249
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد دوازدهم

۱۳ / ۲

زيارت دوم ، به روايت «الإقبال» ۱

۳۳۳۱.الإقبالـ به نقل از ابو منصور بن عبد المُنعم بن نُعمان بغدادى ـ: از ناحيه مقدّسه ، در سال ۲۵۲ هجرى ۲ و هنگام وفات پدرم ، اين نوشته به دست شيخ محمّد بن غالب اصفهانى بيرون آمد . من تازه سال بودم و در نامه ام ، براى زيارت مولايم ابا عبد اللّه الحسين عليه السلام و شهيدان [ كربلا ] ـ كه رضوان خداوند بر ايشان باد ـ ، اجازه خواسته بودم .
پاسخ نامه ، چنين آمد : «به نام خداوند رحمتگر مهربان . هنگامى كه خواستى شهيدان را ـ كه رضوان خداوند بر ايشان باد ـ زيارت كنى ، نزد پاهاى حسين عليه السلام كه همان قبر على اكبر ، فرزند امام حسين ـ كه درودهاى خدا بر هر دوشان باد ـ است ، رو به قبله بِايست ـ كه آن جا ، محلّ [ دفن ] شهيدان عليهم السلام است ـ و با ايما و اشاره ، به على اكبر عليه السلام خطاب كن و بگو :
سلام بر تو ، اى نخستين كُشته از نسل بهترين بيرون آمده از نسل ابراهيم خليل ! خداوند ، بر تو و پدرت درود فرستد ، هنگامى كه در باره تو گفت : «خداوند ، كسانى را كه تو را كُشتند ، بكُشد ! پسر عزيزم ! چه گستاخ اند ايشان بر [ خداى ] رحمان و در پرده درى از حرمت پيامبر! دنيا پس از تو ، ويران باد!» .
گويى تو را مى بينم كه پيش رويش ايستاده اى و به كافران مى گويى :
من ، على بن حسين بن على ام .
به خانه خدا سوگند كه ما ، به پيامبر صلى الله عليه و آله نزديك تريم .
آن قدر نيزه به شما مى زنم تا خم شود
و شما را در حمايت از پدرم ، با شمشير مى زنم ؛
شمشير زدنِ جوان هاشمى و عرب .
به خدا سوگند ، فرزند حرام زاده ، بر ما حكم نمى راند !
تا آن كه مدّتت را به پايان بردى و خدايت را ديدار كردى .
گواهى مى دهم كه تو به خدا و پيامبرش نزديك ترى و تو فرزند پيامبر او ، حجّت ، امين و فرزند حجّت و امين اويى . خداوند ، بر قاتلت مُرّة بن مُنقِذ بن نُعمان عبدى ـ كه خداوند ، لعنت و رسوايش كند ـ و هر كس كه با او در قتل تو شركت جست و وى را پشتيبانى كرد ، حكم براند و آنان را به دوزخ برساند ، كه بد سرانجامى است ! و خداوند ، ما را از ديدار كنندگان و همراهان تو قرار دهد ، و نيز همراهان جدّت ، پدرت ، عمويت ، برادرت و مادر ستم ديده ات . ۳ از دشمنان انكار كننده[ ى حق ] ، به سوى خدا بيزارى مى جويم . سلام و رحمت و بركات خدا بر تو باد !
سلام بر عبد اللّه بن الحسين ، طفل شيرخوار ، تير خورده افتاده ، در خون غلتيده و خونش به آسمان پاشيده ، سربُريده با تير در دامان پدر ! خداوند ، تيرانداز به او ، حرملة بن كاهِل اسدى و همراهانش را لعنت كند !
سلام بر عبد اللّه ، فرزند امير مؤمنان ، خوبْ امتحان داده در بلا ، ندا دهنده به ولايت در عرصه كربلا ، ضربه خورده از جلو و پشت ! خداوند ، قاتلش هانى بن ثُبَيت حَضرَمى را لعنت كند !
سلام بر ابو الفضل العبّاس ، فرزند امير مؤمنان ، از خود گذشتگى كننده با جان براى برادر ، گيرنده از ديروزش براى فردايش ، فدايىِ او ، نگه دارنده و كوشنده براى رساندن آب به او كه دست هايش بُريده شد ! خداوند ، قاتلانش يزيد بن رُقاد حيتى و حكيم بن طُفَيل طايى را بكُشد !
سلام بر جعفر ، فرزند امير مؤمنان ، شكيبا به جان دادن در راه خدا ، دور و غريب از وطن ، آماده كارزار ، پيشاهنگ در نبرد كه خيل جنگجويان بر او يورش بردند تا بر او چيره گشتند ! خداوند ، قاتلش هانى بن ثُبَيت حَضرَمى را لعنت كند !
سلام بر عثمان ، فرزند امير مؤمنان ، همنام عثمان بن مظعون ! خداوند ، تيرانداز به او ، خولى بن يزيد اَصبحى اِيادى دارِمى را لعنت كند !
سلام بر محمّد ، فرزند امير مؤمنان ، كشته شده به دست اِيادى دارِمى ـ كه خداوند ، لعنتش كند و عذاب دردناك را بر او دوچندان سازد ـ ! خداوند ، بر تو ـ اى محمّد ـ و بر خاندان شكيبايت ، درود فرستد !
سلام بر ابو بكر فرزند حسن بن علىِ زكى و ولى! آن تير خورده با تير كُشنده ! خداوند ، قاتلش عبد اللّه بن عُقْبه غَنَوى را لعنت كند !
سلام بر عبد اللّه ، فرزند حسن بن علىِ زكى ! خداوند ، قاتل و تيرانداز به او ، حرملة بن كاهِل اسدى را لعنت كند !
سلام بر قاسم ، فرزند حسن بن على ، ضربت خورده بر سرش ، و زِره كَنْده شده به هنگامى كه عمويش حسين را صدا زد ! پس عمويش ، خود را مانند بازى شكارى بر بالاى سرش رسانْد و او پا به خاك مى ساييد و حسين عليه السلام مى فرمود : «از رحمت خدا دور باشند قاتلان تو ؛ كسانى كه روز قيامت ، خصمشان جدّ تو و پدر توست !» . و سپس فرمود : «به خدا سوگند ، بر عمويت گران است كه او را بخوانى و پاسخت ندهد يا پاسخت را بدهد ، ولى تو كشته بر خاك افتاده باشى و سودت ندهد . به خدا سوگند ، امروز ، روزى است كه كُشندگان او (عمويت) ، فراوان و ياورش اندك اند !» .
خداوند ، مرا در روز قيامت ، با شما دو نفر (قاسم و امام حسين عليه السلام ) ، قرار دهد و در جايگاه شما ، جاى دهد . خداوند ، قاتلت عمر بن سعد بن عروة بن نُفَيل اَزْدى را لعنت كند و او را به دوزخ برساند و عذابى دردناك ، برايش آماده سازد !
سلام بر عون بن عبد اللّه بن جعفرِ طيّار (گردش كننده) در بهشت ، همدوش ايمان ، جنگنده با همگِنان ، خيرخواه به خاطر [ خداى ] رحمان ، تلاوت كننده مثانى و قرآن ! خداوند ، قاتلش عبد اللّه بن قُطبه نَبْهانى را لعنت كند !
سلام بر محمّد بن عبد اللّه بن جعفر ، حاضر شده [ در كربلا ] به جاى پدر و [ به ميدان آمده ]در پى برادرش و حفظ كننده او با پيكرش ! خداوند ، قاتلش عامر بن نَهشَل تميمى را لعنت كند !
سلام بر جعفر بن عقيل ! خداوند ، قاتل و تيرانداز به او ، بِشْر بن خَوط هَمْدانى را لعنت كند !
سلام بر عبد الرحمان بن عقيل ! خداوند ، قاتل و تيرانداز به او ، عمر بن خالد بن اسد جُهَنى را لعنت كند !
سلام بر كُشته شده ، پسر كُشته شده ، عبد اللّه بن مسلم بن عقيل ! خداوند ، قاتلش عامر بن صعصعه (و گفته شده : اسد بن مالك) را لعنت كند !
سلام بر عبيد اللّه ۴ بن مسلم بن عقيل ! خداوند ، قاتل و تيرانداز به او ، عمرو بن صَبيح صَيداوى را لعنت كند !
سلام بر محمّد بن ابى سعيد بن عقيل ! خداوند ، قاتلش لَقيط بن ناشِر جُهَنى را لعنت كند !
سلام بر سليمان ، غلامِ حسين پسر امير مؤمنان ! خداوند ، قاتلش سليمان بن عوف حَضرَمى را لعنت كند !
سلام بر قارِب ، غلامِ حسين بن على !
سلام بر مُنجِح ، غلامِ حسين بن على !
سلام بر مسلم بن عَوسَجه اسدى ! آن كه چون حسين عليه السلام به او اجازه بازگشت داد ، گفت : آيا ما ، تو را رها كنيم ؟ آن گاه در پيشگاه خدا ، چه عذرى در اداى حقّ تو خواهيم داشت ؟ ! نه . به خدا سوگند ، تا آن كه اين نيزه ام را در سينه هاى آنان بشكنم و تا قبضه اين شمشير در دستم است ، آنان را با شمشير مى زنم ، و از تو جدا نمى شوم ، و اگر سلاح نداشتم تا با آنان بجنگم ، به آنان سنگ پرتاب مى كنم و از تو جدا نمى شوم تا با تو بميرم .
تو ، نخستين كسى بودى كه جان خود را تقديم كرد و نخستين شهيدى بودى كه به ديدار خدا رسيد و پيمانه عمرش به پايان رسيد . سوگند به خداى كعبه ، رستگار شدى ! خداوند ، قرار گرفتن تو پيش روىِ امامت و از خود گذشتگى ات را براى او سپاس نهاد ، آن گاه كه حسين عليه السلام به سوى تو ـ كه بر زمين افتاده بودى ـ ، آمد و فرمود : «خدايت رحمت كند ، اى مسلم بن عوسجه !» و تلاوت كرد : « برخى از آنان ، پيمانه عمرشان را به سر رساندند و برخى ، به انتظار [ شهادت ]نشسته ، [ پيمان خود را ] هرگز تغيير ندادند » . خداوند ، همدستان در قتل تو : عبد اللّه ضَبابى و عبد اللّه بن خُشكاره بَجَلى را لعنت كند !
سلام بر سعد بن عبد اللّه حَنَفى ۵ كه حسين عليه السلام به او اجازه بازگشت داد ؛ امّا او گفت : نه ! به خدا سوگند ، ما تو را رها نمى كنيم تا خداوند بداند كه ما در غياب پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، حرمت او را پاس داشته و تو را حفظ كرده ايم . به خدا سوگند ، اگر مى دانستم كه كشته مى شوم و زنده مى شوم و آن گاه ، سوزانده مى شوم و خاكسترم را به باد مى دهند و اين را هفتاد مرتبه با من مى كنند ، باز از تو جدا نمى شدم تا مرگم را پيشِ روى تو ببينم . پس چگونه اين كار را نكنم ، در حالى كه فقط يك مرگ است و يك كشته شدن و پس از آن ، كرامت جاويدِ بى پايان ؟!
بى ترديد ، تو مرگت را ديدى و براى امامت از خود گذشتگى كردى و كرامت خدا را در سراى ماندن ، ديدى . خداوند ، ما را با شما ، جزو شهيدان ، محشور كند و همراهى با شما را در بالاترين درجه قرب به خدا ، روزى مان سازد !
سلام بر بِشر بن عمر حَضرَمى ۶ ! خداوند ، گفته ات به حسين عليه السلام را سپاس گزارد كه چون به تو اجازه بازگشت داد ، گفتى : درندگان ، مرا زنده زنده بخورند ، اگر از تو جدا شوم و از قافله ها حال تو را بپرسم و تو را با كمىِ ياورانت ، وا گذارم ! اين ، هرگز نمى شود .
سلام بر يزيد بن حُصَين ۷ هَمْدانىِ مِشرَقىِ قارى ؛ كشته و برخاك افتاده به شمشير مَشرَفى !
سلام بر عمر بن ابى كعب انصارى ! ۸
سلام بر نَعيم بن عَجلان انصارى !
سلام بر زُهَير بن قَين بَجَلى كه چون حسين عليه السلام ، به او اجازه بازگشت داد ، گفت : نه ! به خدا سوگند ، اين هرگز نمى شود ! فرزند پيامبر خدا صلى الله عليه و آله را در دست دشمنان اسير ، وا گذارم و خود را نجات دهم ؟! خداوند ، هيچ گاه اين روز را برايم پيش نياورد !
سلام بر عمرو بن قَرَظه انصارى ! ۹
سلام بر حبيب بن مُظاهر اسدى !
سلام بر حرّ بن يزيد رياحى !
سلام بر عبد اللّه بن عُمَير كلبى ! ۱۰
سلام بر نافع بن هلال بن نافع بَجَلى مرادى !
سلام بر اَنَس بن كاهِل اسدى !
سلام بر قيس بن مُسهِر صَيداوى !
سلام بر عبد اللّه و عبد الرحمان ، دو پسر عروة بن حَراقِ غِفارى !
سلام بر جون بن حَرى ۱۱ ، غلام ابو ذر غِفارى !
سلام بر شَبيب بن عبد اللّه نَهشَلى !
سلام بر حَجّاج بن يزيد سعدى ! ۱۲
سلام بر قاسِط و كَرِش ، ۱۳ دو پسر ظَهير ۱۴ تَغلِبى !
سلام بر كِنانة بن عتيق !
سلام بر ضِرغامة بن مالك !
سلام بر حُوَىّ بن مالك ضُبَعى ! ۱۵
سلام بر عمر بن ضُبَيعه ضُبَعى ! ۱۶
سلام بر زيد بن ثُبَيت قيسى !
سلام عبد اللّه و عبيد اللّه ، دو پسر يزيد بن ثُبَيت قيسى ! ۱۷
سلام بر عامر بن مسلم !
سلام بر قَعنَب بن عمرو تَمرى ! ۱۸
سلام بر سالم ، غلام عامر بن مسلم !
سلام بر سيف بن مالك !
سلام بر زُهَير بن بِشر خَثعَمى !
سلام بر زيد بن مَعقِل جُعْفى ! ۱۹
سلام بر حَجّاج بن مسروق جُعْفى ! ۲۰
سلام بر مسعود بن حَجّاج و پسرش !
سلام بر مُجَمِّع بن عبد اللّه عائذى !
سلام بر عمّار بن حَسّان ۲۱ بن شُرَيح طايى !
سلام بر حيّان بن حارث سلمانى اَزْدى !
سلام بر جُندَب بن حُجر خَولانى !
سلام بر عمر بن خالد صَيداوى !
سلام بر سعيد ، غلام او !
سلام بر يزيد بن زياد بن مهاجر كِنْدى ! ۲۲
سلام بر زاهِر ، غلام عمرو بن حَمِق خُزاعى ! ۲۳
سلام بر جَبَلة بن على شيبانى !
سلام بر سالم ، غلام ابن مَدنيّه كلبى ! ۲۴
سلام بر اَسلَم بن كثير اَزْدى اَعْرَج !
سلام بر زُهَير بن سُلَيم اَزْدى ! ۲۵
سلام بر قاسم بن حبيب اَزْدى !
سلام بر عُمَر بن جُندَب حَضرَمى ! ۲۶
سلام بر ابو ثُمامه ، عمر بن عبد اللّه صائدى !
سلام بر حَنظَلة بن اسعد شِبامى !
سلام بر عبد الرحمان بن عبد اللّه بن كَدِر اَرحَبى ! ۲۷
سلام بر عمّار بن ابى سلامه هَمْدانى !
سلام بر عابِس بن شَبيب شاكرى !
سلام بر شَوذَب ، غلام شاكر ! ۲۸
سلام بر شَبيب بن حارث بن سريع !
سلام بر مالك بن عبد بن سريع !
سلام بر زخمى اسير ، سوّار بن ابى حِميَر فَهْمى هَمْدانى ! ۲۹
سلام بر زخمى همراه او ، عمرو بن عبد اللّه جُندَعى !
سلام بر شما ، اى بهترين ياوران !
سلام بر شما ، به خاطر صبرتان ، كه چه عاقبت نيكويى داريد ! خداوند ، شما را در جايگاه نيكان ، جاى دهد ! گواهى مى دهم كه خداوند ، پرده از چشمان شما بر گرفت و برايتان ، جايگاهى [ آسوده در بهشت ] آماده ساخت و به شما عطاى فراوان داد . شما هم در همراهى حق ، درنگ نكرديد و پيشروان ما [ به سوى بهشت ] شديد و ما [ إن شاء اللّه ] همنشينان شما در سراى جاويدان هستيم . سلام و رحمت و بركات خدا بر شما باد ! ۳۰

1.علّامه مجلسى ، پس از آوردن اين زيارت ، گفته است: بدان كه [شيخ]مفيد و سيّد [ابن طاووس] ، اين زيارت را در كتاب هايشان با حذف سند براى «روز عاشورا» آورده اند و مؤلّف المزار الكبير ، چنين گفته: «زيارت شهيدان در روز عاشورا: ابو الفتح محمّد بن محمّد جعفرى ـ أدام اللّه عزّه ـ براى من روايت كرد از... و نيز شيخ محمّد بن احمد بن عيّاش ، به من خبر داد از ... و عينا همين زيارت را نقل كرد ؛ امّا ما آن را در زيارت هاى مطلقه آورديم ؛ زيرا روايت ، دلالتى بر اختصاص داشتن آن به زمان خاصّى ندارد» .

2.علّامه مجلسى فرموده : «بدان كه در تاريخ روايت [ و توقيع ] ، اشكالى وجود دارد ؛ زيرا چهار سال زودتر از تولّد امام مهدى عليه السلام است . از اين رو ، شايد تاريخ آن ۲۶۲ باشد [ و نه ۲۵۲ ق ] . نيز ممكن است كه از سوى امام حسن عسكرى عليه السلام صادر شده باشد» ؛ ليكن بايد توجّه داشت كه تاريخ ياد شده (۲۵۲ ق) هم زمان با دوران امامت امام هادى عليه السلام (۲۱۲ ـ ۲۵۴ ق) است : بنابر اين ، سخن علّامه در مورد امكانِ نسبت دادن آن به امام حسن عسكرى عليه السلام صحيح به نظر نمى رسد .

3.در المزار الكبير ، مصباح الزائر و بحار الأنوار ، اين افزوده هم ديده مى شود: «واز قاتلان تو ، به خدا بيزارى مى جويم و همراهى تو را در سراى جاويد ، از خدا خواستارم» .

4.در برخى نقل ها «ابو عبد اللّه » و «ابو عبيد اللّه » آمده است.

5.در المزار الكبير آمده «سعيد بن عبد اللّه حنفى».

6.در المزار الكبير آمده «بشير بن عمر حضرمى».

7.در المزار الكبير آمده: «زيد بن حصين» و در مصباح الزائر آمده: «برير بن خضير».

8.در برخى نقل ها آمده: «عمران بن كعب انصارى» و «عمر بن كعب انصارى».

9.در مصباح الزائر ، آمده: «عمر بن قَرَظه انصارى» .

10.در مصباح الزائر ، آمده : «عبد اللّه بن عمر كلبى»

11.در برخى نقل ها «بن حرى» نيامده است.

12.در المزار الكبير و در مصباح الزائر و بحار الأنوار ، آمده : «حجّاج بن زيد سعدى» .

13.در المزار الكبير ، آمده: «و كردوس» و در مصباح الزائر ، آمده : «و كرسى» .

14.در بحار الأنوار ، آمده :«دوپسر زهير» .

15.در المزار الكبير و بحار الأنوار ، آمده : «جوين بن مالك ضبعى» .

16.در المزار الكبير آمده: «عمرو بن ضُبَيعه» .

17.در المزار الكبير سلام بر اين دو نيامده است.

18.در المزار الكبير «سلام بر تقعنب بن عمرو تمرى و سلام بر سالم، غلام عامر بن مسلم» نيامده است و در برخى نقل ها «نمرى» به جاى «تمرى» آمده است.

19.در المزار الكبير و بحار الأنوار ، آمده : «بدر بن معقل جُعْفى» .

20.نام وى در نقل المزار الكبير نيامده.

21.در المزار الكبير ، آمده : «عمّار بن حيّان» .

22.در المزار الكبير، مصباح الزائر و بحار الأنوار ، آمده : «يزيد بن زياد بن مظاهر كِنْدى» .

23.نام وى در نقل بحار الأنوار نيامده.

24.در المزار الكبير و بحار الأنوار ، آمده : «عمر بن احدوث حضرمى» و در مصباح الزائر ، آمده : «عمرو بن احدوث حضرمى» .

25.در مصباح الزائر و بحار الأنوار ، آمده : «عبد الرحمان بن عبد اللّه بن كدن اَرحَبى» .

26.در مصباح الزائر ، آمده : «سوّار بن ابى حميد فهمى هَمْدانى» .

27.قابل توجه است كه مصدر بحار الأنوار در جلد ۴۵ و ۱۰۱ همان نقل الإقبال است ؛ ولى اين دو متن با هم تفاوت هايى پيدا كرده اند. ضمنا ما تنها برخى از اختلاف هاى مصادر را در پانوشت ها آورده ايم .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد دوازدهم
248

۱۳ / ۲

الزِّيارَةُ الثّانِيَةُ بِرِوايَةِ الإِقبالِ ۱

۳۳۳۱.الإقبال عن أبي منصور بن عبد المنعم بن النعمان البغدادي :خَرَجَ مِنَ النّاحِيَةِ سَنَةَ اثنَتَينِ وخَمسينَ ومِئَتَينِ ۲ عَلى يَدِ الشَّيخِ مُحَمَّدِ بنِ غالِبٍ الأَصفَهانِيِّ حينَ وَفاةِ أبي رَحِمَهُ اللّهُ ، وكُنتُ حَديثَ السِّنِّ ، وكَتَبتُ أستَأذِنُ في زِيارَةِ مَولايَ أبي عَبدِ اللّهِ عليه السلام وزِيارَةِ الشُّهَداءِ رِضوانُ اللّهِ عَلَيهِم ، فَخَرَجَ إلَيَّ مِنهُ :
بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ : إذا أرَدتَ زِيارَةَ الشُّهَداءِ رِضوانُ اللّهِ عَلَيهِم فَقِف عِندَ رِجلَيِ الحُسَينِ عليه السلام ، وهُوَ قَبرُ عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَيهِما ، فَاستَقبِلِ القِبلَةَ بِوَجهِكَ ؛ فَإِنَّ هُناكَ حَومَةَ الشُّهَداءِ عَلَيهِمُ السَّلامُ ، وأومِ وأشِر إلى عَلِيِّ بنِ الحُسَينِ عليه السلام وقُل :
السَّلامُ عَلَيكَ يا أوَّلَ قَتيلٍ مِن نَسلِ خَيرِ سَليلٍ مِن سُلالَةِ إبراهيمَ الخَليلِ صَلَّى اللّهُ عَلَيكَ وعَلى أبيكَ ، إذ قالَ فيكَ : «قَتَلَ اللّهُ قَوما قَتَلوكَ ، يا بُنَيَّ ما أجرَأَهُم عَلَى الرَّحمنِ وعَلَى انتِهاكِ حُرمَةِ الرَّسولِ ! عَلَى الدُّنيا بَعدَكَ العَفا» ، كَأَنّي بِكَ بَينَ يَدَيهِ ماثِلاً ، ولِلكافِرينَ قائِلاً :

أنَا عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ بنِ عَلِينَحنُ وبَيتِ اللّهِ أولى بِالنَّبِي
أطعُنُكُم بِالرُّمحِ حَتّى يَنثَنيأضرِبُكُم بِالسَّيفِ أحمي عَن أبي
ضَربَ غُلامٍ هاشِمِيٍّ عَرَبيوَاللّهِ لا يَحكُمُ فينَا ابنُ الدَّعي ۳
حَتّى قَضَيتَ نَحبَكَ ولَقيتَ رَبَّكَ ، أشهَدُ أنَّكَ أولى بِاللّهِ وبِرَسولِهِ ، وأنَّكَ ابنُ رَسولِهِ ، وحُجَّتُهُ وأمينُهُ ۴ ، وَابنُ حُجَّتِهِ وأمينِهِ . حَكَمَ اللّهُ عَلى قاتِلِكَ مُرَّةَ بنِ مُنقِذِ بنِ النُّعمانِ العَبدِيِّ ـ لَعَنَهُ اللّهُ وأخزاهُ ـ ومَن شَرِكَهُ في قَتلِكَ ، وكانوا عَلَيكَ ظَهيرا ، أصلاهُمُ اللّهُ جَهَنَّمَ وساءَت مَصيرا ، وجَعَلَنَا اللّهُ مِن مُلاقيكَ ومُرافِقيكَ ، ومُرافِقي جَدِّك وأبيكَ وعَمِّكَ وأخيكَ واُمِّكَ المَظلومَةِ ۵ ، وأبرَأُ إلَى اللّهِ مِن أعدائِكَ اُولِي الجُحودِ ۶ ، وَالسَّلامُ عَلَيكَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَكاتُهُ .
السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ بنِ الحُسَينِ الطِّفلِ الرَّضيعِ ، المَرمِيِّ الصَّريعِ ، المُتَشَحِّطِ دَما ، المُصَعَّدِ دَمُهُ فِي السَّماءِ ، المَذبوحِ بِالسَّهمِ في حِجرِ أبيهِ ۷ ، لَعَنَ اللّهُ رامِيَهُ حَرمَلَةَ بنَ كاهِلٍ الأَسَدِيَّ وذَويهِ .
السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ ابنِ أميرِ المُؤمِنينَ ، مُبلِي البَلاءِ ، وَالمُنادي بِالوَلاءِ في عَرصَةِ كَربَلاءَ ، المَضروبِ مُقبِلاً ومُدبِرا ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلَهُ هانِئَ بنَ ثُبَيتٍ الحَضرَمِيَّ .
السَّلامُ عَلى أبِي الفَضلِ ۸ العَبّاسِ ابنِ أميرِ المُؤمِنينَ ، المُواسي أخاهُ بِنَفسِهِ ، الآخِذِ لِغَدِهِ مِن أمسِهِ ، الفادي لَهُ ، الواقي ، السّاعي إلَيهِ بِمائِهِ ، المَقطوعَةِ يَداهُ ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلَيهِ يَزيدَ بنَ الرُّقادِ الحيتي وحَكيمَ بنَ الطُّفَيلِ الطّائِيَّ .
السَّلامُ عَلى جَعفَرِ ابنِ أميرِ المُؤمِنينَ ، الصّابِرِ بِنَفسِهِ مُحتَسِبا ، وَالنّائي عَنِ الأَوطانِ مُغتَرِبا ، المُستَسلِمِ لِلقِتالِ ، المُستَقدِمِ لِلنِّزالِ ، المَكثورِ ۹ بِالرِّجالِ ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلَهُ هانِئَ بنَ ثُبَيتٍ الحَضرَمِىَّ .
السَّلامُ عَلى عُثمانَ ابنِ أميرِ المُؤمِنينَ ، سَمِيِّ عُثمانَ بنِ مَظعونٍ ، لَعَنَ اللّهُ رامِيَهُ بِالسَّهمِ خَولِيَّ بنَ يَزيدَ الأَصبَحِيَّ الإِيادِيَّ الدّارِمِيَّ .
السَّلامُ عَلى مُحَمَّدِ ابنِ أميرِ المُؤمِنينَ ، قَتيلِ الإِيادِيِّ الدّارِمِيِّ لَعَنَهُ اللّهُ وضاعَفَ عَلَيهِ العَذابَ الأَليمَ ، وصَلَّى اللّهُ عَلَيكَ يا مُحَمَّدُ وعَلى أهلِ بَيتِكَ الصّابِرينَ .
السَّلامُ عَلى أبي بَكرِ بنِ الحَسَنِ بنِ عَلِيٍّ الزَّكِيِّ الوَلِيِّ ، المَرمِيِّ بِالسَّهمِ الرَّدِيِّ ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلَهُ عَبدَ اللّهِ بنَ عُقبَةَ الغَنَوِيَّ .
السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ بنِ الحَسَنِ بنِ عَلِيٍّ الزَّكِيِّ ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلَهُ ورامِيَهُ حَرمَلَةَ بنَ كاهِلٍ الأَسَدِيَّ .
السَّلامُ عَلَى القاسِمِ بنِ الحَسَنِ بنِ عَلِيٍّ ، المَضروبِ عَلى هامَتِهِ ، المَسلوبِ لامَتُهُ ۱۰ ، حينَ نادَى الحُسَينَ عَمَّهُ ، فَجَلا ۱۱ عَلَيهِ عَمُّهُ كَالصَّقرِ ، وهُوَ يَفحَصُ ۱۲ بِرِجلَيهِ التُّرابَ ، وَالحُسَينُ يَقولُ : «بُعدا لِقَومٍ قَتَلوكَ ! ومَن خَصمُهُم يَومَ القِيامَةِ جَدُّكَ وأبوكَ» . ثُمَّ قالَ : «عَزَّ وَاللّهِ عَلى عَمِّكَ أن تَدعُوَهُ فَلا يُجيبَكَ ، أو أن يُجيبَكَ وأنتَ قَتيلٌ جَديلٌ ۱۳ فَلا يَنفَعَكَ ، هذا وَاللّهِ يَومٌ كَثُرَ واتِرُهُ وقَلَّ ناصِرُهُ» ، جَعَلَنِيَ اللّهُ مَعَكُما يَومَ جَمعِكُما ، وبَوَّأَني مُبَوَّأَكُما ، ولَعَنَ اللّهُ قاتِلَكَ عُمَرَ بنَ سَعدِ بنِ عُروَةَ بنِ نُفَيلٍ الأَزدِيَّ ، وأصلاهُ جَحيما وأعَدَّ لَهُ عَذابا أليما .
السَّلامُ عَلى عَونِ بنِ عَبدِ اللّهِ بنِ جَعفَرٍ الطَّيّارِ فِي الجِنانِ ، حَليفِ الإِيمانِ ، ومُنازِلِ الأَقرانِ ، النّاصِحِ لِلرَّحمنِ ، التّالي لِلمَثاني وَالقُرآنِ ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلَهُ عَبدَ اللّهِ بنَ قُطبَةَ النَّبهانِيَّ ۱۴ .
السَّلامُ عَلى مُحَمَّدِ بنِ عَبدِ اللّهِ بنِ جَعفَرٍ ، الشّاهِدِ مَكانَ أبيهِ ، وَالتّالي لِأَخيهِ ، وواقيِه بِبَدَنِهِ ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلَهُ عامِرَ بنَ نَهشَلٍ التَّميمِيَّ .
السَّلامُ عَلى جَعفَرِ بنِ عَقيلٍ ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلَهُ ورامِيَهُ بِشرَ بنَ خَوطٍ الهَمدانِيَّ .
السَّلامُ عَلى عَبدِ الرَّحمنِ بنِ عَقيلٍ ، لَعَنَ اللّهُ قاتِلَهُ ورامِيَهُ عُمَرَ بنَ خالِدِ بنِ أسَدٍ الجُهَنِيَّ .
السَّلامُ عَلَى القَتيلِ ابنِ القَتيلِ ، عَبدِ اللّهِ بنِ مُسلِمِ بنِ عَقيلٍ ، ولَعَنَ اللّهُ قاتِلَهُ ۱۵ عامِرَ بنَ صَعصَعَةَ . وقيلَ : أسَدَ بنَ مالِكٍ .
السَّلامُ عَلى عُبَيدِ اللّهِ ۱۶ بنِ مُسلِمِ بنِ عَقيلٍ ۱۷ ، ولَعَنَ اللّهُ قاتِلَهُ ورامِيَهُ عَمرَو بنَ صَبيحٍ الصَّيداوِيَّ .
السَّلامُ عَلى مُحَمَّدِ بنِ أبي سَعيدِ بنِ عَقيلٍ ، ولَعَنَ اللّهُ قاتِلَهُ لَقيطَ بنَ ناشِرٍ الجُهَنِيَّ ۱۸ .
السَّلامُ عَلى سُلَيمانَ مَولَى الحُسَينِ بنِ أميرِ المُؤمِنينَ ، ولَعَنَ اللّهُ قاتِلَهُ سُلَيمانَ بنَ عَوفٍ الحَضرَمِيَّ .
السَّلامُ عَلى قارِبٍ مَولَى الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ .
السَّلامُ عَلى مُنجِحٍ مَولَى الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ .
السَّلامُ عَلى مُسلِمِ بنِ عَوسَجَةَ الأَسَدِيِّ ، القائِلِ لِلحُسَينِ وقَد أذَنِ لَهُ فِي الاِنصرافِ : «أنَحنُ نُخَلّي عَنكَ ؟ وبِمَ نَعتَذِرُ عِندَ اللّهِ مِن أداءِ حَقِّكَ ؟ لا وَاللّهِ حَتّى أكسِرَ في صُدورِهِم رُمحي هذا ، وأضرِبَهُم بِسَيفي ما ثَبَتَ قائِمُهُ في يَدي ، ولا اُفارِقُكَ ، ولَو لَم يَكُن مَعي سِلاحٌ اُقاتِلُهُم بِهِ لَقَذَفتُهُم بِالحِجارَةِ ، ولَم اُفارِقكَ حَتّى أموتَ مَعَكَ» .
وكُنتَ أوَّلَ مَن شَرى ۱۹ نَفسَهُ ، وأوَّلَ شَهيدٍ شَهِدَ اللّهَ وقَضى نَحبَهُ ، فَفُزتَ بِرَبِّ الكَعبَةِ ، شَكَرَ اللّهُ استِقدامَكَ ومُواساتَكَ إمامَكَ ، إذ مَشى إلَيكَ وأنتَ صَريعٌ ، فَقالَ :
«يَرحَمُكَ اللّهُ يا مُسلِمَ بنَ عَوسَجَةَ» ، وقَرَأَ : «فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُواْ تَبْدِيلاً» ۲۰ ، لَعَنَ اللّهُ المُشتَرِكينَ في قَتلِكَ : عَبدَ اللّهِ الضِّبابِيَّ ، وعَبدَ اللّهِ بنَ خُشكارَةَ البَجَلِيَّ .
السَّلامُ عَلى سَعدِ ۲۱ بنِ عَبدِ اللّهِ الحَنَفِيِّ ، القائِلِ لِلحُسَينِ وقَد أذِنَ لَهُ فِي الاِنصِرافِ : «لا وَاللّهِ لا نُخَلّيكَ حَتّى يَعلَمَ اللّهُ أنّا قَد حَفِظنا غَيبَةَ رَسولِ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ وآلِهِ فيكَ ، وَاللّهِ لَو أعلَمُ أنّي اُقتَلُ ثُمَّ اُحيى ثُمَّ اُحَرُق ثُمَّ اُذرى ، ويُفعَلُ بي ذلِكَ سَبعينَ مَرَّةً ما فارَقتُكَ ، حَتّى ألقى حِمامي ۲۲ دونَكَ ، وكَيفَ لا أفعَلُ ذلِكَ وإنَّما هِيَ مَوتَةٌ أو قَتلَةٌ واحِدَةٌ ، ثُمَّ هِيَ بَعدَهَا الكَرامَةُ الَّتي لَا انقِضاءَ لَها أبَدا» .
فَقَد لَقيتَ حِمامَكَ ، وواسَيتَ إمامَكَ ، ولَقيتَ مِنَ اللّهِ الكَرامَةَ في دارِ المُقامَةِ ، حَشَرَنَا اللّهُ مَعَكُم فِي المُستَشهَدينَ ، ورَزَقَنا مُرافَقَتَكُم في أعلى عِلِّيّينَ .
السَّلامُ عَلى بِشرِ ۲۳ بنِ عُمَرَ الحَضرَمِيِّ ، شَكَرَ اللّهُ لَكَ قَولَكَ لِلحُسَينِ وقَد أذِنَ لَكَ فِي الاِنصِرافِ : «أكَلَتني إذَنِ السِّباعُ حَيّا إن فارَقتُكَ وأسأَلُ عَنكَ الرُّكبانَ ، وأخذُلُكَ مَعَ قِلَّةِ الأَعوانِ ، لا يَكونُ هذا أبَدا» .
السَّلامُ عَلى يَزيدَ بنِ حُصَينٍ ۲۴ الهَمدانِيِّ المِشرَقِيِّ القاري ، المُجَدَّلِ بِالمَشرَفِيِّ .
السَّلامُ عَلى عُمَرَ بنِ أبي كَعبٍ الأَنصارِيِّ ۲۵ .
السَّلامُ عَلى نَعيمِ بنِ عَجلانَ الأَنصارِيِّ .
السَّلامُ عَلى زُهَيرِ بنِ القَينِ البَجَلِيِّ ، القائِلِ لِلحُسَينِ وقَد أذِنَ لَهُ فِي الاِنصِرافِ : «لا وَاللّهِ لا يَكونُ ذلِكَ أبَدا ، أترُكُ ابنَ رَسولِ اللّهِ أسيرا في يَدِ الأَعداءِ وأنجو ! لا أرانِيَ اللّهُ ذلِكَ اليَومَ» .
السَّلامُ عَلى عَمرِو بنِ قَرَظَةَ الأَنصارِيِّ ۲۶ .
السَّلامُ عَلى حَبيبِ بنِ مُظاهِرٍ الأَسَدِيِّ .
السَّلامُ عَلَى الحُرِّ بنِ يَزيدَ الرِّياحِيِّ .
السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ بنِ عُمَيرٍ الكَلبِيِّ ۲۷ .
السَّلامُ عَلى نافِعِ بنِ هِلالِ بنِ نافِعٍ البَجَلِيِّ المُرادِيِّ .
السَّلامُ عَلى أنَسِ بنِ كاهِلٍ الأَسَدِيِّ .
السَّلامُ عَلى قَيسِ بنِ مُسهِرٍ الصَّيداوِيِّ .
السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ وعَبدِ الرَّحمنِ ابنَي عُروَةَ بنِ حَراقٍ الغِفارِيَّينِ .
السَّلامُ عَلى جَونِ بنِ حَرِيٍّ ۲۸ مَولى أبي ذَرٍّ الغِفارِيِّ .
السَّلامُ عَلى شَبيبِ بنِ عَبدِ اللّهِ النَّهشَلِيِّ .
السَّلامُ عَلَى الحَجّاجِ بنِ يَزيدَ السَّعدِيِّ ۲۹ .
السَّلامُ عَلى قاسِطٍ وكَرِشٍ ۳۰ ابنَي ظَهيرٍ ۳۱ التَّغلِبِيَّينِ .
السَّلامُ عَلى كِنانَةَ بنِ عَتيقٍ .
السَّلامُ عَلى ضِرغامَةَ بنِ مالِكٍ .
السَّلامُ عَلى حُوَيِّ بنِ مالِكٍ الضُّبَعِيِّ ۳۲ .
السَّلامُ عَلى عُمَرَ ۳۳ بنِ ضُبَيعَةَ الضُّبَعِيِّ ۳۴ .
السَّلامُ عَلى زيدِ بنِ ثُبَيتٍ القَيسِيِّ .
السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ وعُبَيدِ اللّهِ ابنَي يَزيدَ بنِ ثُبَيتٍ ۳۵ القَيسِيِّ ۳۶ .
السَّلامُ عَلى عامِرِ بنِ مُسلِمٍ .
السَّلامُ عَلى قَعنَبِ بنِ عَمرٍو التَّمرِيِّ ۳۷ .
السَّلامُ عَلى سالِمٍ مَولى عامِرِ بنِ مُسلِمٍ ۳۸ .
السَّلامُ عَلى سَيفِ بنِ مالِكٍ .
السَّلامُ عَلى زُهَيرِ بنِ بِشرٍ الخَثعَمِيِّ .
السَّلامُ عَلى زَيدِ بنِ مَعقِلٍ الجُعفِيِّ . ۳۹
السَّلامُ عَلى الحَجّاجِ بنِ مَسروقٍ الجُعفِيِّ . ۴۰
السَّلامُ عَلى مَسعودِ بنِ الحَجّاجِ وَابنِهِ .
السَّلامُ عَلى مُجَمِّعِ بنِ عَبدِ اللّهِ العائِذِيِّ .
السَّلامُ عَلى عَمّارِ بنِ حَسّانَ بنِ شُرَيحٍ الطّائِيِّ ۴۱ .
السَّلامُ عَلى حَيّانَ ۴۲ بنِ الحارِثِ السَّلمانِيِّ الأَزدِيِّ .
السَّلامُ عَلى جُندَبِ بنِ حُجرٍ الخَولانِيِّ .
السَّلامُ عَلى عُمَرَ ۴۳ بنِ خالِدٍ الصَّيداوِيِّ .
السَّلامُ عَلى سَعيدٍ مَولاهُ .
السَّلامُ عَلى يَزيدَ بنِ زِيادِ بنِ المُهاجِرِ ۴۴ الكِندِيِّ ۴۵ .
السَّلامُ عَلى زاهِرٍ ۴۶ مَولى عَمرِو بنِ الحَمِقِ الخُزاعِيِّ ۴۷ .
السَّلامُ عَلى جَبَلَةَ بنِ عَلِيٍّ الشَّيبانِيِّ .
السَّلامُ عَلى سالِمٍ مَولَى ابنِ المَدَنِيَّةِ الكَلبِيِّ ۴۸ .
السَّلامُ عَلى أسلَمَ بنِ كَثيرٍ الأَزدِيِّ الأَعرَجِ ۴۹ .
السَّلامُ عَلى زُهَيرِ بنِ سُلَيمٍ الأَزدِيِّ ۵۰ .
السَّلامُ عَلى قاسِمِ بنِ حَبيبِ الأَزدِيَّ .
السَّلامُ عَلى عُمَرَ بنِ جُندَبٍ الحَضرَمِيِّ ۵۱ .
السَّلامُ عَلى أبي ثُمامَةَ ۵۲ عُمَرَ بنِ عَبدِ اللّهِ الصّائِدِيِّ .
السَّلامُ عَلى حَنظَلَةَ بنِ أسعَدَ ۵۳ الشِّبامِيِّ .
السَّلامُ عَلى عَبدِ الرَّحمنِ بنِ عَبدِ اللّهِ بنِ الكَدِرِ ۵۴ الأَرحَبِيِّ .
السَّلامُ عَلى عَمّارِ بن أبي سَلامَةَ الهَمدانِيِّ .
السَّلامُ عَلى عابِسِ بنِ شَبيبٍ ۵۵ الشّاكِرِيِّ .
السَّلامُ عَلى شَوذَبٍ مَولى شاكِرٍ ۵۶ .
السَّلامُ عَلى شَبيبِ بنِ الحارِثِ بنِ سَريعٍ .
السَّلامُ عَلى مالِكِ بنِ عَبدِ ۵۷ بنِ سَريعٍ .
السَّلامُ عَلَى الجَريحِ المَأسورِ سَوّارِ بنِ أبي حِميَرٍ ۵۸ الفَهمِيِّ الهَمدانِيِّ .
السَّلامُ عَلَى المُرثَثِّ ۵۹ مَعَهُ عَمرِو بنِ عَبدِ اللّهِ الجُندَعِيِّ .
السَّلامُ عَلَيكُم يا خَيرَ أنصارٍ .
السَّلامُ عَلَيكُم بِما صَبَرتُم فَنِعمَ عُقبَى الدّارِ ، بَوَّأَكُمُ اللّهُ مُبَوَّأَ الأَبرارِ ، أشهَدُ لَقَد كَشَفَ اللّهُ لَكُمُ الغِطاءَ ، ومَهَّدَ لَكُمُ الوِطاءَ ، وأجزَلَ لَكُمُ العَطاءَ ، وكُنتُم عَنِ الحَقِّ غَيرَ بِطاءٍ ، وأنتُم لَنا فُرَطاءُ ، ونَحنُ لَكُم خُلَطاءُ في دارِ البَقاءِ ، وَالسَّلامُ عَلَيكُم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَكاتُهُ . ۶۰

1.قال العلّامة المجلسي قدس سره بعد أن أورد هذه الزيارة : واعلم أنّ هذه الزيارة أوردها المفيد والسيّد في مزاريهما وغيرهما ، بحذف الإسناد في زيارة عاشوراء ، وكذا قال مؤلّف المزار الكبير : زيارة الشهداء رضوان اللّه عليهم في يوم عاشوراء : أخبرني الشريف أبو الفتح مُحَمَّد بن مُحَمَّد الجعفريّ أدام اللّه عزّه ، عن الفقيه عماد الدين مُحَمَّد بن أبي القاسم الطبريّ ، عن الشيخ أبي عليّ الحسن بن مُحَمَّد الطوسي . وأخبرني عاليا الشيخ أبو عبد اللّه الحُسَينُ بن هبة اللّه بن رطبة ، عن الشيخ أبي علي ، عن والده أبي جعفر الطوسيّ ، عن الشيخ مُحَمَّد بن أحمد بن عيّاش ، وذكر مثله سواء ، وإنّما أوردناها في الزيارات المطلقة لعدم دلالة الخبر على تخصيصه بوقت من الأوقات (بحار الأنوار : ج ۱۰۱ ص ۲۷۴) .

2.قال العلّامة المجلسي قدس سره : واعلم أنّ في تاريخ الخبر إشكالاً لتقدّمها على ولادة القائم عليه السلام بأربع سنين ، لعلّها كانت اثنتين وستّين ومئتين ، ويحتمل أن يكون خروجه عن أبي محمّد العسكري عليه السلام (بحار الأنوار : ج ۱۰۱ ص ۲۷۴ه.ق) إلّا أنّه ينبغي الالتفات إلى أنّ التاريخ المذكور (۲۵۲) يتزامن مع إمامة الإمام الهادي عليه السلام (۲۱۲ ـ ۲۵۴ ه.ق) ، وعلى هذا فإن ما ذكره العلامة من امكانيّة نسبته إلى الإمام العسكري عليه السلام لا يمكن قبوله .

3.الدَّعِيُّ : المنسوب إلى غير أبيه (لسان العرب : ج ۱۴ ص ۲۶۱ «دعا») .

4.في المصدر: «دينه» بدل «أمينه»، والصواب ما أثبتناه كما في بحار الأنوار: ج ۴۵ ص ۶۵ نقلاً عن المصدر.

5.زاد في المزار الكبير ومصباح الزائر وبحار الأنوار هنا: «وأبرأ إلى اللّه من قاتليك واسأل اللّه مرافقتك في دار الخلود».

6.الجُحُودُ : الإنكار مع العلم (الصحاح : ج ۲ ص ۴۵۱ «جحد») .

7.ليس في المزار الكبير : «المرميّ الصريع» إلى «حجر أبيه» .

8.ليس في مصباح الزائر وبحار الأنوار «أبي الفضل».

9.المَكْثُورُ : المَغْلُوبُ ، وهو الّذي تكاثر عليه الناس فقهروه (النهاية : ج ۴ ص ۱۵۳ «كثر») .

10.الّلأْمة ـ بهمزة ساكنة ويجوز تخفيفها ـ : الدِّرْعُ (المصباح المنير : ص ۵۶۰ «لوم») .

11.جلا : علا (القاموس المحيط : ج ۴ ص ۳۱۳ «جلا») .

12.فحصت : أي حفرت . والفحص : البحث والكشف (النهاية : ج ۳ ص ۴۱۵ «فحص») .

13.مجدّل : أي ملقىً على الأرض قتيلاً (لسان العرب : ج ۱۱ ص ۱۰۴ «جدل») .

14.في المصدر: «البهبهاني»، والتصويب من المصادر الاُخرى.

15.وفي مصباح الزائر: «ولعن اللّه قاتله أسد بن مالك».

16.وفي مصباح الزائر وبحار الأنوار: ج ۱۰۱ «أبي عبد اللّه » بدل «عبيد اللّه » وفي بحار الأنوار : ج ۴۵ «أبي عبيد اللّه ».

17.ليس في المزار الكبير «ولَعَنَ اللّه قاتله عامر... عبيداللّه بن مسلم بن عقيل» .

18.وفي المزار الكبير : «لقيط بن ياسر الجهني» .

19.شَرَيْتُ : بمعنى بعْتُ (مفردات ألفاظ القرآن : ص ۴۵۳ «شرى») .

20.الأحزاب : ۲۳ .

21.وفي المزار الكبير : «سعيد» بدل «سعد».

22.الحِمام : الموت (النهاية : ج ۱ ص ۴۴۶ «حمم») .

23.وفي المزار الكبير : «بشير» بدل «بشر».

24.وفي المزار الكبير : «زيد بن حصين» ، وفي مصباح الزائر : «برير بن خضير» .

25.وفي المزار الكبير ومصباح الزائر وبحار الأنوار : ج ۱۰۱ «عمران بن كعب الأنصاري» وفي بحار الأنوار: ج ۴۵ «عمر بن كعب الأنصاري».

26.وفي مصباح الزائر : «عمر بن قرظة الأنصاري» .

27.وفي مصباح الزائر : «عبداللّه بن عمر الكلبي» .

28.ليس في مصباح الزائر والمزار الكبير وبحار الأنوار: ج ۱۰۱ «بن حريّ» وفي بحار الأنوار: ج ۴۵ «حوي» بدل «حري».

29.وفي المزار الكبير ومصباح الزائر وبحار الأنوار ج ۴۵ «الحجّاج بن زيد السعدي» .

30.وفي المزار الكبير : «وكردوس» ، وفي مصباح الزائر : «وكرسي» .

31.وفي مصباح الزائر و المزار الكبير و بحار الأنوار ج ۱۰۱ : «ابني زهير» .

32.وفي المزار الكبير وبحار الأنوار : «جوين بن مالك الضبعي» .

33.وفي مصباح الزائر والمزار الكبير وبحار الأنوار: ج ۱۰۱ «النمري» بدل «التمري».

34.وفي المزار الكبير : «عمرو بن ضبيعة» .

35.وفي مصباح الزائر «نبيط» بدل «ثبيت».

36.ليس في المزار الكبير : «السَّلامُ على عبداللّه وعبيداللّه ابني يزيد بن ثبيت القيسي» .

37.ليس في المزار الكبير : «السَّلامُ على قعنب بن عمرو التمريّ . السَّلامُ على سالم مولى عامر بن مسلم» .

38.وفي المزار الكبير ومصباح الزائر وبحار الأنوار : ج ۱۰۱ «بدر بن معقل الجعفي» .

39.ليس فى المزار الكبير «السّلام على الحجاج بن مسروق الجعفي».

40.وفي المزار الكبير : «عمّار بن حيّان بن شريح الطائي» .

41.وفي بحار الأنوار: ج ۴۵ «حبّاب» بدل «حيّان».

42.وفي مصباح الزائر: «عمرو» بدل «عمر».

43.في بحار الأنوار: ج ۴۵ «مهاصر» بدل «مهاجر».

44.وفي المزار الكبير ومصباح الزائر وبحار الأنوار : ج ۱۰۱ «يزيد بن زياد بن المظاهر الكندي» .

45.في بحار الأنوار: ج ۴۵ «زاهد» بدل «زاهر».

46.ليس في المزار الكبير : «السَّلامُ على زاهر مولى عمرو بن الحمق الخزاعي» .

47.ليس في المزار الكبير : «السَّلامُ على سالم مولى ابن المدنيّة الكلبي» .

48.ليس في بحار الأنوار: ج ۱۰۱ «الأعرج».

49.ليس في بحار الأنوار : ج ۱۰۱ «السَّلامُ على زهير بن سليم الأزدي» .

50.وفي المزار الكبير وبحار الأنوار : «عمر بن الاحدوث الحضرمي» ، وفي مصباح الزائر : «عمرو بن الاحدوث الحضرمي» .

51.في مصباح الزائر «تمامة» بدل «ثمامة».

52.ليس في مصباح الزائر «بن أسعد» وفي بحار الأنوار: ج ۴۵ «سعد» بدل «أسعد».

53.وفي بحار الأنوار : ج ۱۰۱ «الكدن» بدل «الكدر» وفي نسخ مصباح الزائر اختلاف.

54.في بحار الأنوار: ج ۴۵ «أبي شبيب».

55.ليس في المزار الكبير : «السَّلامُ على شوذب مولى شاكر» .

56.و في المزار الكبير و مصباح الزائر و بحار الأنوار : ج ۱۰۱ «عبد اللّه » بدل «عبد» .

57.وفي مصباح الزائر : «حميد» بدل «حمير».

58.الاِرْتِثاث : أن يحمل الجريح من المعركة وهو ضعيف قد أثْخنته الجراح ، والرثيث أيضا : الجريح كالمرتثّ (النهاية : ج ۲ ص ۱۹۵ «رثث») .

59.الإقبال : ج ۳ ص ۷۳ ، المزار الكبير : ص ۴۸۶ ح ۸ ، مصباح الزائر : ص ۲۷۸ ، بحار الأنوار : ج ۱۰۱ ص ۲۶۹ ح ۱ و ج ۴۵ ص ۶۵ . وينبغي الإشارة هنا إلى أنّ مصدر بحار الأنوار بكلا نقليه هو الإقبال، إلّا أنّ هناك اختلافا فيما بين هذين النقلين. ونذكّر أيضا إلى أن هناك اختلافات بين المصادر أشرنا في الهامش إلى جملة منها.

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد دوازدهم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1388
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4675
صفحه از 467
پرینت  ارسال به