و آب داده، بر او يورش بردند
و نيز با شمشيرهاى بَرّاق و سپرهاى يَمانىو نيزه هاى بلندِ محكم و توپُر
آنان ، هزار هزار نفر بودندو او در ميان هفتاد نفر هاشمى بود كه
با نواده احمد ، همراه شدندو از راهى پُرسنگلاخ ، آمده بودند
و يقين داشتندكه به سوى مرگ ، رانده مى شوند.
اى ديده! تا آن دَم كه زنده ام ، گريه سر دهبر آنان كه وفادار و خوش پيمان اند.
بر تركِ خون گريستن ، عذرى نيستدر حالى كه تو سزاوار آنى .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد دهم
264

۲۹۱۲.أعيان الشيعة :لَهُ في رِثاءِ الحُسَينِ عليه السلام :

اُمرُر عَلى جَدَثِ الحُسَينِو قُل لِأَعظُمِهِ الزَّكِيَّه
يا أعظُما لا زِلتِ مِنوَطفاءَ ساكِبَةٍ رَوِيَّه
ما لَذَّ عَيشٌ بَعدَ رَضِّكِبِالجِيادِ الأعوَجِيَّه
قَبرٌ تَضَمَّنَ طَيِّباآباؤُهُ خَيرُ البَرِيَّه
آباؤُهُ أهلُ الرِّياسَةِوَ الخِلافَةِ وَالوَصِيَّه
وَالخَيرِ وَالشِّيَمِ المُهَذَّبَةِ المُطَيَّبَةِ الرَّضِيَّه
فَإِذا مَرَرتَ بِقَبرِهِفَأَطِل بِهِ وَقفَ المَطِيَّه
وَابكِ المُطَهَّرَ لِلمُطَهَّرِوَ المُطَهَّرَةِ الزَّكِيَّه
كَبُكاءِ مُعوِلَةٍ غَدَتيَوما بِواحِدِهَا المَنِيَّه
وَالعَن صَدى عُمَرَ بنَ سَعدٍوَ المُلَمَّعَ بِالنَّقِيَّه
شِمَرِ بنَ جَوشَنٍ الَّذيطاحَت بِهِ نَفسٌ شَقِيَّه
جَعَلُوا ابنَ بِنتِ نَبِيِّهِمغَرَضا كَما تُرمَى الدَّرِيَّه
لَم يَدعُهُم لِقِتالِهِإلّا الجُعالَةُ وَالعَطِيَّه
لَمّا دَعَوهُ لِكَي تَحَكَّمَ فيهِ أولادُ البَغِيَّه
أولادُ أخبَثِ مَن مَشىمَرَحاً وأَخبَثِهِم سَجِيَّه
فَعَصاهُمُ وأَبَت لَهُنَفسٌ مُعَزَّزَةٌ أبِيَّه
فَغَدَوا لَهُ بِالسّابِغاتِعَلَيهِمُ ۱ وَالمَشرَفِيَّه
وَالبيضِ وَاليَلَبِ ۲ اليَماني وَالطِّوالِ السَّمهَرِيَّه
وهُمُ اُلوفٌ وَهوَ فيسَبعينَ نَفسٍ هاشِمِيَّه
فَلَقَوهُ في خَلَفٍ لِأَحمَدَ مُقبِلينَ مِنَ الثَّنِيَّه
مُستَيقِنينَ بِأَنَّهُمسيقوا لِأَسبابِ المَنِيَّه
يا عَينُ فَابكي ما حَييتُعَلى ذَوِي الذِّمَمِ الوَفِيَّه
لا عُذر في تَركِ البُكاءِ دَما وأَنتِ بِهِ حَرِيَّه ۳

1.في المصدر : «عليه» ، والتصويب من أدب الطفّ .

2.اليلب : الدروع ، يمانية ، وقال ابن سيده : اليلب : التِرسة . وقيل : الدَّدق (لسان العرب : ج ۱ ص ۸۰۶ «يلب») .

3.أعيان الشيعة: ج۳ ص ۴۲۹، الدرّ النضيد: ص ۳۵۲، أدب الطفّ: ج ۱ ص ۱۹۸.

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد دهم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5609
صفحه از 514
پرینت  ارسال به