ج ـ عبيد اللّه بن حُرّ جُعفى ۱
۴۱۴۴.الأمالى ، صدوقـ به نقل از عبد اللّه بن منصور ، از امام صادق ـ: پدرم [امام باقر عليه السلام ] از پدرش [امام زين العابدين عليه السلام ]برايم نقل كرد: ... حسين عليه السلام حركت كرد تا در قُطقُطانه ۲ فرود آمد .خيمه برافراشته اى را ديد. پرسيد : «اين خيمه، از آنِ كيست؟» .
گفته شد : از آنِ عبيد اللّه بن حُرّ جُعفى است .
حسين عليه السلام به سوى او فرستاد و فرمود : «اى مرد ! تو گنهكار و خطاكارى . اگر الآن توبه نكنى و مرا يارى ندهى تا جدّم در پيشگاه خداى ـ تبارك و تعالى ـ شفيع تو باشد ، خدا ، تو را به سبب اعمالت مجازات مى كند» .
گفت : اى فرزند پيامبر خدا! به خدا سوگند ، اگر به يارى ات برخيزم ، نخستين كشته در برابرت خواهم بود ؛ امّا اين، اسب من است . آن را براى خود بردار كه ـ به خدا سوگند ـ ، تاكنون بر آن ، سوار نشده و در طلب چيزى نرفته ام ، مگر آن كه به آن رسيده ام و هيچ كس در پىِ من نيامده ، مگر آن كه با آن رَهيده ام . پس براى تو باشد . آن را بگير .
حسين عليه السلام از او روى گردانْد و سپس فرمود : «ما نيازى به تو و اسبت نداريم «و من ، گم راهان را به يارى نمى گيرم» ؛ امّا بگريز كه نه با ما و نه عليه ما باشى ؛ چرا كه هر كس فرياد ما اهل بيت را بشنود و پاسخ ندهد ، خداوند، او را به رو در آتش دوزخ مى اندازد» .