219
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد یازدهم

۸ / ۷

زيارت هفتم

۳۲۱۶.مصباح الزائر :زيارت سوم ، از امام هادى ـ كه درودهاى خدا بر او باد ـ ، روايت شده كه اذن دخولِ ۱ آن را در زيارت امام زمان عليه السلام ذكر كرديم و در اين جا ، دنباله آن را مى آوريم : سپس ، در حالى كه پاى راست را بر پاى چپ ، مقدّم مى دارى ، وارد مى شوى و مى گويى :
به نام خدا و با يارى او و بر دين پيامبر خدا . گواهى مى دهم كه جز خداى بى انباز ، خداى ديگرى نيست ، و گواهى مى دهم كه محمّد ، بنده و پيامبر اوست . درودهاى خدا و سلام هاى فراوانش بر او باد !
سپس ، رو به ضريح مى كنى و قبله را پشتِ سرت قرار مى دهى و با يكصد مرتبه تكبير گفتن ، خدا را بزرگ مى دارى و مى گويى :
به نام خداوند رحمتگر مهربان . گواهى مى دهم كه خدايى جز خداى يگانه بى شريك نيست ، همان گونه كه او براى خود ، گواهى مى دهد و فرشتگان و دانايان از ميان آفريدگانش ، بر آن، گواهى مى دهند . خدايى جز خداى شكست ناپذير حكيم نيست . گواهى مى دهم كه محمّد ، بنده برگزيده و پيامبر پسنديده اوست . وى را به هدايت و دين حق فرستاد تا بر همه دين ها چيره شود ، هر چند مشركان را خوش نيايد .
خدايا ! بهترين و كامل ترينِ درودها ، بالنده ترين و فراگيرترينِ بركت ها ، و پاك ترين و كامل ترينِ درودها را بر سَرور ما محمّد ، بنده و فرستاده ات ، قرار ده ؛ او كه پيامبر و رازدارت ، ولىّ و پسنديده و برگزيده ات ، و برگرفته و مخصوص و خالص گشته ات ، و امين و شاهدت ، راه نما به سويت ، آشكار كننده امرت ، خيرخواه برايت ، مجاهد در راهت ، مدافع دينت ، آشكار كننده بُرهان هايت ، ره يافته به اطاعتت ، ارشاد كننده به رضايتت ، در بر گيرنده وحْيَت ، پاسدار عهدت ، امضا و اجرا كننده امرت ، تأييد شده با نور تابناك و استوار گشته با امر پسنديده ، معصوم از هر خطا و لغزش ، پاك از هر آلودگى و تباهى ، برانگيخته با بهترين دين و مذهب ، راست كننده كژى و انحراف ، اقامه كننده دليل و حجّت روشن ، ويژه گشته به چيرگى در استدلال و روشن ساختن راه ، آشكار كننده آنچه از توحيدت ، پوشيده مانده و احيا كننده آنچه از عبادتت پنهان مانده ، پايان بخش گذشته و گشاينده آنچه بسته مانده ، برگزيده از ميان مردمانت و انتخاب شده براى كشف حقايقت است و نشانه هاى هدايت ، به وسيله او پيدا مى گردند و ظلمت هاى تاريك ، با او روشن مى شوند ؛ همو كه دور كننده جولان هاى باطل و در هم كوبنده هجوم گم راهى ها ، برگرفته از سرشت كرامت و بيرون آمده از بزرگى هاى كهن ، نهالگاه افتخارهاى ريشه دار و شاخه بلند برگدار ميوه دار ، برگزيده از درخت برگزيدگان و چراغ نور و قلّه والايى و دل صحراى مكّه ، ۲ مبعوث گشته به حق و برهان تو بر همه خلق ، پايان بخش پيامبرانت و حجّت رسايت در زمين و آسمان توست .
خدايا ! درودى چنان پُرسود بر او فرست كه سود ، در آن گم باشد و چنان بركتى از توسّل [بندگان] به آن درود ، فراهم ساز كه همه علاقه مندان به وى را فراتر بَرَد و پس از اين ، چنان تكريم و تجليلى از او به جاى آور كه گستره آرزوها نيز در آن در مانَد تا از كَرَمت بر جايگاه هاى درجه بندى شده ، بالا و بالاتر رود و از نعمت هايت به برترين منزل هاى موهبتى برسد . خدايا ! حقّ واجب او را از ستمكاران بر او و برگزيدگان از نزديكانش بگير .
خدايا ! بر وليّت ، و سرپرست دينت ، و بر پا دارنده عدالت پس از پيامبرت ، على بن ابى طالب ، امير مؤمنان ، پيشواى پرهيزگاران ، سَرور اوصيا، شاه دين ، زمامدار روسِپيدان ، قبله عارفان ، نشانه رهروان ، محكم ترين رشته و ريسمان استوار تو ، جانشين پيامبرت بر همه مردمان ، و وصىّ او در دنيا و دين ، درود فرست ؛ آن كه بزرگ ترين رادمرد (مؤمن راستين) در ميان مردم ، جدا كننده روشن ميان حلال و حرام ، ياور اسلام و شكننده بت ها ، عزّت دهنده دين و حامى آن ، محافظ پيامبر و كفايت كننده او ، تنها برادر او در روز برادرى و كسى كه براى او مانند هارون براى موسى بود ، پنجمين فرد از اصحاب كَسا ، همسر سَرور زنان ، ايثار كننده غذا با شدّت گرسنگى ، سپاس گزارى شده از سعيَش در سوره «هَلْ أَتَى» ، چراغ هدايت ، جايگاه پروامندى ، محلّ عقل و قُلّه خِرد ، دعوتگر به دليل روشن و بزرگ ، مسافر دورترين مقصد ، بالا رونده تا شُكوه و والايى ، و دانا به تأويل [ قرآن ]و ذكر است ؛ كسى كه فرشتگان خاصّت را خادم و آورنده ظرف آب وضو و حوله اش كردى ؛ آن كه خورشيد را پس از نزديك شدن به غروبش ، برايش باز گرداندى تا نماز واجبش را در اوّل وقتش بگزارد و آن گاه كه [ تنها دينار خود را ] به مقداد قرض داد ، از خوراك بهشتيان به وى خوراندى و هنگامى كه جان خود را [ در بستر پيامبر ]براى جلب خشنودى تو به خطر انداخت ، با او به فرشتگانت باليدى و ولايتش را يكى از واجبات، قرار دادى ـ و شوربخت است آن كه به بعضى ، اقرار و برخى را انكار كند ـ ؛ همان جوهره نيكان ، معدن افتخار ، تقسيم كننده بهشت و دوزخ ، صاحب اعراف [ در روز قيامت ] ، پدر امامان شريف ، مظلومى كه حقّش غصب شده ، شكيباىِ به حساب خدا گذارنده ، نثار كننده خون خود و خانواده ، بى آن كه انتقامش گرفته شود ، و نقطه اميد خويشان و عزيزانش ؛ ۳ درودى كه فزونى اش پايان نگيرد و از استوارى اش كاسته نشود .
خدايا ! جامه هاى زربفت نعمت را بر او بپوشان و تاج كرامت را بر سر او بگذار و او را تا عالى ترين درجه و مقام ، بالا ببر تا به پيامبرت ـ كه بر او و خاندانش درود باد ـ بپيوندد ، و به سود او و زيان ستمكاران بر او ، حكم بده كه تو در حكمت ، دادگرى .
خدايا ! درود فرست بر طاهره بتول ، زهرا ، دختر پيامبر صلى الله عليه و آله ، مادر امامان ره نما ، سَرور زنان جهانيان ، وارث بهترينِ پيامبران و همراه بهترينِ وصيّان ، درآينده به سوى تو با درد و رنج مصيبت پدرش و با شكايت از ظلم رفته بر او از سوى غاصبان حقّش ، ناخشنود از امّتى كه حقّت را در يارى او پاس نداشتند ـ چرا كه شب به خاك سپرده شد ـ ؛ آن كه حقّش را غصب كردند و غصّه آن را به گلو برد ؛ درودى كه حدّى براى اندازه آن و نهايتى براى گستره آن و پايانى براى شماره آن نباشد .
خدايا ! بهترين عوض ها را در سراى جاويد ، به جاى سختى هاى سراى فنا ، برايش به عهده بگير و او را به نهايتِ آرزوها و بالاترين خواست هايش در حقّ دشمنانش برسان ، تا آن جا كه هيچ يك از دوستداران ، از ناراحتى او ناراحت نمانَد ، جز آن كه راضى شود ، كه تو قدرتمندترينِ پاسخگويان به مظلومان و دادگرترينِ قاضيان هستى . خدايا ! او را در تكريم ، به همسر و پدرش بپيوند و حقّش را از ظلم كنندگان به او بگير .
خدايا ! بر امامان راه يافته و زمامداران راه نما و سَروران معصوم ، پرهيزگاران نيكوكار ، جايگاه هاى وقار و آرامش ، خزانه داران دانش ، نهايت بردبارى و افتخار ، سياست مدار بندگان و اركان سرزمين ها و راه نمايان درستى ، خِردمندان باشُكوه ، دانايان به شريعتت و بى رغبتان به دنيا ، چراغ هايى در دل تاريكى ، چشمه هاى حكمت ، ولى نعمتان ، دستاويز امّت ها ، همراهان قرآن و آيات آن ، امينان و اختيارداران تأويل ، مترجمان و راه نمايان وحى ، پيشوايان هدايت ، مناره هايى در ظلمات ، نشانه هايى براى پرهيزگارى و پناهگاه هايى براى مردم ، پاسداران اسلام ، حجّت هاى تو بر همه مردمان ، درود فرست : بر حسن و حسين ، دو سَرور جوانان بهشتى و دو نواده پيامبر رحمت ، و بر على بن الحسين ، سجّاد ، زين العابدين ، و بر محمّد بن على ، شكافنده علم دين ، و بر جعفر بن محمّد ، صادق امين ، و بر موسى بن جعفر كاظم بردبار ، و بر على بن موسى ، رضا و وفادار ، و بر محمّد بن على ، نيكوكار با تقوا ، و بر على بن محمّد ، برگزيده پاك ، و حسن بن على ، راه نماى خشنود به قضا ، و بر حجّة بن الحسن ، صاحب عصر و زمان ، وصىّ وصيّان و دنباله پيامبران ، نهان از مردمان و آرزوى همگان براى آشكار ساختن حقّت ، مهدى منتظَر و قيام كننده انتقام گير .
خدايا ! بر همه آنان ، درود فرست ؛ درودى ماندگار در جهان كه آنان را بِدان ، تا برترين محلّ مُكرَّمان برسانى . خدايا ! آنان را در تكريم ، به جدّ و پدرشان بپيوند و حقّشان را از ستمكاران بر ايشان ، بگير .
گواهى مى دهم ـ اى مولاى من ـ كه شما مطيعان خدا ، قيام كنندگان به امر او ، عاملان به خواست او و رستگاران به كرامت او هستيد . شما را با علمش برگزيد و براى غيب خويش ، بر گرفت و رازدار خود نمود و با هدايت خويش ، عزيزتان داشت و برهان هاى خود را ويژه شما ساخت و با روح خويش ، تأييدتان كرد و شما را جانشينان خود در زمين ساخت و دعوتگران به حقّش و شاهدان بر خلقش و ياوران دينش و حجّت هايى بر مردمانش و مترجمانِ وحْيَش و خزانه داران علمش و جايگاه وا سپارىِ حكمتش قرار داد . شما را از گناهان ، نگاه داشت و از عيب ها پاك كرد و بر غيب ها ، امينتان ساخت .
اى سرپرستان من ! شما را با شناخت حقّتان زيارت كردم ، شأن شما را مى دانم ، به هدايتتان ره يافته ام ، دنباله رو شما هستم ، پيرو سنّت شمايم ، به ولايت شما چنگ زده ام ، به رشته شما در آويخته ام . مطيع فرمان شما ، دوستدار دوستان شما ، و دشمنِ دشمنان شما هستم و مى دانم كه حق در شما و با شماست . به وسيله شما به خدا توسّل مى جويم و آبروى شما را شفيع درگاه او مى كنم . و بر او حق است كه درخواست كننده اميدوار به آنچه به زائرانِ گوش به فرمان شما وعده داده شده است ، را نااميد باز نگرداند .
خدايا ! همان گونه كه به من توفيق ايمان به پيامبرت و تصديق دعوتش را دادى ، و به اطاعت او و پيروى دينش ، بر من منّت نهادى و مرا به شناخت او و امامان از نسل او ، ره نمودى و ايمان را با شناخت آنان ، كامل نمودى و اعمال را با ولايت و اطاعت آنان ، پذيرفتى و از بندگان ، عبادت درود فرستادن بر آنان را خواستى و ايشان را كليد دعا و سبب اجابت ، قرار دادى ، پس بر همه آنان ، درود فرست و مرا به خاطر ايشان ، در دنيا و آخرت ، آبرومند و مقرّب قرار ده .
خدايا ! گناهان ما را به سبب ايشان ، بيامرز و عيب هايمان را بپوشان و واجباتمان را سپاس گزارى شده ، مستحبّاتمان را نيكو و پذيرفته ، دل هايمان را به ذكرت ، آباد ، جان هايمان را به طاعتت ، شادمان و انداممان را زير مهميز خدمتت ، رام و نام هايمان را ميان خاصّان درگاهت ، مشهور ، روزى هايمان را از جانبت روان ، و حاجت هايمان را نزدت آسان بگردان ، به رحمتت اى مهربان ترينِ مهربانان !
خدايا ! وعده ات را به آنان ، محقَّق گردان و با شمشير قائمشان ، زمينت را پاك كن و با او ، قوانين تعطيل شده و احكامِ بر زمين مانده و تغيير يافته ات را بر پا دار ، و با او ، دل هاى مُرده را زنده كن و خواسته هاى پراكنده را گِرد هم بياور و زنگار ستم را از راهت بزُداى تا حق به بهترين صورت ، بر دستان او ظاهر شود و باطل و باطل گرايان ، با نور دولتش هلاك گردند و هيچ بخشى از حق را از بيم هيچ كس ، پنهان ندارد .
خدايا ! فَرَجشان را پيش انداز و چيرگى شان را آشكار ساز و ما را به راه آنان ببر و بر ولايت ايشان بميران و در زمره ايشان و زير پرچم آنان ، محشور بگردان و بر حوضشان در آور و از جام ايشان ، به ما بنوشان و ميان ما و ايشان ، جدايى مينداز و ما را از شفاعتشان ، محروم مگردان تا به عفو و آمرزش تو دست يابيم و به سوى رحمت و رضايتت بياييم ، اى خداى حق ! اى پروردگار جهانيان ! اى كه رحمتش به مؤمنان ، نزديك است و ما بدون ترديد ، دوستداران تو هستيم ! اى كه هر گاه قرار گرفتن در معرض خشمش ما را هراسناك مى كند ، همدم خوش گمانى به او مى شويم ! ما ميان بيم و اميد ، مطمئن و مراقبيم . در طلب گذشت و آمرزشت ، روى آورنده ايم و در برابر قدرت و عزّتت ، گردنْ خم كرده ايم . بر محمّد و خاندان پاكش ، درود فرست و دعايمان را به سبب آنها ، مستجاب كن و دوستى ما را با آنان ، مانع آتش بگردان !
خدايا ! ما را به راه ميانه ، بينا كن تا بر آن ، اعتماد كنيم . جايگاه رشد را نشان ده تا بر آن در آييم . خطاهايمان را به صواب ، تبديل بفرما و دل هايمان را پس از هدايت شدن ، منحرف مگردان و از نزد خودت بر ما رحمت عطا كن ، اى كه از فراوانى جود و كَرَمش ، وهّاب (بسيار بخشنده) ناميده شده است ! در دنيا و آخرت ، به ما نيكى ده و اگر به سبب دستاوردهايمان ، مستحقّ آتش شديم ، ما را از عذاب آن ، حفظ كن ، به رحمتت ، اى مهربان ترينِ مهربانان ! ۴
سپس ، نماز زيارت را مى خوانى و باز مى گردى و نزد ضريح مى ايستى و مى گويى :
اى ولىّ خدا ! ميان من و خداى عزوجل گناهانى است كه جز رضايت او ، آنها را ريشه كن نمى كند . پس به حقّ كسى كه تو را رازدار خود كرد و كار خلقش را به تو وا نهاد و اطاعت از خود را با اطاعت از تو ، و دوستى با خود را با دوستى با تو همراه ساخت ، اصلاح رابطه من و خداى عزوجل را به عهده بگير و نصيب مرا از زيارتت ، وارد ساختن من به جمع زائران خالصت قرار ده ؛ آنان كه آزادى شان [ از عذاب جهنم ] را از خداى عزوجل مى طلبى و پاداش نيكودادن به ايشان را از او مى خواهى . من ، امروز به قبرت پناه آورده ام و به دفاع نيكويت از من ، پناهنده ام . پس جبران كن و مرا درياب . اى مولاى من ! از خداى عزوجل ، [ اصلاح ] كارهايم را بخواه ، كه تو نزد خداى عزوجل ، جايگاهى والا دارى . خداوند ، بر تو درود و سلام بفرستد !
سپس ضريح را ببوس و رو به قبله كن و دستانت را بالا ببر و بگو :
خدايا ! هنگامى كه اطاعت او را بر من واجب كردى و با دوستى با او ، مرا بزرگ داشتى ، دانستم كه اين ، از جلالت مرتبه او نزد تو و نصيب نفيس او پيش تو و نزديكى جايگاهش به توست . از اين رو ، به قبرش پناه بردم ، پناه بردن كسى كه مى داند شفاعتش رد نمى شود . پس به حقّ علم هميشگى ات به او و رضايت نيكويت از او ، از من و پدر و مادرم راضى شو و براى آتش ، راه و سيطره اى بر من مگذار ، به رحمتت ، اى مهربان ترينِ مهربانان ! .
آن گاه ، جا به جا شو و در پشت قبر بِايست و آن را پيش رويت قرار بده و دستانت را بلند كن و بگو :
خدايا ! اگر شفيعى نزديك تر از محمّد و اهل بيت برگزيده اش ، پرهيزگاران نيكوكار ـ كه بر او و آنان ، سلام باد ـ ، مى يافتم ، بى ترديد ، او را به درگاه تو شفيع مى كردم . اين ، قبر يكى از اولياى تو و سرورى از برگزيدگان توست ، كه اطاعتش را بر مردم ، لازم ساخته اى . او را پيشِ روى خود قرار داده ام و ـ اى خداى من ـ ، به حرمتش نزد تو ، و حقّ تو بر او ، از تو مى خواهم كه يك نگاه از نگاه هاى مهربانانه ات را به من بيندازى تا پريشانى ام را برطرف سازى و حالم را در دنيا و آخرت ، به سامان كنى ، كه تو بر هر كارى ، توانايى .
خدايا ! هنگامى كه گناهانم از شماره بيرون شد و از اندازه گذشت ، دانستم كه شفاعت هر شفاعت كننده اى جز دوستانت ، به آن نمى رسد . پس ، از شهرم تا مرقد وليّت را به قصد مژده [ ى شفاعت ]پيمودم و به محكم ترين رشته آن ، چنگ زدم و اكنون ـ اى مولاى من ـ به او شفاعت مى جويم و تو را به او سوگند مى دهم . بر غربتم رحم آور و توبه ام را بپذير . خدايا ! نه بر [ كارهاى ]شايسته گذشته ام تكيه دارم ، نه به كار نيكى كه برايم حجّتى بر پا دارد ، اعتماد دارم . اگر همه نيكى هاى همه خلقت را پيش مى فرستادم و سپس از اطاعت اوليايت ، سرپيچى مى كردم ، آن نيكى ها ، مرا از جوار تو مى رانْد و نمى توانست ميان من و آتش تو ، جدايى بيندازد . از اين رو ، دانستم كه برترين اطاعت از تو ، اطاعت از اولياى توست .
خدايا ! بر روى آوردنم به كسى كه با او به تو روى مى آورم ، رحم كن ، كه من مى دانم نزد تو ، كسى بلندْ مرتبه تر از آنان نمى يابم ، اى مهربان ترينِ مهربانان !
خدايا ! تو به نعمت بخشى ، شناخته شده اى و وليّت به شفاعت زائرانش معروف است . پس هر گاه از سر لطف ، مرا شفاعت كند ، تو به من روى مى آورى و هر گاه تو به من روى بياورى ، به جايگاهى در بهشت ، دست خواهم يافت .
خدايا ! همان گونه كه با آنان به تو توسّل مى جويم تا با خشنودى و نعمت هايت بر من منّت نهى ، ـ خدايا ـ او را از ما راضى بدار و بر ما ، ناخشنود مدار و ما را به وسيله او ، هدايت كن و در باره او گم راه مگردان و در باره او ما را به راهى بدار كه تو برگزيده اى و اطاعتم را به نيّت خالصم در درود فرستادنم ، بيفزاى ، اى مهربان ترينِ مهربانان !
خدايا ! بر برگزيدگان خلقت ، محمّد و خاندانش ، درود فرست ، همان گونه كه آنان را بر جهانيان برگزيدى و با علم خويش ، بر پيشينيان ، مقدّم داشتى .
خدايا ! بر حجّتت و برگزيده مردمانت ، جايگزين پيامبرت ، بر پا دارنده احكامت ، على بن ابى طالب عليه السلام ، درود فرست و بر فاطمه زهرا ، سَرور زنان جهانيان ، درود فرست ، و بر حسن و حسين ، دو گوشواره عرشت و ره نماى مردمت به سوى تو و دعوتگران به تو ، درود فرست .
خدايا ! بر على ، محمّد ، جعفر ، موسى ، على ، محمّد ، على ، حسن ، و جانشين شايسته و ماندگار ، درود فرست ؛ [ همانان كه ] چراغ هايى در دلِ تاريكى اند و حجّت هايى بر همه مردمان ، و خزانه داران علم تا نابود نشود ، و حاميان دين تا آسيب نبيند ؛ درودى كه جزاى آن ، كامل ترين رضايت و بالنده ترين بركت ها و نيز احسانت باشد . خدايا ! همه دشمنان آنان را ، از جن و اِنس ، لعنت كن و عذاب دردناك را بر آنان ، دوچندان ساز .
سپس ، آن جا ، دعايى را كه امر شده در عصر غيبت بخوانند ، مى خوانى . . . و آن گاه ، اين را هم مى گويى :
خدايا ! مرا دلْ آرام به قَدَرت ، خشنود به قضايت ، حريص بر ذكر و دعايت ، دوستدارِ برگزيدگان اوليايت و محبوب در زمين و آسمانت ، شكيبا بر فرود آمدن بلايت ، مشتاق بر شادى ديدارت ، اندوزنده توشه پرهيزگارى براى روز جزايت ، پيروى كننده سنّت هاى اوليايت ، رهاكننده اخلاق دشمنانت ، و به جاى دنيا ، مشغول به ستايش و ثنايت ، قرار بده.

1.اين اذن دخول ، ذيل عنوان «اذن ورود خواستن» گذشت (ر. ك: ص ۱۶۵ ح ۳۱۹۹) .

2.يعنى ازميان بهترين و شريف ترين افراد مكّه .

3.شايد تغييرى درعبارت عربى راه يافته و منظور اصلى ، اين باشد : آن كه با وجود خويشانش ، و در ميان عزيزانش ، مورد ستم و قهر ، قرار گرفت .

4.از اينجا به بعد در المزار الكبير ، نيست


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد یازدهم
218

۸ / ۷

الزِّيارَةُ السّابِعَةُ

۳۲۱۶.مصباح الزائر:الزِّيارَةُ الثّالِثَةُ مَروِيَّةٌ عَن أبِي الحَسَنِ الثّالِثِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَيهِ، تَستَأذِنُ بِما قَدَّمناهُ ۱ في زِيارَةِ صاحِبِ الأَمرِ عليه السلام ، ثُمَّ تَدخُلُ مُقَدِّما رِجلَكَ اليُمنى عَلَى اليُسرى وتَقولُ:
بِسمِ اللّهِ وبِاللّهِ، وعَلى مِلَّةِ رَسولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ وآلِهِ، أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ وَحدَهُ لا شَريكَ لَهُ، وأشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا عَبدُهُ ورَسولُهُ صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ وآلِهِ وسَلَّمَ تَسليما .
ثُمَّ تَستَقبِلُ الضَّريحَ بِوَجهِكَ وتَجعَلُ القِبلَةَ خَلفَكَ وتُكَبِّرُ اللّهَ مِئَةَ تَكبيرَةٍ وتَقولُ:
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ ، أشهَدُ أن لا إلهَ إلَا اللّهُ ، وَحدَهُ لا شَريكَ لَهُ ، كَما شَهِدَ اللّهُ لِنَفسِهِ، وشَهِدَت لَهُ مَلائِكَتُهُ واُولُو العِلمِ مِن خَلقِهِ، لا إلهَ إلّا هُوَ العَزيزُ الحَكيمُ ، وأشهَدُ أنَّ مُحَمَّدا عَبدُهُ المُنتَجَبُ، ورَسولُهُ المُرتَضى، أرسَلَهُ بِالهُدى ودينِ الحَقِّ، لِيُظهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ ولَو كَرِهَ المُشرِكونَ.
اللّهُمَّ اجعَل أفضَلَ صَلَواتِكَ وأكمَلَها، وأنمى بَرَكاتِكَ وأعَمَّها ، وأزكى تَحِيّاتِكَ وأتَمَّها، عَلى سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ عَبدِكَ ورَسولِكَ، ونَبِيِّكَ ونَجِيِّكَ ، ووَلِيِّكَ ورَضِيِّكَ وصَفِيِّكَ ، وخِيَرَتِكَ وخاصَّتِكَ وخالِصَتِكَ ، وأمينِكَ الشّاهِدِ لَكَ، وَالدّالِّ عَلَيكَ، وَالصّادِعِ بِأَمرِكَ ۲ ، وَالنّاصِحِ لَكَ، وَالمُجاهِدِ في سَبيلِكَ، وَالذّابِّ عَن دينِكَ، وَالمُوضِّحِ لِبَراهينِكَ، وَالمَهدِيِّ إلى طاعَتِكَ، وَالمُرشِدِ إلى مَرضاتِكَ، وَالواعي لِوَحيِكَ، وَالحافِظِ لِعَهدِكَ، وَالماضي عَلى إنفاذِ أمرِكَ، المُؤَيَّدِ بِالنّورِ المُضيءِ وَالمُسَدَّدِ بِالأَمرِ المَرضِيِّ ، المَعصومِ مِن كُلِّ خَطَاء وزَلَلٍ ، المُنَزَّهِ مِن كُلِّ دَنَسٍ وخَطَلٍ، وَالمَبعوثِ بِخَيرِ الأَديانِ وَالمِلَلِ، مُقَوِّمِ المَيلِ وَالعِوَجِ، ومُقيمِ البَيِّناتِ وَالحُجَجِ، المَخصوصِ بِظُهورِ الفَلجِ ۳ ، وإيضاحِ المَنهَجِ، المُظهِرِ مِن تَوحيدِكَ مَا استَتَرَ، وَالمُحيي مِن عِبادَتِكَ ما دَثَرَ، وَالخاتِمِ لِما سَبَقَ، وَالفاتِحِ لِمَا انغَلَقَ، المُجتَبى مِن خَلائِقِكَ، وَالمُعتامِ ۴ لِكَشفِ حَقائِقِكَ ، وَالمُوَضَّحَةِ بِهِ أشراطُ الهُدى، وَالمَجلُوِّ بِهِ غَربيبُ ۵ العَمى.
دافِعِ جَيشاتِ ۶ الأَباطيلِ، ودامِغِ صَولاتِ الأَضاليلِ، المُختارِ مِن طينَةِ الكَرَمِ، وسُلالَةِ المَجدِ الأَقدَمِ، ومَغرِسِ الفَخارِ المُعرِقِ، وفَرعِ العُلَا المُثمِرِ المورِقِ، المُنتَجَبِ مِن شَجَرَةِ الأَصفِياءِ، ومِشكاةِ الضِّياءِ، وذُؤابَةِ ۷ العَلياءِ ، وسُرَّةِ البَطحاءِ ۸ ، بَعيثِكَ بِالحَقِّ ، وبُرهانِكَ عَلى جَميعِ الخَلقِ، خاتَمِ أنبِيائِكَ، وحُجَّتِكَ البالِغَةِ في أرضِكَ وسَمائِكَ.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَيهِ صَلاةً يَنغَمِرُ في جَنبِ انتِفاعِهِ بِها قَدرُ الاِنتِفاعِ، ويَحوزُ مِن بَرَكَةِ التَّعَلُّقِ بِسَبَبِها ما يَفوقُ قَدرَ المُتَعَلِّقينَ بِسَبَبِهِ، وزِدهُ بَعدَ ذلِكَ مِنَ الإِكرامِ وَالإِجلالِ ما يَتَقاصَرُ عَنهُ فَسيحُ الآمالِ، حَتّى يَعلُوَ مِن كَرَمِكَ عَلى مَحالِّ المَراتِبِ، ويَرقى مِن نِعَمِكَ أسنى مَنازِلِ المَواهِبِ، وخُذ لَهُ اللّهُمَّ بِحَقِّهِ وواجِبِهِ مِن ظالِميهِ وظالِمِي الصَّفوَةِ مِن أقارِبِهِ.
اللّهُمَّ وصَلِّ عَلى وَلِيِّكَ، ودَيّانِ دينِكَ، وَالقائِمِ بِالقِسطِ مِن بَعدِ نَبِيِّكَ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ، أميرِ المُؤمِنينَ، وإمامِ المُتَّقينَ، وسَيِّدِ الوَصِيّينَ، ويَعسوبِ ۹ الدّينِ، وقائِدِ الغُرِّ المُحَجَّلينَ، قِبلَةِ العارِفينَ، وعَلَمِ المُهتَدينَ، وعُروَتِكَ الوُثقى، وحَبلِكَ المَتينِ، وخَليفَةِ رَسولِكَ عَلَى النّاسِ أجمَعينَ، ووَصِيِّهِ فِي الدُّنيا وَالدّينِ.
الصِّدّيقِ الأَكبَرِ فِي الأَنامِ، وَالفاروقِ الأَزهَرِ بَينَ الحَلالِ وَالحَرامِ، ناصِرِ الإِسلامِ ومُكَسِّرِ الأَصنامِ، مُعِزِّ الدّينِ وحاميهِ، وواقِي الرَّسولِ وكافيهِ ، المَخصوصِ بِمُؤاخاتِهِ يَومَ الإِخاءِ، ومَن هُوَ مِنهُ بِمَنزِلَةِ هارونَ مِن موسى، خامِسِ أصحابِ الكِساءِ، وبَعلِ سَيِّدَةِ النِّساءِ، المُؤثِرِ بِالقوتِ بَعدَ ضُرِّ الطَّوى ۱۰ ، وَالمَشكورِ سَعيُهُ في «هَلْ أَتَى» ، مِصباحِ الهُدى، ومَأوى التُّقى، ومَحَلِّ الحِجا ۱۱ ، وطَودِ ۱۲ النُّهى، الدّاعي إلَى المَحَجَّةِ العُظمى، وَالظّاعِنِ ۱۳ إلَى الغايَةِ القُصوى، وَالسّامي إلَى المَجدِ وَالعُلى، وَالعالِمِ بِالتَّأويلِ وَالذِّكرى، الَّذي أخدَمتَهُ خَواصَّ مَلائِكَتِكَ بِالطّاسِ وَالمِنديلِ حَتّى تَوَضَّأَ ، ورَدَدتَ عَلَيهِ الشَّمسَ بَعدَ دُنُوِّ غُروبِها حَتّى أدّى في أوَّلِ الوَقتِ لَكَ فَرضاً، وأطعَمتَهُ مِن طَعامِ أهلِ الجَنَّةِ حينَ مَنَحَ المِقدادَ قَرضاً، وباهَيتَ بِهِ خَواصَّ مَلائِكَتِكَ إذ شَرى نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِكَ لِتَرضى، وجَعَلتَ وِلايَتَهُ إحدى فَرائِضِكَ ، فَالشَّقِيُّ مَن أقَرَّ بِبَعضٍ وأنكَرَ بَعضاً .
عُنصُرُ الأَبرارِ، ومَعدِنُ الفَخارِ، وقَسيمُ الجَنَّةِ وَالنّارِ . صاحِبُ الأَعرافِ، وأبُو الأَئِمَّةِ الأَشرافِ . المَظلومُ المُغتَصَبُ ، وَالصّابِرُ المُحتَسِبُ . المَوتورُ ۱۴ في نَفسِهِ وعِترَتِهِ، وَالمَقصودُ في رَهطِهِ ۱۵ وأعِزَّتِهِ، صَلاةً لَا انقِطاعَ لِمَزيدِها، ولَا اتِّضاعَ لِمَشيدِها .
اللّهُمَّ ألبِسهُ حُلَلَ الإِنعامِ، وتَوِّجهُ تاجَ الإِكرامِ، وَارفَعهُ إلى أعلى مَرتَبَةٍ ومَقامٍ، حَتّى يَلحَقَ نَبِيَّكَ عَلَيهِ وآلِهِ السَّلامُ، وَاحكُم لَهُ اللّهُمَّ عَلى ظالِميهِ، إنَّكَ العَدلُ فيما تَقضيهِ.
اللّهُمَّ وصَلِّ عَلَى الطّاهِرَةِ البَتولِ، الزَّهراءِ ابنَةِ الرَّسولِ، اُمِّ الأَئِمَّةِ الهادينَ، وسَيِّدَةِ نِساءِ العالَمينَ، وارِثَةِ خَيرِ الأَنبِياءِ، وقَرينَةِ خَيرِ الأَوصِياءِ ، القادِمَةِ عَلَيكَ مُتَأَلِّمَةً مِن مُصابِها بِأَبيها، مُتَظَلِّمَةً مِمّا حَلَّ بِها مِن غاصِبيها، ساخِطَةً عَلى اُمَّةٍ لَم تَرعَ حَقَّكَ في نُصرَتِها، بِدَليلِ دَفنِها لَيلاً في حُفرَتِهَا، المُغتَصَبَةِ حَقُّها ، وَالمُغَصَّصَةِ بِريقِها، صَلاةً لا غايَةَ لِأَمَدِها، ولا نِهايَةَ لِمَدَدِها، ولَا انقِضاءَ لِعَدَدِها.
اللّهُمَّ فَتَكَفَّل لَها عَن مَكانِ ۱۶ دارِ الفَناءِ في دارِ البَقاءِ بِأَنفَسِ الأَعواضِ ، وأنِلها مِمَّن عانَدَها نِهايَةَ الآمالِ وغايَةَ الأَغراضِ، حَتّى لا يَبقى لَها وَلِيٌّ ساخِطٌ لِسَخَطِها إلاّ وهُوَ راضٍ، إنَّكَ أعَزُّ مَن أجابَ المَظلومينَ، وأعدَلُ قاضٍ، اللّهُمَّ ألحِقها فِي الإِكرامِ بِبَعلِها وأبيها، وخُذ لَهَا الحَقَّ مِن ظالِميها.
اللّهُمَّ وصَلِّ عَلَى الأَئِمَّةِ الرّاشِدينَ، وَالقادَةِ الهادينَ، وَالسّادَةِ المَعصومينَ الأَتقِياءِ الأَبرارِ، مَأوَى السَّكينَةِ وَالوَقارِ، خُزّانِ العِلِم، ومُنتَهَى الحِلمِ وَالفَخارِ ، وساسَةِ العِبادِ، وأركانِ البِلادِ، وأدِلَّةِ الرَّشادِ، الأَلِبّاءِ ۱۷ الأَمجادِ، العُلَماءِ بِشَرعِكَ الزُّهّادِ، مَصابيحِ الظُّلَمِ ، ويَنابيعِ الحِكَمِ، وأولِياءِ النِّعَمِ، وعِصَمِ الاُمَمِ، قُرَناءِ التَّنزيلِ وآياتِهِ، واُمَناءِ التَّأويلِ ووُلاتِهِ، وتَراجِمَةِ الوَحيِ ودَلالاتِهِ، أئِمَّةِ الهُدى ، ومَنارِ الدُّجى، وأعلامِ التُّقى، وكُهوفِ الوَرى ۱۸ ، وحَفَظَةِ الإِسلامِ، وحُجَجِكَ عَلى جَميعِ الأَنامِ ، الحَسَنِ وَالحُسَينِ، سَيِّدَي شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ، وسِبطَي نَبِيِّ الرَّحمَةِ ، وعَلِيِّ بنِ الحُسَينِ السَّجّادِ زَينِ العابِدينَ، ومُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ باقِرِ عِلمِ الدّينِ، وجَعفَرِ بنِ مُحَمَّدٍ الصّادِقِ الأَمينِ، وموسَى بنِ جَعفَرٍ الكاظِمِ الحَليمِ، وعَلِيِّ بنِ موسَى الرِّضا الوَفِيِّ ، ومُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ البَرِّ التَّقِيِّ ، وعَلِيِّ بنِ مُحَمَّدٍ المُنتَجَبِ الزَّكِيِّ ، وَالحَسَنِ بنِ عَلِيٍّ الهادِي الرَّضِيِّ ، وَالحُجَّةِ بنِ الحَسَنِ صاحِبِ العَصرِ وَالزَّمَنِ ، وَصِيِّ الأَوصِياءِ وبَقِيَّةِ الأَنبِياءِ، المُستَتِرِ عَن خَلقِكَ، وَالمُؤَمَّلِ لِاءِظهارِ حَقِّكَ ، المَهدِيِّ المُنتَظَرِ، وَالقائِمِ الَّذي بِهِ تَنتَصِرُ .
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَيهِم أجمَعينَ، صَلاةً باقِيَةً فِي العالَمينَ، تُبلِغُهُم ۱۹ بِها أفضَلَ مَحَلِّ المُكَرَّمينَ، اللّهُمَّ ألحِقهُم فِي الإِكرامِ بِجَدِّهِم وأبيهِم، وخُذ لَهُمُ الحَقَّ مِن ظالِميهِم.
أشهَدُ يا مَولايَ أنَّكُمُ المُطيعونَ للّهِِ، القَوّامونَ بِأَمرِهِ، العامِلونَ بِإِرادَتِهِ، الفائِزونَ بِكَرامَتِهِ، اصطَفاكُم بِعِلمِهِ، وَاجتَباكُم لِغَيبِهِ، وَاختارَكُم لِسِرِّهِ، وأعَزَّكُم بِهُداهُ، وخَصَّكُم بِبَراهينِهِ، وأيَّدَكُم بِروحِهِ، ورَضِيَكُم خُلَفاءَ في أرضِهِ ، ودُعاةً إلى حَقِّهِ، وشُهَداءَ عَلى خَلقِهِ، وأنصارا لِدينِهِ، وحُجَجا عَلى بَرِيَّتِهِ، وتَراجِمَةً لِوَحيِهِ، وخَزَنَةً لِعِلمِهِ، ومُستَودَعا لِحِكمَتِهِ، عَصَمَكُمُ اللّهُ مِنَ الذُّنوبِ ، وبَرَّأَكُم مِنَ العُيوبِ، وَائتَمَنَكُم عَلَى الغُيوبِ.
زُرتُكُم يا مَوالِيَّ عارِفا بِحَقِّكُم ، مُستَبصِرا بِشَأنِكُم، مُهتَدِيا بِهُداكُم، مُقتَفِيا لِأَثَرِكُم، مُتَّبِعا لِسُنَّتِكُم، مُتَمَسِّكا بِوِلايَتِكُم، مُعتَصِما بِحَبلِكُم، مُطيعا لِأَمرِكُم ، مُوالِياً لِأَولِيائِكُم، مُعادِيا لِأَعدائِكُم، عالِما بِأَنَّ الحَقَّ فيكُم ومَعَكُم، مُتَوَسِّلاً إلَى اللّهِ بِكُم ، مُستَشفِعا إلَيهِ بِجاهِكُم، وحَقٌّ عَلَيهِ أن لا يُخَيِّبَ سائِلَهُ الرّاجِيَ ما عِندَهُ لِزُوّارِكُمُ المُطيعينَ لَكُم .
اللّهُمَّ فَكَما وَفَّقتَني لِلإِيمانِ بِنَبِيِّكَ ، وَالتَّصديقِ لِدَعوَتِهِ، ومَنَنتَ عَلَيَّ بِطاعَتِهِ وَاتِّباعِ مِلَّتِهِ، وهَدَيتَني إلى مَعرِفَتِهِ، ومَعرِفَةِ الأَئِمَّةِ مِن ذُرِّيَّتِهِ، وأكمَلتَ بِمَعرِفَتِهِمُ الإِيمانَ، وقَبِلتَ بِوِلايَتِهِم وطاعَتِهِمُ الأَعمالَ، وَاستَعبَدتَ بِالصَّلاةِ عَلَيهِم عِبادَكَ، وجَعَلتَهُم مِفتاحا لِلدُّعاءِ، وسَبَبا لِلإِجابَةِ، فَصَلِّ عَلَيهِم أجمَعينَ، وَاجعَلني بِهِم عِندَكَ وَجيها فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ ومِنَ المُقَرَّبينَ .
اللّهُمَّ اجعَل ذُنوبَنا بِهِم مَغفورَةً، وعُيوبَنا مَستورَةً، وفَرائِضَنا مَشكورَةً ، ونَوافِلَنا مَبرورَةً، وقُلوبَنا بِذِكرِكَ مَعمورَةً، وأنفُسَنا بِطاعَتِكَ مَسرورَةً، وجَوارِحَنا عَلى خِدمَتِكَ مَقهورَةً، وأسماءَنا في خَواصِّكَ مَشهورَةً، وأرزاقَنا مِن لَدُنكَ مَدرورَةً ، وحَوائِجَنا لَدَيكَ مَيسورَةً ، بِرَحمَتِكَ يا أرحَمَ الرّاحِمينَ.
اللّهُمَّ أنجِز لَهُم وَعدَكَ، وطَهِّر بِسَيفِ قائِمِهِم أرضَكَ، وأقِم بِهِ حُدودَكَ المُعَطَّلَةَ، وأحكامَكَ المُهمَلَةَ وَالمُبَدَّلَةَ ، وأحيِ بِهِ القُلوبَ المَيِّتَةَ، وَاجمَع بِهِ الأَهواءَ المُتَفَرِّقَةَ، وَاجلِ بِهِ صَدَى الجَورِ عَن طَريقَتِكَ، حَتّى يَظهَرَ الحَقُّ عَلى يَدَيهِ في أحسَنِ صورَتِهِ، ويَهلِكَ الباطِلُ وأهلُهُ بِنورِ دَولَتِهِ، ولا يَستَخفِيَ بِشَيءٍ مِنَ الحَقِّ مَخافَةَ أحَدٍ مِنَ الخَلقِ.
اللّهُمَّ عَجِّل فَرَجَهُم، وأظهِر فَلْجَهُم ۲۰ ، وَاسلُك بِنا مَنهَجَهُم، وأمِتنا عَلى وِلايَتِهِم، وَاحشُرنا في زُمرَتِهِم وتَحتَ لِوائِهِم وأورِدنا حَوضَهُم، وَاسقِنا بِكَأسِهِم، ولا تُفَرِّق بَينَنا وبَينَهُم، ولا تَحرِمنا شَفاعَتَهُم، حَتّى نَظفَرَ بِعَفوِكَ وغُفرانِكَ، ونَصيرَ إلى رَحمَتِكَ ورِضوانِكَ، إلهَ الحَقِّ رَبَّ العالَمينَ، يا قَريبَ الرَّحمَةِ مِنَ المُؤمِنينَ، ونَحنُ أولِياؤُكَ حَقّا لَا ارتِيابا، يا مَن إذا أوحَشَنَا التَّعَرُّضُ لِغَضَبِهِ آنَسَنا حُسنُ الظَّنِّ بِهِ ، فَنَحنُ واثِقونَ بَينَ رَغبَةٍ ورَهبَةٍ ارتِقابا ، قَد أقبَلنا لِعَفوِكَ ومَغفِرَتِكَ طُلّابا ، فَأَذلَلنا لِقُدرَتِكَ وعِزَّتِكَ رِقابا، وصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ الطّاهِرينَ، وَاجعَل دُعاءَنا بِهِم مُستَجابا ، ووَلاءَنا لَهُم مِنَ النّارِ حِجابا .
اللّهُمَّ بَصِّرنا قَصدَ السَّبيلِ لِنَعتَمِدَهُ، ومَورِدَ الرُّشدِ لِنَرِدَهُ، وبَدِّل خَطايانا صَوابا ، ولا تُزِغ قُلوبَنا بَعدَ إذ هَدَيتَنا، وهَب لَنا مِن لَدُنكَ رَحمَةً يا مَن تَسَمّى مِن جودِهِ وكَرَمِهِ وَهّابا ، وآتِنا فِي الدُّنيا حَسَنَةً وفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً، وقِنا عَذابَ النّارِ إن حَقَّت عَلَينَا اكتِسابا ، بِرَحمَتِكَ يا أرحَمَ الرّاحِمينَ . ۲۱
ثُمَّ تُصَلّي صَلاةَ الزِّيارَةِ ، ثُمَّ تَعودُ وتَقِفُ عَلَى الضَّريحِ وتَقولُ :
يا وَلِيَّ اللّهِ ، إنَّ بَيني وبَينَ اللّهِ عز و جل ذُنوبا لا يَأتي عَلَيها إلّا رِضاهُ ، فَبِحَقِّ مَنِ ائتَمَنَكَ عَلى سِرِّهِ ، وَاستَرعاكَ أمرَ خَلقِهِ ، وقَرَنَ طاعَتَكَ بِطاعَتِهِ ، ومُوالاتَكَ بِمُوالاتِهِ ، تَوَلَّ صَلاحَ حالي مَعَ اللّهِ عز و جل ، وَاجعَل حَظّي مِن زِيارَتِكَ تَخليطي بِخالِصي زُوّارِكَ ، الَّذينَ تَسأَلُ اللّهَ عَزَّ وجَلَّ في عِتقِ رِقابِهِم ، وتَرغَبُ إلَيهِ في حُسنِ ثَوابِهِم ، وها أنَا ذَا اليَومَ بِقَبرِكَ لائِذٌ ، وبِحُسنِ دِفاعِكَ عَنّي عائِذٌ ، فَتَلافَني يا مَولايَ وأدرِكني ، وَاسأَلِ اللّهَ عز و جلفي أمري ، فَإِنَّ لَكَ عِندَ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ مَقاما كَريما ، صَلَّى اللّهُ عَلَيكَ وسَلَّمَ تَسليما .
ثُمَّ قَبِّلِ الضَّريحَ وتَوَجَّه إلَى القِبلَةِ وَارفَع يَدَيكَ وقُل :
اللّهُمَّ إنَّكَ لَمّا فَرَضتَ عَلَيَّ طاعَتَهُ ، وأكرَمتَني بِمُوالاتِهِ ، عَلِمتُ أنَّ ذلِكَ لِجَليلِ مَرتَبَتِهِ عِندَكَ ، ونَفيسِ حَظِّهِ لَدَيكَ ، ولِقُربِ مَنزِلَتِهِ مِنكَ ، فَلِذلِكَ لُذتُ بِقَبرِهِ ، لِواذَ مَن يَعلَمُ أنَّكَ لا تَرُدُّ لَهُ شَفاعَةً ، فَبِقَديمِ عِلمِكَ فيهِ ، وحُسنِ رِضاكَ عَنهُ ، ارضَ عَنّي وعَن والِدَيَّ ، ولا تَجعَل لِلنّارِ عَلَيَّ سَبيلاً ولا سُلطانا ، بِرَحمَتِكَ يا أرحَمَ الرّاحِمينَ .
ثُمَّ تَتَحَوَّلُ مِن مَوضِعِكَ وقِف وَراءَ القَبرِ ، وَاجعَلهُ بَينَ يَدَيكَ ، وَارفَع يَدَيكَ وقُل :
اللّهُمَّ لَو وَجَدتُ شَفيعا أقرَبَ إلَيكَ مِن مُحَمَّدٍ وأهلِ بَيتِهِ الأَخيارِ ، الأَتقِياءِ الأَبرارِ ، عَلَيهِ وعَلَيهِمُ السَّلامُ ، لَاستَشفَعتُ بِهِم إلَيكَ ، وهذا قَبرُ وَلِيٍّ مِن أولِيائِكَ ، وسَيِّدٍ مِن أصفِيائِكَ ، ومَن فَرَضتَ عَلَى الخَلقِ طاعَتَهُ ، قَد جَعَلتُهُ بَينَ يَدَيَّ ، أسأَلُكَ يا رَبِّ بِحُرمَتِهِ عِندَكَ ، وبِحَقِّهِ عَلَيكَ ، لَمّا نَظَرتَ إلَيَّ نَظرَةً رَحيمَةً مِن نَظَراتِكَ ، تَلُمُّ بِها شَعَثي ، وتُصلِحُ بِها حالي فِي الدُّنيا وَالآخِرَةِ ، فَإِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ .
اللّهُمَّ إنَّ ذُنوبي لَمّا فاتَتِ العَدَدَ ، وجاوَزَتِ الأَمَدَ ، عَلِمتُ أنَّ شَفاعَةَ كُلِّ شافِعٍ دونَ أولِيائِكَ تَقصُرُ عَنها ، فَوَصَلتُ المَسيرَ مِن بَلَدي قاصِدا إلى وَلِيِّكَ بِالبُشرى ، ومُتَعَلِّقا مِنهُ بِالعُروَةِ الوُثقى ، وها أنَا يا مَولايَ قَدِ استَشفَعتُ بِهِ إلَيكَ ، وأقسَمتُ بِهِ عَلَيكَ ، فَارحَم غُربَتي ، وَاقبَل تَوبَتي .
اللّهُمَّ إنّي لا اُعَوِّلُ عَلى صالِحَةٍ سَلَفَت مِنّي ، ولا أثِقُ بِحَسَنَةٍ تَقومُ بِالحُجَّةِ عَنّي ، ولَو أنّي قَدَّمتُ حَسَناتِ جَميعِ خَلقِكَ ، ثُمَّ خالَفتُ طاعَةَ أولِيائِكَ ، لَكانَت تِلكَ الحَسَناتُ مُزعِجَةً عَن جِوارِكَ لي ، غَيرَ حائِلَةٍ بَيني وبَينَ نارِكَ ، فَلِذلِكَ عَلِمتُ أنَّ أفضَلَ طاعَتِكَ طاعَةُ أولِيائِكَ .
اللّهُمَّ ارحَم تَوَجُّهي بِمَن تَوَجَّهتُ بِهِ إلَيكَ ، فَلَقَد عَلِمتَ أنّي غَيرُ واجِدٍ أعظَمَ مِقدارا مِنهُم ، لِمَكانِهِم مِنكَ يا أرحَمَ الرّاحِمينَ . اللّهُمَّ إنَّكَ بِالإِنعامِ مَوصوفٌ ، ووَلِيَّكَ بِالشَّفاعَةِ لِمَن أتاهُ مَعروفٌ ، فَإِذا شَفَعَ فِيَّ مُتَفَضِّلاً ، كانَ وَجهُكَ عَلَيَّ مُقبِلاً ، وإذا كانَ وَجهُكَ عَلَيَّ مُقبِلاً أصَبتُ مِنَ الجَنَّةِ مَنزِلاً .
اللّهُمَّ فَكَما أتَوَسَّلُ بِهِ إلَيكَ ، أن تَمُنَّ عَلَيَّ بِالرِّضا وَالنِّعَمِ ، اللّهُمَّ أرضِهِ عَنّا ولا تُسخِطهُ عَلَينا ، وَاهدِنا بِهِ ولا تُضِلَّنا فيهِ ، وَاجعَلنا فيهِ عَلَى السَّبيلِ الَّذي تَختارُهُ ، وأضِف طاعَتي إلى خالِصِ نِيَّتي في تَحِيَّتي يا أرحَمَ الرّاحِمينَ .
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى خِيارِ خَلقِكَ مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، كَمَا انتَجَبتَهُم عَلَى العالَمينَ ، وَاختَرتَهُم عَلى عِلمٍ مِنَ الأَوَّلينَ ، اللّهُمَّ وصَلِّ عَلى حُجَّتِكَ ، وصَفوَتِكَ مِن بَرِيَّتِكَ ، التّالي لِنَبِيِّكَ ، القَيِّمِ بِأَمرِكَ ، عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام ، وصَلِّ عَلى فاطِمَةَ الزَّهراءِ سَيِّدَةِ نِساءِ العالَمينَ ، وصَلِّ عَلَى الحَسَنِ وَالحُسَينِ شَنفَي ۲۲ عَرشِكَ ، ودَليلَي خَلقِكَ عَلَيكَ ، ودُعاتِهِم إلَيكَ .
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِيٍّ ومُحَمَّدٍ وجَعفَرٍ وموسى وعَلِيٍّ ومُحَمَّدٍ وعَلِيٍّ وَالحَسَنِ وَالخَلَفِ الصّالِحِ الباقي ، مَصابيحِ الظِّلامِ ، وحُجَجِكَ عَلى جَميعِ الأَنامِ ، خَزَنَةِ العِلمِ أن يَعدِمَ ، وحُماةِ الدّينِ أن يَسقِمَ ، صَلاةً يَكونُ الجَزاءُ عَلَيها أتَمَّ رِضوانِكَ ، ونَوامِيَ بَرَكاتِكَ وإحسانِكَ ، اللّهُمَّ العَن أعداءَهُم مِنَ الجِنِّ وَالإِنسِ أجمَعينَ ، وضاعِف عَلَيهِمُ العَذابَ الأَليمَ .
ثُمَّ تَدعو هاهُنا بِدُعاءِ العَهدِ المَأمورِ بِهِ في حالِ الغَيبَةِ . . . ثُمَّ تَقولُ أيضاً :
اللّهُمَّ اجعَل نَفسي مُطمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ ، راضِيَةً بِقَضائِكَ ، مولَعَةً بِذِكرِكَ ودُعائِكَ ، مُحِبَّةً لِصَفوَةِ أولِيائِكَ ، مَحبوبَةً في أرضِكَ وسَمائِكَ ، صابِرَةً عَلى نُزولِ بَلائِكَ ، مُشتاقَةً إلى فَرحَةِ لِقائِكَ ، مُتَزَوِّدَةً التَّقوى لِيَومِ جَزائِكَ ، مُستَنَّةً بِسُنَنِ أولِيائِكَ ، مُفارِقَةً لِأَخلاقِ أعدائِكَ ، مَشغولَةً عَنِ الدُّنيا بِحَمدِكَ وثَنائِكَ . ۲۳

1.راجع : ص ۱۶۴ ح ۳۱۹۹ .

2.صدعت بالحقّ : أظهرته وتكلّمتُ به جهارا ، وصدعت الشيءَ : بيّنهُ وأظهرته (مجمع البحرين : ج ۲ ص ۱۰۱۷ «صدع») .

3.الفَلَجُ : الظَّفَرُ والفَوز (الصحاح : ج ۱ ص ۳۳۵ «فلج») .

4.اعتامَ الشيءَ يَعتامُه : إذا اختاره ، وعِيمَةُ الشيء : خِيارُه (النهاية : ج ۳ ص ۳۳۱ «عيم») .

5.الغَرْبِيبُ : الشديد السواد (النهاية : ج ۳ ص ۳۵۲ «غربب») .

6.في المصدر: «جيشان»، والتصويب من بحارالأنوار . وجَيشاتُ الأباطيلِ: جمع جَيشة، وهي المرّة من جاش؛ إذا ارتَفَعَ (تاج العروس: ج ۹ ص ۷۸ «جيش»).

7.ذؤابَة الجَبَل : أعلاه ، ثمّ استُعير للعِزّ والشرَف والمرتبة (النهاية : ج ۲ ص ۱۵۱ «ذأب») .

8.سُرَّة البَطحاء : أي أشرف من نشأ ببطحاء مكّة ؛ فإنّ السرّة في وسط الإنسان ، وخير الاُمور أوسطُها (بحار الأنوار : ج ۱۰۲ ص ۱۸۶) .

9.اليَعسوب : السيّد والرئيس والمُقدّم ، وأصلُه فحل النَّحْل (النهاية : ج ۳ ص ۲۳۴ «عسب») .

10.الطَّوَى : الجوع (الصحاح : ج ۶ ص ۲۴۱۵ «طوى») .

11.الحِجا : العَقلُ (الصحاح : ج ۶ ص ۲۳۰۹ «حجا») .

12.طَوْدٌ : أي جَبَلٌ عالٍ (النهاية : ج ۳ ص ۱۴۱ «طود») .

13.ظَعَنَ : سارَ (الصحاح : ج ۶ ص ۲۱۵۹ «ظعن») .

14.المَوتورُ : الذي قُتِلَ له فلم يُدرَك بِدَمهِ (الصحاح : ج ۲ ص ۸۴۳ «وتر») .

15.رَهطُ الرُّجُلِ : قَومُه وقبيلتُه (الصحاح : ج ۳ ص ۱۱۲۸ «رهط») . وقال العلّامة المجلسي قدس سره : المقصود في رهطه : أي الذي يقصده الناس لكشف مشكلاتهم من بين رهطه ، أو يقصده رَهطه . ولعلّه تصحيف : «المقهور» (بحار الأنوار : ج ۱۰۲ ص ۱۸۶) .

16.في بحارالأنوار: «مكاره دارالفناء» وهو الأنسب .

17.اللَّبيب : العاقل ، والجمع : أَلِبّاء (الصحاح : ج ۱ ص ۲۱۶ «لبب») .

18.الوَرَى : الخَلْقُ (الصحاح : ج ۶ ص ۲۵۲۲ «ورى») .

19.في المصدر : «تبلغ» ، والتصويب من بحار الأنوار .

20.الفَلْج : الظَّفَر والفوز (الصحاح : ج ۱ ص ۳۳۵ «فلج») .

21.والباقي ليس في المزار الكبير .

22.الشّنف : من حُلِيّ الاُذُن ، وجمعه شنوف ، وقيل : ما يُعلَّق في أعلاها (النهاية : ج ۲ ص ۵۰۵ «شنف») .

23.مصباح الزائر : ص ۴۷۶ ، المزار الكبير : ص ۵۵۶ نقلاً عن أبي المكارم حمزة بن عليّ بن زهرة من دون إسنادٍ إلى أحد من أهل البيت عليهم السلام ، بحار الأنوار : ج ۱۰۲ ص ۱۷۸ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد یازدهم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5085
صفحه از 482
پرینت  ارسال به