در نيمه دوم سده هفتم هجرى، مغولان به فرماندهى هلاكوخان ، بر عراق چيره شدند . از اين رو، عالمانى باتدبير ، از قتل و غارت ، جلوگيرى كردند و از هلاكو خواستند بدانها امان داده ، از آنها حراست كند . او نيز چنين كرد و بدين سان ، شيعيان جنوب بغداد (مانند حلّه و كوفه و...) از فتنه رَهيدند . ۱ اين چنين، شيعيان، با سقوط عبّاسيان ، به آزادى هايى دست يافته بودند و از سوى ديگر ، در دهههاى پايانى اين سده ، يكى از جانشينان هلاكو به نام غازان خان ، شيعه شد و در عمران كربلا كوشيد و طبيعتا زمينه علنى شدن برپايى شعائر ، به وجود آمد و ... .
سده هشتم
در اين سده ، غازان خان ـ كه حكومتش از سال ۶۹۴ ق ، شروع شده بود ـ گام هايى در گسترش گرايش هاى شيعى برداشت . پس از وى ، برادرش سلطان محمّد خدابنده ، به قدرت رسيد و پس از مدّتى ، شيعه شد و در ترويج و رسمى كردن آن ، بسى تلاش كرد . بدين سان ، با گرايش حاكمان مغول به تشيّع و رسمى شدن اين مذهب، زمينه انجام گرفتن علنى عزادارى و فراز آوردن شعائر شيعى گسترش يافت .
سلسله جلايريان نيز ـ كه در عراق به حكومت رسيدند و خواهرزاده هاى سلطان محمّد خدابنده بودند ـ گرايش شيعى داشتند و حكومت آنها تا سال ۸۱۴ ق ، ادامه يافت . ابن بطوطه (م ۷۷۹ ق) ، از مناطق : كربلا، حلّه، بحرين، قم، كاشان، ساوه و توس به عنوان شيعى متعصّب ، ياد مى كند . ۲