۳۱۴۱.كمال الدينـ به نقل از اَبان بن تغلب ، از امام صادق عليه السلام ـ: گويى قائم عليه السلام را بر پشت نجف مى نگرم كه در آن ، قرار مى گيرد و بر اسبى سياه و سفيد كه پيشانى سپيد دارد ، سوار شده است . سپس اسب ، به جنبش در مى آيد ، و هيچ شهرى نمى ماند ، جز آن كه ساكنانش گمان مى برند كه او با آنان و در شهر ايشان است . هنگامى كه او پرچم پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را بر مى افرازد ، سيزده هزار و سيزده فرشته ، به سوى او فرود مى آيند كه همگى انتظار قائم عليه السلام را مى كِشند و آنان ، همانان اند كه در كشتى نوح عليه السلام با او بوده اند و با ابراهيم عليه السلام هنگامى كه به آتش افكنده شد ، و با عيسى عليه السلام ، هنگامى كه به آسمان برده شد ؛ و چهار هزار فرشته نشان دار و پى در پى هم ، و سيصد و سيزده فرشته جنگ بدر ، و چهار هزار فرشته اى كه فرود آمدند و مى خواستند همراه حسين بن على عليه السلام بجنگند ، امّا اجازه نيافتند ، و چون براى اجازه گرفتن به بالا رفتند و باز گشتند ، حسين عليه السلام به شهادت رسيده بود . آنان ، پريشان و غبارآلود تا روز قيامت ، نزد قبر حسين عليه السلام مى گِريند ؛ و ميان قبر حسين عليه السلام تا آسمان ، جايگاه آمد و شدِ فرشتگان است .