۸ / ۳
زيارت سوم
زيارت «امينُ اللّه »
۳۲۱۲.الإقبالـ به نقل از جابر بن يزيد جُعْفى ـ: امام باقر عليه السلام فرمود : «پدرم زين العابدين عليه السلام پس از شهادت پدرش ، خيمه اى از مو زد و در صحرا ، منزل گرفت و از سر ناخوش داشتن رفت و آمد و اختلاط با مردم ، چند سال ، در آن جا ماند و از همان جايگاهش در بيابان ، به عراق مى رفت و بدون آن كه كسى متوجّه كارش شود ، پدر و جدّش را [ در كربلا و نجف ] ، زيارت مى كرد .
پدرم ـ كه درود خدا بر او باد ـ ، براى زيارت امير مؤمنان ، به سوى عراق رفت و من ، با او بودم و هيچ جاندارى ، جز دو ماده شتر ، همراهمان نبود . هنگامى كه به نجف ، در اطراف كوفه و جايگاه قبر على عليه السلام رسيد ، گريست ، تا آن جا كه مَحاسنش از اشك هايش تَر شد ، و سپس فرمود :
سلام و رحمت و بركات خدا بر تو ، اى امير مؤمنان ! ۱ سلام بر تو ، اى امين خدا در زمينش و حجّت او بر بندگانش ! گواهى مى دهم ـ اى امير مؤمنان ـ كه در راه خدا ، به جان كوشيدى ، و به كتابش عمل نمودى ، و سنّت هاى پيامبرش را پى گرفتى تا آن كه خداوند ، تو را به جوار خود خوانْد و تو را در حالى كه پاداش كريمانه اش را برايت برگزيده بود ، قبضِ روح كرد ، و بر دشمنانت ، حُجّت را تمام كرد ، با آن كه تو بر همه خلق او ، حجّت هايى رسا داشتى .
خدايا ! بر محمّد و خاندانش ، درود فرست ، و مرا به قَدَرَت (تقديرت) ، دلْ آرام ، و به قضايت (حُكمت) ، خشنود ، و به ذكر و دعاى خود ، حريص گردان و [مرا ]دوستدارِ اولياى برگزيده ات، محبوب در زمين و آسمانت ، شكيبا بر فرود آمدن بلايت ، سپاس گزارِ نعمت هاى افزونت ، يادآورِ نعمت هاى ريزانت ، مشتاق شادى ديدارت ، اندوزنده توشه پروا براى روز سزا ، پيروى كننده سنّت هاى اوليايت ، و به جاى دنيا ، مشغول به ستايش و ثنايت ، قرار بده .
سپس ، گونه اش را بر قبر گذاشت و فرمود :
خدايا ! دل هاى مُطيعان، شيداى تو اند ، و راه هاى مشتاقان ، به تو مى رسند ، و نشانه ها براى آنان كه آهنگ تو دارند ، آشكار است . دل هاى وارد شوندگان بر تو ، بيمناك است ، و فرياد نيايشگران ، به سوى تو بلند است ، و درهاى اجابت تو ، به روى ايشانْ گشوده است . دعاى آن كه با تو مناجات مى كند ، مستجاب ، و توبه آن كه به سوى تو باز مى گردد ، مقبول ، و اشكِ ريخته از بيم تو ، مورد رحمت ، و دستگيرى[ات] براى يارى خواهان از تو ، موجود ، و يارى[ات] به مددجويان از تو ، فراهم است ، و وعده هايت به بندگان ، حتمى ، و لغزش هاى پوزش خواهانت ، بخشيده است ، و اعمال عاملان در نزد تو ، محفوظ ، و روزى هاى مردمان ، از سوى تو ، فرود آينده و پى در پى ، فزونى يابنده است . خوانِ احسانت براى روزى طلبان ، آماده و چشمه هاى لطفت براى تشنگان ، پُر آب است .
خدايا ! دعايم را مستجاب كن ، و ثنايم را بپذير ، و ميان من و نزديكان و دوستانم ، جمع كن ، به حقّ محمّد ، على ، فاطمه ، حسن و حسين ، نياكانم ، كه تو ولى نعمت و مُنتهاى آرزوىِ منى ، و بالاترين اميدم در بازگشت به جايگاه جاويدم» .
امام باقر عليه السلام به من فرمود : «اين سخن را هيچ يك از شيعيان ما نمى گويد و با آن ، خدا را نزد قبر امير مؤمنان عليه السلام يا قبر يكى ديگر از امامان نمى خوانَد ، مگر آن كه دعايش در صندوقچه اى از نور ، بالا مى رود و مُهر محمّد صلى الله عليه و آله ، بر آن، زده مى شود و دست نخورده مى مانَد تا به قائم آل محمّد صلى الله عليه و آله سپرده شود و او با خوش رويى و درود و تكريم ، با صاحب آن ، رو به رو شود ، إن شاء اللّه !» .
اين را به امام جعفر صادق عليه السلام گفتم . امام عليه السلام به من فرمود : «بر اين زيارت ، چنين بيفزاى و هنگامى كه خواستى با هر يك از آنان وداع كنى ، بگو :
سلام و رحمت و بركات خدا بر تو ، اى امام ! تو را به خدا مى سپارم . سلام و رحمت خدا بر تو ! به پيامبر و آنچه شما آورديد ، ايمان داريم ، و نيز به آنچه به سوى آن ، خوانديد .
بار خدايا ! اين را آخرين زيارت و يادكردِ من از وليّت قرار مده . خدايا ! مرا از پاداشى كه براى زيارتش مقرّر كرده اى ، محروم مگردان ، و بازگشت به آن را برايمان ميسّر كن ، إن شاء اللّه !» .