۴۵۱.مثير الأحزان :سپس امام عليه السلام مردم را به مبارزه فرا خواند و آنان نيز مانند سيل ، از هر سو و پى در پى ، بر او يورش بردند . امام عليه السلام نيز پيوسته هر كس را كه به او حمله مى كرد ، مى كُشت تا آن جا كه اثر كار او در آن سپاه انبوه ، پديدار شد . امام عليه السلام رجز مى خواند :
كشته شدن ، بهتر از ننگ استو ننگ ، بهتر از در آمدن به آتش . ۱
۴۵۲.تاريخ الطبرىـ به نقل از عبد اللّه بن شَريك عامرى ـ: شمر بن ذى الجوشن ، نامه عبيد اللّه بن زياد را براى عمر بن سعد آورد و چون بر او در آمد ، آن را برايش خواند . عمر به او گفت : به خدا سوگند ، حسين ، تسليم نمى شود ! او ، روحى عزّتمند ۲ در درون خود دارد . ۳
۴۵۳.شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحديد :سَرور سازش ناپذيرانِ عزّتمند ، كسى كه حَميّت (غيرت) را و ترجيح دادن مرگ با شمشير را بر خوارى و ذلّت ، به مردم آموخته است ، يعنى ابو عبد اللّه حسين بن على بن ابى طالب عليهماالسلام كه بر او و يارانش ، امان را عرضه كردند ، ولى او از ذلّت ، روى برتافت و چون بيم آن داشت كه ابن زياد ، اگر هم او را نكُشد ، گونه اى توهين به او روا خواهد داشت ، مرگ را برگزيد .