531
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم

پس از همه اينها، هانى بن هانى سبيعى و سعيد بن عبد اللّه‏ حنفى اين نامه را آوردند كه آخرين نامه كوفيان به حسين عليه‏السلام بود.

نامه دوم كوفيان

«بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم. به حسين بن على، امير مؤمنان، از شيعيان او و شيعيان پدرش. امّا بعد، بشتاب كه مردم، منتظرند و به كسى جز تو نظرى ندارند، عجله كن، عجله كن، اى فرزند دختر پيامبر خدا! باغ‏ها سرسبز شده، ميوه‏ها رسيده، زمين، گياه خود را رويانده و درختان، برگ درآورده‏اند. اگر مى‏خواهى بر ما در آى كه بر لشكرى آماده در مى‏آيى. سلام و رحمت و بركات خداوند بر تو و پيش از آن بر پدرت باد!».

حسين عليه‏السلام به هانى و سعيد بن عبد اللّه‏ حنفى فرمود: «به من خبر دهيد چه كسانى بر اين نامه كه شما آورده‏ايد، گِرد آمده‏اند؟».

آن دو گفتند: اى امير مؤمنان! شَبَث بن ربعى، حجّار بن اَبجَر، يزيد بن حارث، يزيد بن رويم، عُروة بن قيس، عمرو بن حَجّاج و محمّد بن عمير بن عطارُد با هم اين نامه را نوشته‏اند.

راوى مى‏گويد: پس در اين هنگام، حسين عليه‏السلام برخاست و وضو گرفت و دو ركعت نماز ميان رُكن [حجر الأسود] و مقام [ابراهيم] خواند و پس از فراغت از نماز، از خداوند در باره آنچه كوفيان به او نوشته بودند، طلب خير كرد و سپس، آورندگان نامه‏ها را گرد آورد و به آنها فرمود: «جدّم پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را در رؤيايم ديدم كه به من، فرمانى داد و من هم فرمان او را انجام دادم. پس خداوند، دلم را به خير مصمّم كرد، كه او صاحب اين كار و تواناى بر آن است. ان شاء اللّه‏ تعالى!».

نامه حسين بن على به كوفيان

«بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم. از حسين بن على به انبوه مؤمنان. سلام بر شما! امّا بعد، هانى بن هانى و سعيد بن عبد اللّه‏، نامه‏هايتان را براى من آوردند و آن دو، آخرين كسانى بودند كه از نزد شما بر من وارد شده‏اند. من آنچه را حكايت كرديد و گفتيد، دانستم و در آنچه


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم
530

ثمّ قدم عليه بعد ذلك هانئ بن هانئ السبيعي وسعيد بن عبداللّه‏ الحنفي بهذا الكتاب، وهو آخر ما ورد على الحسين من أهل الكوفة.

ذكر الكتاب الثاني

بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، للحسين بن عليّ أمير المؤمنين، من شيعته وشيعة أبيه، أمّا بعد؛ فحيهلا، فإن الناس منتظرون لا رأي لهم في غيرك، فالعجل العجل يا ابن بنت رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم! قد اخضرّت الجنّات، وأينعت الثمار، وأعشبت الأرض، وأورقت الأشجار، فأقدم إذا شئت فإنّما تقدم إلى جند لك مجنّد، والسلام عليك ورحمة اللّه‏ وبركاته وعلى أبيك من قبلك.

۵ / ۳۰

فقال الحسين لهانئ وسعيد بن عبداللّه‏ الحنفي: خبّراني مَن اجتمع على هذا الكتاب الذي كتب معكما إليَّ؟

فقالا: يا أمير المؤمنين! اجتمع عليه شبث بن ربعي وحجار بن أبجر ويزيد بن الحارث ويزيد بن رويم وعروة بن قيس وعمرو بن الحجّاج ومحمّد بن عمير بن عطارد.

قال: فعندها قام الحسين فتطهّر وصلّى ركعتين بين الركن والمقام، ثمّ انفتل من صلاته وسأل ربّه الخير فيما كتب إليه أهل الكوفة، ثمّ جمع الرسل فقال لهم:

إنّي رأيت جدّي رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏سلم في منامي وقد أمرني بأمر وأنا ماضٍ لأمره، فعزم اللّه‏ لي بالخير، إنّه وليّ ذلك والقادر عليه إن شاء اللّه‏ تعالى

ذكر كتاب الحسين بن عليّ إلى أهل الكوفة

بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم

من الحسين بن عليّ إلى الملأ من المؤمنين، سلام عليكم، أمّا بعد؛ فإنّ هانئ بن هانئ وسعيد بن عبداللّه‏ قدما عليّ بكتبكم، فكانا آخر من قدم عليّ من عندكم،

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    اول
تعداد بازدید : 7876
صفحه از 726
پرینت  ارسال به