امّا اصحاب و ياران حسين عليه‏السلام كه با آن جناب كشته شدند، پس آنان نيز در اطراف آن حضرت دفن شدند و جاى قبرهاى ايشان به طور تحقيق و تفصيل، روشن نيست، جز اين كه ما ترديدى نداريم كه حائر شريف آنان را در بر دارد، خدا از ايشان خوشنود باد، و ايشان را نيز از خود خوشنود گردانَد و در بهشت‏هاى نعيم، جايشان دهد!

باب در بيان شمّه‏اى از فضائل حسين عليه‏السلام و فضيلت زيارت و ذكر مصيبت آن بزرگوار

۱. سعيد بن راشد از يعلى بن مرّة حديث كند كه گفت: شنيدم از رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله كه مى‏فرمود: «حسين از من است و من از حسينم. دوست دارد خدا را هر كس كه حسين را دوست دارد. حسين، سبطى از اسباط است».

۲. ابن لهيعه از ابى عوانه در حديثى مرفوع از پيغمبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله حديث كند كه ايشان صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «همانا حسن و حسين، دو گوشواره عرش خدايند، و بهشت [به خدا]گفت: بار پروردگارا! ناتوانان و مستمندان را در من جاى داده‏اى؟ خداى تعالى به او فرمود: "آيا خوشنود نشوى كه من پايه‏هاى تو را به حسن و حسين آرايش دادم؟!". پس بهشت از شادى همانند عروس به خود خراميد».

۳. عبد اللّه‏ بن ميمون قداح از امام صادق عليه‏السلام روايت كند كه فرمود: «حسن و حسين، پيش روى رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله با هم كشتى گرفتند. پس رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: "اى حسن! بگير حسين را". فاطمه عليهاالسلامگفت: "اى رسول خدا! آيا بزرگ را بر كوچك دلير مى‏كنى؟". رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: "اين جبرئيل است كه به حسين مى‏گويد: اى حسين! بگير حسن را"».

۴. ابراهيم بن رافعى از پدرش از جدّش روايت كند كه گفت: حسن و حسين را ديدم كه پياده به حج مى‏رفتند. پس به هيچ سوارى نمى‏گذشتند جز اين كه [به احترام آن دو] پياده مى‏شد. پس كار به برخى از ايشان سخت شد [و از پياده‏روى به رنج افتادند]؛ از اين رو، به سعد بن ابى وقّاص گفتند: پياده‏روى بر ما دشوار است، و خوش نداريم با اين كه اين دو بزرگوار، پياده مى‏روند، ما سوار شويم. سعد بن ابى وقّاص به حسن عليه‏السلام عرض كرد: اى ابا محمّد! پياده‏روى به گروهى از اين مردم كه با شما هستند، دشوار شده، و مردم چون مى‏بينند شما را كه پياده مى‏رويد، دلشان راضى نمى‏شود سوار شوند؛ [از اين رو] اگر سوار شويد، نيكوست؟

ولسنا نحصل لهم أجداثاً على التحقيق والتفصيل، إلاّ أنّا لا نشكّ أنّ الحائر محيط بهم رضي اللّه‏ عنهم وأرضاهم وأسكنهم جنّات النعيم.

باب طرف من فضائل الحسين عليه‏السلام وفضل زيارته وذكر مصيبته

۲ / ۱۲۷

روى سعيد بن راشد، عن يعلى بن مرّة، قال: سمعت رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله يقول: حسين منّي وأنا من حسين، أحبّ اللّه‏ من أحبّ حسيناً، حسين سبط من الأسباط.

وروى ابن لهيعة، عن أبي عوانة رفعه إلى النبيّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله قال: قال رسول اللّه‏: إنّ الحسن والحسين شنفا^۱ العرش، وإنّ الجنّة قالت: يا ربّ أسكنتني الضعفاء والمساكين؟ فقال اللّه‏ لها: ألا ترضين أنّي زَيَّنتُ أركانك بالحسن والحسين، قال: ۲ / ۱۲۸

فماست^۲ كما تميس العروس فرحاً.

وروى عبداللّه‏ بن ميمون القدّاح، عن جعفر بن محمّد الصادق عليه‏السلام قال: اصطرع الحسن والحسين عليهماالسلام بين يدي رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، فقال رسول اللّه‏: إيهاً حسن، خذ حسيناً، فقالت فاطمة عليهاالسلام: يا رسول اللّه‏، أتستنهض الكبير على الصغير؟!

فقال رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: هذا جبرئيل عليه‏السلام يقول للحسين: إيهاً يا حسيناً، خذ الحسن.

وروى إبراهيم بن الرافعي، عن أبيه، عن جدّه، قال: رأيت الحسن والحسين عليهماالسلام يمشيان إلى الحجّ، فلم يمرّا براكب إلاّ نزل يمشي، فثقل ذلك على بعضهم، فقالوا لسعد بن أبي وقاص: قد ثقل علينا المشي، ولا نستحسن أن نركب وهذان السيّدان يمشيان، فقال سعد للحسن عليه‏السلام: يا أبا محمّد، إنّ المشي قد ثقل على جماعة ممّن ۲ / ۱۲۹

معك، والناس إذا رأوكما تمشيان لم تطب أنفسهم أن يركبوا، فلو ركبتما، فقال