۹ / ۴
عذر به پيشگاه الهى
۳۶۹۴.تاريخ الطبرىـ از امام حسين عليه السلام ، در سخنانى با ياران حُرّ بن يزيد ـ: اى مردم ! اين عذرى به پيشگاه خداى عز و جل و شماست . من ، نزد شما نيامدم تا آن كه نامه هاى شما به من رسيد و فرستادگانتان بر من در آمدند و گفتند : بر ما در آى كه پيشوايى نداريم و شايد خدا ، ما را به وسيله تو بر هدايت ، گِرد آورد .
اگر بر سر همان گفته هستيد ، نزدتان آمده ام. اگر عهدى مطمئن و قابل اعتماد به من مى دهيد ، به شهرتان در آيم، و اگر چنين نمى كنيد و آمدن من را ناخوش داريد ، به همان جايى باز مى گردم كه پيش از حركت به سوى شما بودم .
۹ / ۵
ستيز با ستم و تجاوز
۳۶۹۵.تاريخ الطبرىـ از امام حسين عليه السلام ، در سخنانى با ياران حرّ بن يزيد ـ: اى مردم ! اگر تقوا بوَرزيد و حق را براى اهلش به رسميت بشناسيد ، اين ، خدا را بهتر خشنود مى كند . ما اهل بيت ، به سرپرستى اين امر (حكومت) بر شما از اين مدّعيان كه حقّى ندارند و ميانِ شما با ستم و تجاوز ، رفتار مى كنند ، سزاوارتريم . اگر ما را خوش نداريد و حقّ ما را نمى شناسيد و نظرتان غير از آن چيزى است كه نوشته ها و فرستادگان شما به من رساندند ، باز مى گردم .
۳۶۹۶.تاريخ الطبرىـ به نقل از عُقبَة بن ابى عَيزار ـ: حسين عليه السلام براى ياران خود و ياران حُر در بيضه ، سخن گفت و پس از حمد و ثناى خداوند فرمود : «اى مردم ! پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود : هر كس فرمان رواى ستمكارى را ببيند كه حرام هاى خداوند را حلال مى شِمُرَد و پيمان خدا را مى شكند و با سنّت پيامبر خدا، مخالفت مى كند و ميان بندگان خدا با گناه و تجاوز عمل مى كند ، ولى با عمل و گفتار ، بر او نياشوبد ، بر خداوند است كه او را به همان جايى در آورد كه آن ستمكار را مى بَرَد .
هان! اينان به طاعت شيطان چسبيدند و طاعت [خداى] رحمان را وا نهادند و فساد را آشكار و حدود الهى را تعطيل كردند و اموال عمومى را براى خود برداشتند و حرام خدا را حلال و حلال او را حرام شمردند و من ، براى برآشوبيدن، سزاوارترين كس هستم كه نامه هايتان به من رسيد و فرستادگان شما، بيعتتان را به من عرضه كردند كه مرا تسليم [دشمن] نمى كنيد و وا نمى نهيد . پس اگر بيعتتان را به پايان برسانيد ، به راه هدايت رسيده ايد . من حسينم ، پسر على و فاطمه ، دختر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله . خودم در كنار شمايم و خانواده ام با خانواده هاى شما هستند و در من ، الگويى براى شما هست .
اگر چنين نكنيد و عهدتان را بشكنيد و بيعتم را از گردن خود برداريد ـ كه به جانم سوگند ، اين از شما دور نيست كه آن را با پدرم و برادرم و پسرعمويم ، مسلم ، كرديد و فريب خورده، كسى است كه فريب [ِ حمايت ] شما را بخورد ـ ، پس به نصيب خود نرسيده ايد و آن را تباه نموده ايد و هر كس پيمان بشكند ، به زيانِ خود، شكسته است . به زودى خداوند ، مرا از شما بى نياز مى كند . والسّلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته !» .