439
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم

دستور داد كه ياران حسين عليه‏السلام را تيرباران كنند. پس همگى تيرها را رها كردند. چيزى نگذشت كه اسب‏ها را از پا درآوردند و مردان را مجروح كردند و آنان از اسب‏ها پياده شدند. ساعتى، جنگ سختى كردند. پس شمر بن ذى الجوشن با همراهانش پيش آمد و زهير بن قين با ده نفر از ياران حسين عليه‏السلام بر ايشان حمله كرد و آنان را از كنار خيمه‏ها دور كرد. شمر دوباره بازگشت. زهير گروهى از ايشان را كشت و بقيه به جايگاه خويش بازگشتند.

زهير بن قين امام حسين عليه‏السلام را خطاب قرار داد و چنين سرود:

امروز با جدّت پيامبر ديدار مى‏كنيم

و با حسن و على مرتضى

و همين‏طور با جوان‏مرد صاحب دو بال.

هر چند نفر از ياران حسين عليه‏السلام كه كشته مى‏شدند، چون اندك بودند، آشكار بود؛ ولى از لشكر عمر بن سعد، هر چند كشته مى‏شد، چون بسيار بودند، آشكار نبود، و جنگ سخت شد و ياران آن حضرت در ميان لشكر فرو رفتند و كشته و مجروح در ميان ايشان بسيار شد تا هنگام ظهر. پس حسين عليه‏السلام با يارانش نماز خوف خواند و پس از آن، حنظلة بن سعد شبامى از ميان ياران حسين عليه‏السلام بيرون آمد و فرياد زد: اى مردم كوفه! اى مردم! من بر شما مى‏ترسم مانند روز احزاب. اى مردم! من بر شما مى‏ترسم از روز فرياد (رستاخيز). اى مردم! حسين را نكشيد كه نابودتان سازد خدا به عذابى، و همانا زيانمند شد آن كه دروغ بست. سپس پيش آمد و جنگ كرد تا شهيد شد ـ رحمة اللّه‏ عليه ـ.

پس از او شوذب غلام شاكر پيش آمد و گفت: السّلام عليك يا ابا عبد اللّه‏ و رحمة اللّه‏ و بركاته. من تو را به خدا مى‏سپارم. سپس جنگيد تا شهيد شد ـ رحمة اللّه‏ عليه ـ.

عابس بن شبيب شاكرى پيش آمد و بر حسين عليه‏السلام سلام كرد و با آن حضرت وداع نمود و جنگ كرد تا شهيد شد، و هم چنان يك‏يك از ياران سيد الشهدا عليه‏السلام پيش مى‏آمد و كشته مى‏شد تا به جاى نماند از همراهان حسين عليه‏السلام جز خاندان آن بزرگوار.


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم
438

أصحابه ـ وكانوا خمسمئة نابل ـ أن يرشقوا أصحاب الحسين عليه‏السلام بالنبل، فرشقوهم، فلم يلبثوا أن عقروا خيولهم وجرحوا الرجال، وأرجلوهم.

۲ / ۱۰۵

واشتدّ القتال بينهم ساعة، وجاءهم شمر بن ذي الجوشن في أصحابه، فحمل عليهم زهير بن القين رحمه‏الله في عشرة رجال من أصحاب الحسين، فكشفهم عن البيوت، وعطف عليهم شمر بن ذي الجوشن فقتل من القوم وردّ الباقين إلى مواضعهم.

وأنشأ زهير بن القين يقول مخاطباً للحسين عليه‏السلام:

اليومَ نَلقَى جَدَّك النبيّا

وحَسَناً والمرتضى عَليّا

وذا الجناحينِ الفَتى الكَمِيا

وكان القتل يبين في أصحاب الحسين عليه‏السلام ؛ لقلّة عددهم، ولا يبين في أصحاب عمر بن سعد؛ لكثرتهم.

واشتدّ القتال والتحم وكثر القتل والجراح في أصحاب أبي عبداللّه‏ الحسين عليه‏السلام إلى أن زالت الشمس، فصلّى الحسين بأصحابه صلاة الخوف.

وتقدَّم حنظلة بن سعد الشبامي بين يدي الحسين عليه‏السلام، فنادى أهل الكوفة:

يا قوم، إنّي أخاف عليكم مثل يوم الأحزاب، يا قوم، إنّي أخاف عليكم يوم التناد، يا قوم، لا تقتلوا حسيناً فَيَسحَتُكُم اللّه‏ بعذاب وقد خاب من افترى، ثمّ تَقدّم فقاتل حتّى قُتِلَ رحمه‏الله.

وتَقدّم بعده شوذب مولى شاكر، فقال: السلام عليك يا أبا عبداللّه‏ ورحمة اللّه‏ وبركاته، أستودعك اللّه‏ وأسترعيك، ثمّ قاتل حتّى قُتِلَ رحمه‏الله.

۲ / ۱۰۶

وتقدّم عابس بن أبي شبيب الشاكري، فسلّم على الحسين عليه‏السلام وودّعه وقاتل حتّى قُتِل رحمه‏الله. ولم يزل يتقدّم رجلٌ رجلٌ من أصحابه فَيُقتَل، حتّى لم يبقَ مع

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    اول
تعداد بازدید : 8212
صفحه از 726
پرینت  ارسال به