۷ / ۱۰
مصيبتْ ديده آن است كه از پاداش ، محروم مانَد
۴۱۳۱.المعجم الكبيرـ به نقل از عبد اللّه بن ميمون قدّاح، از امام صادق، از پدرش امام باقر، از امام زين العابدين عليهم السلام ـ: شنيدم كه پدرم [حسين عليه السلام ] مى فرمايد : سه روز پيش از وفات پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بود كه جبرئيل عليه السلام بر او فرود آمد و گفت : اى محمّد ! خداوند عز و جلمرا از سرِ اِكرام و احترام به تو و فقط براى تو فرستاده ، تا چيزى را از تو بپرسم كه خودش از تو به آن ، آگاه تر است . مى فرمايد : «خود را چگونه مى بينى ؟».
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «اى جبرئيل ! خود را اندوهگين مى بينم . اى جبرئيل! خود را غصّه دار مى بينم» .
چون سه روز گذشت ، جبرئيل عليه السلام و فرشته مرگ ، فرود آمدند و فرشته اى در هوا به نام اسماعيل ـ كه سركرده هفتاد هزار فرشته بود و هر يك از آنان ، خود ، سركرده هفتاد هزار فرشته بودند ـ نيز با آن دو فرود آمد. جبرئيل عليه السلام آنها را بدرقه مى كرد . پس گفت : اى محمّد! خداوند عز و جل ، مرا از سرِ اِكرام و احترام به تو و فقط براى تو فرستاده است تا چيزى را از تو بپرسم كه خودش از تو به آن ، آگاه تر است . مى فرمايد : «خود را چگونه مى بينى ؟».
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «اى جبرئيل! خود را اندوهگين مى بينم . اى جبرئيل ! خود را غصّه دار مى بينم».
فرشته مرگ بر درگاه [خانه ايستاد و] اجازه خواست و جبرئيل عليه السلام گفت : اى محمّد! اين ، فرشته مرگ است كه از تو اجازه ورود مى خواهد . او از هيچ انسانى پيش از تو اجازه نخواسته است و پس از تو نيز از هيچ انسانى اجازه نخواهد گرفت .
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «به او اجازه بده» .
جبرئيل عليه السلام به او اجازه داد . فرشته مرگ، جلو آمد تا پيشِ روى پيامبر صلى الله عليه و آله ايستاد و گفت : اى محمّد ! خداوند عز و جل مرا به سوى تو فرستاده و به من فرمان داده است كه تو را در آنچه فرمانم مى دهى ، اطاعت كنم . اگر فرمانم مى دهى كه جانت را بگيرم ، مى گيرم و اگر ناخوش دارى ، رهايت مى كنم .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به او فرمود : «اى فرشته مرگ ! آيا چنين مى كنى ؟» .
گفت : آرى . اين گونه فرمان يافته ام كه آنچه مى فرمايى ، اطاعت كنم .
جبرئيل عليه السلام به پيامبر صلى الله عليه و آله گفت : خداوند ، مشتاق ديدار توست .
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «هر چه را بدان مأمورى ، انجام بده» .
جبرئيل عليه السلام به پيامبر صلى الله عليه و آله گفت : اين ، آخرين فرود من به زمين است . كار من در زمين با تو بود .
چون پيامبر خدا صلى الله عليه و آله وفات كرد و وقت تعزيت فرا رسيد ، فردى كه صدايش را مى شنيدند، ولى خودش را نمى ديدند ، آمد و چنين گفت : سلام و رحمت و بركات خدا بر شما باد! «هر جانى، مرگ را مى چشد» . خدا را براى هر مصيبتى، تسليتى است و براى هر درگذشته اى ، جانشينى و براى هر از دست رفته اى ، تداركى . پس به خدا اعتماد كنيد و به اميد او باشيد كه مصيبت ديده[ ى واقعى] ، كسى است كه از پاداش ، محروم ماند ؛ و سلام و رحمت خداوند بر شما باد !