۴ / ۵
داستان هايى از كَرَم و سخاوتش
۴ / ۵ ـ ۱
نيازت را در برگه اى بنويس
۴۸۵.تُحَف العقول :مردى از انصار ، نزد امام حسين عليه السلام آمد و دست نياز به سوى او بر آورد . امام حسين عليه السلام فرمود : «اى برادر انصارى ! از نيازخواهى رو در رو ، خود را دور دار و نيازت را در برگه اى [بنويس و] پيش من بفرست كه من ، چيزى به تو مى دهم كه خوش حالت سازد ، إن شاء اللّه !»
مرد انصارى نوشت : اى ابو عبد اللّه ! فلان كس ، پانصد دينار از من طلبكار است و در طلبش پافشارى مى كند . با او گفتگو كن تا به من مهلت دهد .
امام حسين عليه السلام چون برگه را خواند ، به درون خانه اش رفت و كيسه اى حاوى هزار دينار ، بيرون آورد و به او فرمود : «با پانصد دينار ، بدهى ات را مى پردازى و پانصد دينار ديگر را كمك هزينه ات در پيشامدهاى روزگار مى كنى . نيازت را جز پيش سه كس مَبَر : ديندار يا جوان مرد يا اصيل (خانواده دار) ؛ زيرا ديندار ، [با عطا كردن به تو] دينش را حفظ مى كند ، و جوان مرد ، از جوان مردى خويش شرم مى كند ، و خانواده دار مى داند كه تو آبروى خويش را براى نيازت هزينه كرده اى و او آبروى تو را نگاه مى دارد و تو را بى آن كه نيازت را بر آورده كند ، باز نمى گرداند» .