۲ / ۸
پدر امامان نُه گانه
۵۶۵.الخصالـ به سند معتبر ، از سلمان فارسى ـ: بر پيامبر صلى الله عليه و آله در آمدم . ديدم حسين عليه السلام بر دو ران پيامبر صلى الله عليه و آله است و ايشان ، چشم ها و دهان او را مى بوسد و مى فرمايد : «تو سَرور ، پسر سَرورى . تو امام ، پسر امام ، و پدر امامان هستى . تو حجّت ، پسر حجّت هستى ؛ پدر حجّت هاى نُه گانه از پشتت كه نهمين آنان ، قائمِ آنان است» .
۵۶۶.كفاية الأثرـ به نقل از زينب دختر على عليه السلام ، از فاطمه عليهاالسلام ـ: هنگامى كه حسين را به دنيا آوردم ، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله بر من در آمد . من ، او را [پيچيده ]در پارچه اى زرد ، به ايشان دادم . پيامبر صلى الله عليه و آله پارچه زرد را به كنارى افكند و پارچه اى سپيد گرفت و حسين را در آن پيچيد و سپس فرمود : «اى فاطمه ! آن را بگير ، كه او امام ، پسر امام و پدر امامان است . نُه تن از پُشتش ، امامانى نيك اند كه نهمين آنان ، قائم آنان است» .
۵۶۷.كفاية الأثرـ به نقل از ابو هُرَيره ـ: نزد پيامبر صلى الله عليه و آله بودم و ابو بكر و عمر و فضل بن عبّاس و زيد بن حارثه و عبد اللّه بن مسعود هم بودند كه حسين بن على عليه السلام وارد شد . پيامبر صلى الله عليه و آله او را گرفت و بوسيد و سپس فرمود : «كوچولو ، اى كوچولو ! بالا بيا ، چشم كوچولو !» و دهانش را بر دهانش نهاد .
ايشان سپس گفت : «خدايا! من ، او را دوست دارم . تو نيز او را دوست بدار و دوستدارش را نيز دوست بدار . اى حسين! تو امام ، فرزند امام ، و پدر امامانى . نُه تن از فرزندانت ، امامانى نيك اند» .