215
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد دهم

۱ / ۵

ابو رُمْح خُزاعى ۱

۲۸۸۴.مثير الأحزان:ابو رمح ، نزد فاطمه دختر حسين بن على عليه السلام ، ۲ رفت ومرثيه اى در باره امام حسين عليه السلام خواند و گفت :

ابرهاى اشك ، بر فراز چشمانم نمايان شدندو آسمانِ چشمانم صاف نشد تا آن كه بارانِ سيل آسا ، باريدن گرفت.
بر خاندانِ پيامبر، محمّد صلى الله عليه و آله ، مى گِريدو در اشك ريختن ، زياده روى نكرد ؛ بلكه كاهلى كرد .
آنان ، قومى بودند كه به شمشيرهايشان ، بدگمان نبودندو آن گاه كه شمشيرهايشان از نيام كشيده شد ، زخم هاى عميقى به دشمنانشان ، وارد گرديد .
شهيد سرزمين طَف از آل هاشمبى ترديد ، گردن هاى فراوانى از قريش را [به پايين،] كج كرد و خوار شدند.
فاطمه گفت: اى ابو رُمْح! آيا چنين مى گويى؟!
گفت: خدا مرا فدايت كند! پس چگونه بايد بگويم؟
گفت: بگو: گردن هاى مسلمانان را [به پايين،] و خوار شدند.
پس گفت: از امروز به بعد ، اين سروده را نخواهم خواند ، مگر اين گونه .

1.ابو رمح (/ ابو رميح) عمير بن مالك بن حنظل خزاعى، حدود سال ۱۰۰ ق ، درگذشت . وى شاعرى بود كه در باره امام حسين عليه السلام و در رثاى ايشان، فراوان شعر سروده است، هر چند در باره ديگران ، بسيار اندك شعر مى گفت، چنان كه ابن نديم گفته است . همان گونه كه در الإصابة فى تمييز الصحابة آمده، پدرش از ياران پيامبر صل الله عليه وآله بود. وى پيوسته به ديدار خاندان پيامبر۷ مى رفت و گِرد او جمع مى شدند و او ، مراثىِ خود را مى خواند .

2.ر. ك: ج ۱ ص ۳۵۱ (بخش يكم / فصل ششم / فاطمه) .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد دهم
214

۱ / ۵

أبو الرُّمح الخزاعي ۱

۲۸۸۴.مثير الأحزان :دَخَلَ أبُو الرُّمحِ إلى فاطِمَةَ بِنتِ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ ۲ ، فَأَنشَدَها مَرثِيَّةً فِي الحُسَينِ عليه السلام وقالَ :

أجالَت عَلى عَيني سَحائِبُ عَبرَةٍفَلَم تَصحُ بَعدَ الدَّمعِ حَتَّى ارمَعَلَّتِ ۳
تَبكَي عَلى آلِ النَّبِيِّ مُحَمَّدٍوما أكثَرَت فِي الدَّمعِ لا بَل أقَلَّتِ
اُولئِكَ قَومٌ لَم يَشيموا سُيوفَهُموقَد نَكَأَت أعداءَهُم حينَ سُلَّتِ
وإنَّ قَتيلَ الطَّفِّ مِن آلِ هاشِمٍأذَلَّ رِقابا مِن قُرَيشٍ فَذَلَّتِ
فَقالَت فاطِمَةُ : يا أَبا رُمحٍ ، أهكَذا تَقولُ ؟! قالَ : فَكَيفَ أقولُ جَعَلَنِيَ [اللّهُ] ۴ فِداكِ ؟ قالَت : قُل : أذَلَّ رِقابَ المُسلِمينَ فَذَلَّتِ ، فَقالَ : لا اُنشِدُها بَعدَ اليَومِ إلّا هكَذا . ۵

1.ابو الرميح ـ عمير بن مالك بن حنظل خزاعي، توفّي في حدود سنة (۱۰۰ه) ، كان شاعراً مكثراً الشعر في رثاء الحسين عليه السلام مُقلّا في غيره ، كما قال ابن النديم ، وكان أبوه من الصحابة كما في الإصابة ، وكان يزور آل محمّد فيجتمعون له و يقرأ عليهم مراثيه (راجع : أعيان الشيعة: ج ۸ ص ۳۸۰) .

2.راجع: ج ۱ ص ۳۵۰ (القسم الأوّل / الفصل السادس / فاطمة) .

3.ارمَعَلَّ : سالَ . وارمَعَلَّ الدمعُ ، أي تتابع قطرانُه (لسان العرب : ج ۱۱ ص ۲۹۸ «رمعلَ») .

4.ما بين المعقوفين إضافة منّا يقتضيها السياق .

5.مثير الأحزان : ص ۱۱۱ ، بحار الأنوار : ج ۴۵ ص ۲۹۴ ؛ مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي : ج ۲ ص ۱۵۱ نحوه .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد دهم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5327
صفحه از 514
پرینت  ارسال به