671
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم

به پيش تو هدايت يافته، هدايتگر و هدايت پذيرفته‏اى.

امروز، جدّت پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را ديدار مى‏كنى

و نيز پدر بخشنده‏ات، على عليه‏السلام را؛

همان كه ما او را وصىّ [پيامبر] مى‏شناسيم

و حسنِ نيكوكار و پرهيزگارِ وفادار را

و [جعفر] طيّار، جوان‏مردِ دلاور را

و همچنين [حمزه] شير خدا، شهيد جاويدان را.

آن گاه يورش برد و جنگيد تا كشته شد ـ خدا رحمتش كند ـ.

پس از او، سعيد بن عبد اللّه‏ حنفى بيرون آمد، در حالى كه رجز مى‏خواند:

اى حسين ! به پيش كه امروز، احمد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را ديدار مى‏كنى

و نيز پدر نيكوكارت، على بخشنده را

و حسن را كه به سان ماه تمام در كنار ستاره خوش‏بختى مى‏درخشد

و عمويت [جعفر]، آن هماورد والاتبارِ بزرگ را

همو كه با دو بال، به خوشى و بهروزى [در بهشت، پرواز مى‏كند]

و نيز حمزه، آن شير شرزه دلاور را

كه در باغ بهشت، بالا و بالاتر مى‏رود.

سپس حمله بُرد و جنگيد تا كشته شد ـ خدا رحمتش كند ـ.

و پس از او زُهَير بن قَين بجلى بيرون آمد، در حالى كه رجز مى‏خواند و مى‏گفت:

من زُهَير هستم، فرزند قَين.

شما را با شمشير، از حسين عليه‏السلام دور مى‏كنم.

بى‏گمان، حسين عليه‏السلام يكى از دو سِبط پيامبر است

از خاندان نيك‏مردى باپروا و آراسته،

همان فرستاده خدا، بى‏هيچ دروغى

شما را مى‏زنم و هيچ اشكالى در آن نمى‏بينم.

آن گاه حمله كرد و جنگيد تا كشته شد ـ خدا رحمتش كند ـ.

پس از او هلال بن رافع بجلى بيرون آمد، در حالى كه به سوى دشمن تير مى‏انداخت و مى‏گفت:

تيرهاى با سوفارِ۱ نشاندار، پرتاب مى‏كنم

و راندن [يا ترسيدن از۲] آنها براى جان، سودى ندارد

مسموم‏اند و در پى‏شان روان

و زمين را به سرعت، پُر مى‏كنند.

راوى مى‏گويد: پيوسته به آنها تير انداخت تا آن كه تيرهايش تمام شد. سپس دست به شمشير بُرد و چنين رجز مى‏خواند:

من جوان تميمى بجلى‏ام.

دينم همان دين حسين بن على است.

1.. سوفار ، دهانه انتهايى تير است كه چلّه و كمان را در آن بند مى‏كنند ر .ك : لغت‏نامه دهخدا (م) .

2.. در منابع ديگر ، «اشفاقها» به معناى ترس از آن آمده است م .


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم
670

فَاليومَ تَلقى جَدَّكَ النَبِيّا

ثُمَّ أَباكَ ذا النَدى عَلِيّا

ذاكَ الذي نَعرِفُه وَصِيّا

والحَسَنَ الخَيرَ التِقي الوفِيّا

وَ ذا الجَناحَينِ الفَتى الكَمِيا

وأَسدَ اللّه‏ِ الشهيدَ الحَيّا

ثمّ حمل فقاتل حتّى قُتِلَ رحمه‏الله.

و خرج من بعده سعيد بن عبداللّه‏ الحنفي وهو يقول:

أَقدِم حُسَينُ اليومَ تَلقى أَحمَدا

وَ شَيخَكَ الخَيرَ عليّاً ذا النَدى

وحَسَناً كالبَدرِ وافَى الأسعَدا

و عَمَّكَ القرن الهِجانَ الأَصَيدا

وذا الجَناحين هنوا وسعدا

و حَمزَةَ الليث الهزبر الأَسَدا

في جَنَّةِ الفِردَوسِ يَعلو أَصعُدا

ثمّ حمل فقاتل حتّى قُتِلَ رحمه‏الله.

و خرج من بعده زهير بن القين البجلي وهو يرتجز ويقول:

أنَا زهيرٌ وأنا ابنُ القين

أذودُكم بالسيفِ عن حُسينِ

إنَّ حسيناً أحدُ السبطينِ

من عترة البرّ التَقيّ الزينِ

ذاكَ رسول اللّه‏ غير المَينِ

أَضرِبُكُم ولا أَرى مِن شَينِ

ثمّ حمل ولم يزل يقاتل حتّى قُتِلَ رحمه‏الله.

وخرج من بعده هلال بن رافع البجلي وجعل يرميهم بالسهام وهو يقول:

أَرمي بها مُعلَمّةً أفواقُها

و النفسُ لا ينفعُها أسواقُها

مسمومةً تجري لها أحقابها

لتملأَنَّ أرضَها رِشاقُها

قال: ثمّ لم يزل يرميهم حتّى فنيت سهامه، ثمّ ضرب بيده إلى سيفه وجعل يقول:

أنا الغُلامُ التممي البَجَلي

ديني على دِينِ حُسَينِبن عليّ

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    اول
تعداد بازدید : 8007
صفحه از 726
پرینت  ارسال به