۷ / ۳۱
پيمان فضل ها
۴۱۶۶.السيرة النبوية ، ابن هشامـ به نقل از محمّد بن ابراهيم بن حارث تيمى ـ: حسين بن على بن ابى طالب عليه السلام با وليد بن عتبة بن ابى سفيان ـ كه در آن روزگار ، از طرف عمويش معاويه ، حاكم مدينه بود ـ بر سرِ مالى در ذو المَرْوه ۱ درگيرى داشت و وليد ، با سوء استفاده از قدرتش به حسين عليه السلام زور مى گفت .
حسين عليه السلام فرمود : «به خدا سوگند ياد مى كنم كه يا حقّم را به انصاف مى دهى و يا شمشيرم را بر مى كشم و در مسجد پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مى ايستم و هم پيمانانم در پيمان فضل ها ۲ را فرا مى خوانم» .
عبد اللّه بن زبير كه هنگام گفتن اين سخن ، نزد وليد بود، گفت : من نيز به خدا سوگند مى خورم كه اگر چنين دعوتى كند ، شمشيرم را بر مى كشم و در كنار او مى ايستم تا يا حقّش را به انصاف بگيرد و يا همگى بميريم .
اين سخن به مِسوَر بن مَخرَمه ، پسر نَوفَل زُهْرى و نيز عبد الرحمان بن عثمان ، پسر عبيد اللّه تَيمى رسيد و آن دو نيز چنين گفتند . چون خبر اينها به وليد بن عُتبه رسيد ، حقّ حسين عليه السلام را پرداخت تا راضى شد .
1.نام جايى در وادى القُرى است و گفته شده ميان خشب و وادى القرى (در نزديكى مدينه) است (ر . ك : نقشه شماره ۵ در پايان جلد ۸) .
2.پيمان فضل ها (حِلف الفُضول) ، پيمانى ميان چند نفر از قبيله جُرهُم و قطورابود كه نام همگى آنان، برگرفته از فضل بود : فضيل بن حارث جُرهُمى و فضيل بن وادعه قَطورى و مفضّل بن فضاله جُرهُمى . آنان ، گِرد آمدند و سوگند ياد كردند كه هيچ ستمگرى را در داخل مكّه باقى نگذارند و گفتند : جز اين هم سزا نيست ؛ زيرا خداوند، مكّه را بزرگ داشته است . عمرو بن عوف جُرهُمى، در اين باره سرود :
فضل ها سوگند ياد كردند و پيمان بستندكه هيچ ستمكارى را در داخل مكّه باقى نگذارند .
كارى است كه بر عهده گرفته و استوارش كرده اندو همسايه و ناتوان ، در پناه آن به سلامت مى مانند .
سپس اين پيمان، كهنه شد و جز يادى از آن، در قريش نماند .
بعدها ، قبيله هايى از قريش ، همديگر را به اين پيمان، فرا خواندند و بنى هاشم و بنى مطّلب و بنى اسد و زُهرة بن كِلاب و تيم بن مَرّه ، در خانه عبد اللّه بن جُدعان ـ كه مردى شريف و كهن سال بود ـ ، گرد آمدند و سوگند ياد كردند و پيمان بستند كه هيچ ستم ديده اى را در مكّه ، چه مكّى باشد و چه از ديگر جاها ، فرو نگذارند ، جز آن كه در كنارش و در برابر ستمكارِ بر او بِايستند تا حقّش را بگيرند . قريش ، اين پيمان را «پيمان فضل ها (حِلفُ الفُضول)» ناميد و پيامبر صلى الله عليه و آله هم در آن شركت جست و پس از رسالتش مى فرمود : «با عموهايم در خانه عبد اللّه بن جُدعان ، در پيمانى حاضر شدم كه با شتران سرخ مو ، عوضش نمى كنم و اگر در اين حالِ مسلمانى هم به آن فرا خوانده شوم ، اجابت مى كنم» .