215
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد دوّم

۲ / ۶

اوصيا از نسل اويند

۵۵۸.كمال الدينـ به سند معتبر ، از ابو بصير ، از امام صادق ، از پدرانش عليهم السلام ، از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ: خداوند عز و جل از ميان روزها ، جمعه را و از ميان ماه ها ، ماه رمضان را و از ميان شب ها ، شب قدر را و از ميان همه پيامبران ، مرا برگزيد و از [خويشان ]من ، على را برگزيد و او را بر همه اوصيا ، برترى بخشيد و از [فرزندان] على ، حسن و حسين را برگزيد و اوصيا را از فرزندان حسين برگزيد تا تحريف غاليان را از قرآن و بدعت هاى باطل انديشان و تأويل هاى نادرست گم راهان را دور كنند . نهمين آنان ، قائم ايشان است و او ظاهر و باطن آنان است .

۵۵۹.كمال الدينـ به نقل از سلمان فارسى ـ: من در بيمارىِ منجر به وفات پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، پيش روى پيامبر صلى الله عليه و آله نشسته بودم كه فاطمه عليهاالسلام وارد شد و هنگامى كه ضعف پدرش را ديد ، آن قدر گريست كه اشك هايش بر گونه هايش جارى شد . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به او فرمود : «اى فاطمه ! چه چيز ، تو را گريانده است؟» .
گفت : اى پيامبر خدا ! از تباه شدن خود و فرزندانم پس از تو ، بيم دارم .
دو چشم پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پُر از اشك شد و سپس فرمود : «اى فاطمه ! آيا ندانستى كه ما خانواده اى هستيم كه خداى عز و جل آخرت را به جاى دنيا براى ما برگزيد؟! و اين كه او فنا (مرگ) را بر همه آفريدگانش لازم كرده است؟! و اين كه خداوند ـ تبارك و تعالى ـ به زمين ، نگاهى انداخت و مرا از ميان خلقش برگزيد و مرا پيامبر قرارداد و سپس ، دوباره به زمين نگريست و همسرت را برگزيد و به من وحى كرد كه تو را به همسرىِ او در آورم و او را دوست و وزير خود بر گيرم و جانشينم در ميان امّتم سازم، و پدرت بهترينِ پيامبران و فرستادگان است و همسرت ، بهترينِ اوصياست و تو نخستين كسى از اهلم هستى كه به من ملحق مى شوى. و سپس براى بار سوم به زمين نگريست و تو و دو فرزندت را برگزيد. و تو ، سَرور زنان بهشتى هستى و پسرانت حسن و حسين ، دو سَرور جوانان بهشتى اند و پسران همسرت ، اوصياى من تا روز قيامت اند و همه آنان ، راه نما و ره يافته اند ، و نخستين وصى ، از اوصياى پس از من ، على است و سپس حسن و سپس حسين و آن گاه ، نُه تن از فرزندان حسين كه همگى هم رتبه من در بهشت اند ؛ و البته رتبه اى نزديك تر از رتبه من و رتبه پدرم ابراهيم ، به خدا نيست؟!
آيا نمى دانى ـ اى دختر عزيزم ـ كه گراميداشت خدا در حقّ تو ، اين است كه تو را به همسرى بهترينِ امّت من و بهترينِ خاندانم در آورد ؛ كسى كه اسلامش از همه پيش تر و بردبارى اش از همه بيشتر و دانشش از همه افزون تر است؟!» .
فاطمه عليهاالسلام خوش حال شد و به آنچه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله برايش گفته بود ، شاد گشت .
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «اى دختر عزيزم ! همسرت ، فضيلت ها دارد : ايمان آوردنش به خدا و پيامبرش پيش از هر كس ديگر ، كه هيچ يك از افراد امّتم بر او در اين كار ، پيشى نگرفت ؛ و آگاهى اش از كتاب خداى عز و جل و سنّت من ، كه هيچ يك از افراد امّتم بجز على ، همه دانش مرا ندارد ، و خداوند عز و جل ، دانشى به من آموخت كه كسى جز من ، آن را نمى داند و فرشتگان و فرستادگانش را دانشى آموخت و من به همه آنچه به فرشتگان و فرستادگانش آموخت ، آگاهم و خدا به من فرمان داد كه آن را به او (على) بياموزم و من چنين كردم ، و هيچ يك از افراد امّتم جز على ، همه علم و فهم و حكمت مرا در اختيار ندارد و تو ـ اى دختر عزيزم ـ همسر اويى و پسرانش ، دو نواده من هستند : حسن و حسين و آن دو ، دو سِبط امّت من (دو سُلاله نبوّت در امّت من) نيز هستند ؛ و فضيلت ديگرش فرمان دادن او به نيكى و بازداشتنش از زشتى است ، كه خداى عز و جل ، به او حكمت و سخن آخر [در هر مسئله] را عطا كرده است .
دختر عزيزم ! ما خاندانى هستيم كه خداى عز و جل ، شش چيز به ما داده كه نه به كسى از پيشينيان و نه به فردى از پسينيان ، عطا نكرده است : پيامبر ما ، سَرور پيامبران و فرستادگان الهى است و او پدر توست ، و وصىّ ما ، سَرور اوصياست و او همسر توست ، و شهيد ما ، سالار شهيدان است و او حمزة بن عبد المطّلب ، عموى پدر توست» .
فاطمه عليهاالسلام گفت : اى پيامبر خدا! او سالار شهيدانى است كه همراهش به شهادت رسيدند ؟
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «نه ؛ بلكه سَرور شهيدان از آغاز تا انجام است ، بجز پيامبران و وصيّان . جعفر بن ابى طالب ، با دو بال ، در بهشت با فرشتگان به هر سو پر مى كشد ، و پسرانت ، حسن و حسين ، دو سِبط امّتم و دو سَرور جوانان بهشتى هستند . سوگند به كسى كه جانم به دست اوست ، مهدىِ اين امّت ، از ماست ؛ همان كسى كه زمين را از دادگرى و عدالت آكنده مى كند ، همان گونه كه از بيداد و ستم ، پُر شده است!» .
فاطمه عليهاالسلام پرسيد : و كدام يك از اينان كه نام بردى ، برترند ؟
فرمود : «على ، پس از من ، افضل امّتم است و حمزه و جعفر ، پس از على و تو و دو پسر و دو نوه ام ، حسن و حسين ، و نيز پس از اوصياى از نسل اين پسرم ـ و به حسين عليه السلام اشاره كرد [و افزود :] ـ كه مهدى از آنان است ، افضل خاندانم هستند . ما خاندانى هستيم كه خداوند ، آخرت را برايمان به جاى دنيا برگزيد» .
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله به او (فاطمه عليهاالسلام) و همسر و دو پسرش نگريست و فرمود : «اى سلمان ! خدا را گواه مى گيرم كه من با هر كس كه با آنان مسالمت ورزد ، مسالمت مى ورزم و با هر كس كه با آنان بستيزد ، مى ستيزم . آگاه باش كه آنان در بهشت ، همراه من خواهند بود» .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد دوّم
214

۲ / ۲

الأَوصِياءُ مِن وُلدِهِ

۵۵۸.كمال الدين بسندٍ معتبر عن أبي بصير عن أبي عبداللّه عن آبائه صلوات اللّه عليهم عن رسول اللّه صلى الله عليه و آله :إنَّ اللّهَ عز و جل اختارَ مِنَ الأَيّامِ الجُمُعَةَ ، ومِنَ الشُّهورِ شَهرَ رَمَضانَ ، ومِنَ اللِّيالي لَيلَةَ القَدرِ ، وَاختارَني عَلى جَميعِ الأَنبِياءِ ، وَاختارَ مِنّي عَلِيّا ، وفَضَّلَهُ عَلى جَميعِ الأَوصِياءَ ، وَاختارَ مِن عَلِيٍّ الحَسَنَ وَالحُسَينَ ، وَاختارَ مِنَ الحُسَينِ الأَوصِياءَ مِن وُلدِهِ ، يَنفونَ عَنِ التَّنزيلِ تَحريفَ الغالينَ ، وَانتِحالَ المُبطِلينَ ، وتَأويلَ المُضِلّينَ ، تاسِعُهُم قائِمُهُم وهُوَ ظاهِرُهُم ، وهُوَ باطِنُهُم . ۱

۵۵۹.كمال الدين عن سلمان الفارسي :كُنتُ جالِساً بَينَ يَدَي رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله في مَرضَتِهِ الَّتي قُبِضَ فيها، فَدَخَلَت فاطِمَةُ عليهاالسلام، فَلَمّا رَأَت ما بِأَبيها مِنَ الضَّعفِ بَكَت حَتّى جَرَت دُموعُها عَلى خَدَّيها، فَقالَ لَها رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : ما يُبكيكِ يا فاطِمَةُ؟
قالَت: يا رَسولَ اللّهِ ! أخشى عَلى نَفسي ووُلدِي الضَّيعَةَ بَعدَكَ .
فَاغرَورَقَت عَينا رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله بِالبُكاءِ ، ثُمَّ قالَ: يا فاطِمَةُ ! أما عَلِمتِ أنّا أهلُ بَيتٍ اختارَ اللّهُ عز و جل لَنَا الآخِرَةَ عَلَى الدُّنيا ، وأنَّهُ حَتَمَ الفَناءَ عَلى جَميعِ خَلقِهِ ؟ ! وأنَّ اللّهَ ـ تَبارَكَ وتَعالَى ـ اطَّلَعَ إلَى الأَرضِ اطِّلاعَةً ، فَاختارَني مِن خَلقِهِ ، فَجَعَلَني نَبِيّاً .
ثُمَّ اطَّلَعَ إلَى الأَرضِ اطِّلاعَةً ثانِيَةً ، فَاختارَ مِنها زَوجَكِ، وأوحى إلَيَّ أن اُزَوِّجَكِ إيّاهُ، وأتَّخِذَهُ وَلِيّاً ووَزيراً ، وأن أجعَلَهُ خَليفَتي في اُمَّتي، فَأَبوكِ خَيرُ أنبِياءِ اللّهِ ورُسُلِهِ، وبَعلُكِ خَيرُ الأَوصِياءِ، وأنتِ أوَّلُ مَن يَلحَقُ بي مِن أهلي.
ثُمَّ اطَّلَعَ إلَى الأَرضِ اطِّلاعَةً ثالِثَةً ، فَاختارَكِ ووَلَدَيكِ؛ فَأَنتِ سَيِّدَةُ نِساءِ أهلِ الجَنَّةِ، وَابناكِ حَسَنٌ وحُسَينٌ سَيِّدا شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ، وأبناءُ بَعلِكِ أوصِيائي إلى يَومِ القِيامَةِ، كُلُّهُم هادونَ مَهدِيّونِ.
وأوَّلُ الأَوصِياءِ بَعدي أخي عَلِيٌّ، ثُمَّ حَسَنٌ، ثُمَّ حُسَينٌ، ثُمَّ تِسعَةٌ مِن وُلدِ الحُسَينِ في دَرَجَتي، ولَيسَ فِي الجَنَّةِ دَرَجَةٌ أقرَبَ إلَى اللّهِ مِن دَرَجَتي ودَرَجَةِ أبي إبراهيمَ.
أما تَعلَمينَ يا بُنَيَّةُ أنَّ مِن كَرامَةِ اللّهِ إيّاكِ أن زَوَّجَكِ خَيرَ اُمَّتي، وخَيرَ أهلِ بَيتي؛ أقدَمَهُم سِلماً، وأعظَمَهُم حِلماً، وأكثَرَهُم عِلماً؟!
فَاستَبشَرَت فاطِمَةُ عليهاالسلام وفَرِحَت بِما قالَ لَها رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله .
ثُمَّ قالَ: يا بُنَيَّةُ، إنَّ لِبَعلِكِ مَناقِبَ: إيمانَهُ بِاللّهِ ورَسولِهِ قَبلَ كُلِّ أحَدٍ؛ فَلَم يَسبِقهُ إلى ذلِكَ أحَدٌ مِن اُمَّتي، وعِلمَهُ بِكِتابِ اللّهِ عز و جل وسُنَّتي، ولَيسَ أحَدٌ مِن اُمَّتي يَعلَمُ جَميعَ عِلمي غَيرُ عَلِيٍّ عليه السلام ، وإنَّ اللّهَ جَلَّ وعَزَّ عَلَّمَني عِلماً لا يَعلَمُهُ غَيري، وعَلَّمَ مَلائِكَتَهُ ورُسُلَهُ عِلماً ، فَكُلَّما عَلَّمَهُ مَلائِكَتَهُ ورُسُلَهُ فَأَنَا أعلَمُهُ ، وأمَرَنِيَ اللّهُ أن اُعَلِّمَهُ إيّاهُ ، فَفَعَلتُ ، فَلَيسَ أحدٌ مِن اُمَّتي يَعلَمُ جَميعَ عِلمي وفَهمي وحِكمَتي غَيرُهُ ، وإنَّكِ يا بُنَيَّةُ زَوجَتُهُ ، وَابناهُ سِبطايَ حَسَنٌ وحُسَينٌ ، وهُما سِبطا اُمَّتي ، وأمرَهُ بِالمَعروفِ ، ونَهيَهُ عَنِ المُنكَرِ ؛ فَإِنَّ اللّهَ جَلَّ وعَزَّ آتاهُ الحِكمَةَ وفَصلَ الخِطابِ .
يا بُنَيَّةُ ! إنّا أهلُ بَيتٍ أعطانَا اللّهُ عز و جل سِتَّ خِصالٍ لَم يُعطِها أحَداً مِنَ الأَوَّلينَ كانَ قَبلَكُم ۲ ، ولَم يُعطِها أحَداً مِنَ الآخِرينَ غَيرَنا ، نَبِيُّنا سَيِّدُ الأَنبِياءِ وَالمُرسَلينَ ، وهُوَ أبوكِ، ووَصِيُّنا سَيِّدُ الأَوصِياءِ ، وهُوَ بَعلُكِ ، وشَهيدُنا سَيِّدُ الشُّهَداءِ ، وهُوَ حَمزَةُ بنُ عَبدِ المُطَّلِبِ عَمُّ أبيكِ .
قالَت : يا رَسولَ اللّهِ، هُوَ سَيِّدُ الشُّهَداءِ الَّذينَ قُتِلوا مَعَهُ؟
قالَ: لا، بَل سَيِّدُ شُهَداءِ الأَوَّلينَ وَالآخِرينَ ما خَلا الأَنبِياءَ وَالأَوصِياءَ . وجَعفَرُ بنُ أبي طالِبٍ ذُو الجَناحَينِ الطَّيّارُ فِي الجَنَّةِ مَعَ المَلائِكَةِ .
وَابناكِ حَسَنٌ وحُسَينٌ سِبطا اُمَّتي ، وسَيِّدا شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ .
ومِنّا ـ وَالَّذي نَفسي بِيَدِهِ ـ مَهدِيُّ هذِهِ الاُمَّةِ الَّذي يَملَأُ الأَرضَ قِسطاً وعَدلاً كَما مُلِئَت جَوراً وظُلماً .
قالَت : وأيُّ هؤُلاءِ الَّذينَ سَمَّيتَهُم أفضَلُ؟
قالَ: عَلِيٌّ بَعدي أفضَلُ اُمَّتي، وحَمزَةُ وجَعفَرٌ أفضَلُ أهلِ بَيتي بَعدَ عَلِيٍّ وبَعدَكِ وبَعدَ ابنَيَّ وسِبطَيَّ حَسَنٍ وحُسَينٍ، وبَعدَ الأَوصِياءِ مِن وُلدِ ابني هذا ـ وأشارَ إلَى الحُسَينُ ـ مِنهُمُ المَهدِيُّ، إنّا أهلُ بَيتٍ اختارَ اللّهُ لَنَا الآخِرَةَ عَلَى الدُّنيا .
ثُمَّ نَظَرَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله إلَيها وإلى بَعلِها وإلَى ابنَيها ، فَقالَ: يا سَلمانُ! اُشهِدُ اللّهَ أنّي سِلمٌ لِمَن سالَمَهُم، وحَربٌ لِمَن حارَبَهُم، أما إنَّهُم مَعي فِي الجَنَّةِ. ۳

1.كمال الدين : ص ۲۸۱ ح ۳۲ ، الغيبة للنعماني : ص ۶۷ ح ۷ ، الغيبة للطوسي : ص ۱۴۲ ح ۱۰۷ ، دلائل الإمامة : ص ۴۵۴ ح ۴۳۲ كلاهما عن أبي بصير عن الإمام الصادق عليه السلام عنه صلى الله عليه و آله وكلّها نحوه ، بحار الأنوار : ج ۳۶ ص ۲۵۶ ح ۷۴ وراجع : الأمالي للطوسي : ص ۶۰۸ ح ۱۲۵۴ والصراط المستقيم : ج ۲ ص ۱۲۰ .

2.هكذا في المصدر ، وفي الخصال : «قبلنا» .

3.كمال الدين: ص ۲۶۲ ح ۱۰، الخصال: ص ۴۱۲ ح ۱۶ عن أبي أيّوب الأنصاري، كتاب سليم بن قيس: ج ۲ ص ۵۶۵ ح ۱ كلاهما نحوه، بحار الأنوار: ج ۲۸ ص ۵۲ ح ۲۱ .

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد دوّم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4484
صفحه از 469
پرینت  ارسال به