۵۴۸.كفاية الأثرـ به نقل از علقمه بن قيس ، از امير مؤمنان عليه السلام ـ: پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «چون مرا در معراج به آسمان بردند ، به ستون عرش نگريستم . در آن جا نوشته بود : خدايى جز خداوند يكتا نيست . محمّد ، پيامبر خداست . او را با على تأييد كردم و با على ، يارى اش دادم . و دوازده نور ديدم و پرسيدم : خداى من ! اينها نورهاى كيستند؟
ندايى به من رسيد كه : اى محمّد ! اينها ، نورهاى امامان از نسل تو اند » .
گفتم : اى پيامبر خدا! آيا آنان را براى من نام مى برى؟
فرمود : «آرى . تو ـ كه امام و خليفه پس از منى و بدهى ام را مى پردازى و وعده هايم را به جا مى آورى ـ و پس از تو ، پسرانت حسن و حسين ، و پس از حسين ، پسرش على ، همان زيور پرستشگران ، و ...» .
۱ / ۴
امامت در فرزندان حسين عليه السلام
۵۴۹.الخصالـ با سند معتبر ، به نقل از مفضّل بن عمر ـ: به امام صادق عليه السلام گفتم : اى فرزند پيامبر خدا ! چگونه امامت در فرزندان امام حسين عليه السلام ، نه فرزندان امام حسن عليه السلام ، واقع شده است ، در حالى كه هر دو ، فرزند پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و دو نواده او و دو سَرور جوانان بهشتى اند؟
امام صادق عليه السلام فرمود : «موسى و هارون ، دو پيامبرِ فرستاده شده و برادر يكديگر بودند ؛ امّا خداوند ، نبوّت را در پشت هارون قرار داد ، نه پُشت موسى و هيچ كس نمى تواند بگويد : چرا خدا اين گونه كرد؟ و امامت ، جانشينى اى از سوى خداى عز و جل است و هيچ كس نمى تواند بگويد : چرا خداوند ، آن را در پُشت حسين عليه السلام ، نه پُشت حسن عليه السلام ، قرار داد ؛ زيرا خداوند ، كارهايش حكيمانه است و از اين رو ، «از آنچه مى كند ، سؤال نمى شود، در حالى كه آنان (انسان ها) سؤال مى شوند» » .