۱ / ۷
شناخت صفات خدا
۳۴۷۳.التوحيدـ به نقل از عِكْرِمه ، از امام حسين عليه السلام ـ: خدايم را آن گونه توصيف مى كنم كه خود ، توصيف كرده است و او را آن گونه مى شناسانَم كه خود ، شناسانده است ؛ به حواس، درك نمى شود و با مردم ، سنجيده نمى گردد ؛ نزديك است ، امّا نه چسبيده ؛ و دور است ، امّا در دسترس است ؛ يگانه و بى جزء است ؛ با آيه ها شناخته شده و با نشانه ها توصيف شده است . خدايى جز او كه بزرگ و والاست ، نيست .
۳۴۷۴.تحف العقولـ از امام حسين عليه السلام ـ: اى مردم ! از اين بيرون رفتگان از دين كه خدا را به خود شبيه مى كنند و مانند كافرانِ اهل كتابْ سخن مى گويند ، بپرهيزيد ، كه او خدايى بى نظير ، شنوا و بيناست . ديده ها او را در نمى يابند و او ديده ها را در مى يابد ، و اوست باريك بينِ آگاه .
يگانگى و شُكوه را ويژه خود ساخته، و خواست و اراده و قدرت و علم به كائنات را تثبيت كرده است . هيچ هماوردى در هيچ يك از كارهايش ندارد ؛ نه همتايى كه با او برابرى كند، نه مقابلى كه با او بستيزد ، نه همنامى كه به او مانَد و نه مانندى كه شكل او باشد .
كارها، او را دست به دست نمى كنند و دچار دگرگونى نمى شود و پيشامدها، بر او فرود، نمى آيند و توصيفگران، به ژرفاى عظمت او نمى رسند و اندازه شكوه او، بر دل ها ره نمى يابد ؛ زيرا چيزى همسنگ او نيست و عالمان، با خِردهايشان و انديشمندان، با انديشه شان به او نمى رسند ، جز با تحقيق و باور داشتن غيب ؛ زيرا به هيچ يك از صفات آفريدگان ، متصّف نمى شود . اوست يگانه بى خلل و هر چه در انديشه ها بيايد ، جز اوست .
آن كه به زير مِهميز انديشه در آيد ، خدا نيست و آن كه در فضا يا جز آن يافت شود ، معبود نيست . او در اشياست ، امّا نه در محاصره آنها ، و از آنها جداست ، امّا نه غايب از آنها . توانا نيست آن كه ضدّى همراه دارد و يا همتايى برابر .
ديرينگى او به زمان و قصدش، به معناى توجّه به اين سو و آن سو نيست . بر خِردها پوشيده است ، همان سان كه از ديده ها نهان است و از ديدِ آسمانيان نيز به مانند زمينيان ، ناپيداست .
نزديكى اش، كرامت او و دورى اش، بى توجّهى اوست . نه مكان به او راه دارد ، نه زمان محدودش مى سازد و نه شرط مى پذيرد . والايى او، بدون بالا آمدن است . مى آيد ، امّا جابه جا نمى شود . نابود را بود مى كند و بود را نابود و اين دو صفت، براى جز او ، در يك زمان ، گِرد نمى آيند . انديشه تا باور به وجودش مى رسد ؛ امّا باور به وجودش ، به فهم چگونگى اش نمى رسد .
صفت ها به او توصيف مى شوند ، نه او به صفت ها ، و شناخت ها به او شناخته مى شوند ، نه او به آنها . اين ، آن خداى بى همنام ، پاك و بى مانند ، شنوا و بيناست .