۶۷۵.مروج الذهبـ در يادكرد محاصره شدن عثمان و كشته شدن او ـ: هنگامى كه به على عليه السلام خبر رسيد كه شورشيان مى خواهند عثمان را بكشند ، وى دو پسرش حسن و حسين عليهماالسلامرا با غلامان و وابستگانش مسلّح به درِ خانه عثمان فرستاد تا او را يارى دهند و به آنان فرمان داد كه مردم را از [رسيدن به] او جلو بگيرند .
زبير نيز پسرش عبد اللّه را ، طلحه پسرش محمّد را و بيشتر اصحاب ، پسران خود را از سر اقتدا به امام على عليه السلام ، فرستادند تا جلوى شورشيان را از ورود به خانه بگيرند .
به سوى همه اينان ، تيراندازى شد و مردم با هم ، درگير شدند . حسن عليه السلام مجروح شد ، قنبر سرش شكست و محمّد بن طلحه زخمى گشت .
۶۷۶.الثقات ، ابن حبّان :هنگامى كه كار بر عثمان سخت شد ، ... على عليه السلام به حسن و حسين عليهماالسلامفرمود : «با شمشيرهايتان برويد و بر در خانه عثمان بِايستيد و نگذاريد دست كسى به او برسد» .
زبير ، پسرش را و طلحه پسرش را و گروهى از اصحاب پيامبر خدا ، پسرانشان را فرستادند تا جلوى مردم را از ريختن به خانه عثمان بگيرند ؛ امّا مردم به سوى آنان تيراندازى كردند ، تا آن جا كه موى حسن عليه السلام به خون ، رنگين شد و محمّد بن طلحه نيز همين گونه شد و سر قنبر ، غلام آزادشده على عليه السلام شكست . . . .
و حسن و حسين عليهما السلام ، نخستين كسانى بودند كه بيمناك بر عثمان در آمدند و نمى دانستند چه شده است ؛ زيرا در جلوى در به يارى او و جلوگيرى مردم از تعرّض به وى مشغول بودند و چون وارد شدند ، عثمان را سربريده يافتند . ۱