431
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم

همراهش بود، به او گفت: اى قرّه! آيا امروز اسب خود را آب داده‏اى؟ قره گفت: نه. گفت: نمى‏خواهى آن را آب دهى؟ قره گويد: به خدا من گمان كردم مى‏خواهد از جنگ كناره‏گيرى كند و خوش ندارد كه من او را در آن حال ببينم. به او گفتم: من اسبم را آب نداده‏ام و اكنون مى‏روم تا آن را آب دهم، و از آن جايى كه ايستاده بود، كناره گرفت، و به خدا اگر بدان چه مى‏خواست انجام دهد، مرا نيز آگاه كرده بود، من نيز با او به نزد حسين عليه‏السلام مى‏رفتم. پس اندك‏اندك به نزد حسين عليه‏السلام آمد. مهاجر بن اوس [كه در لشكر عمر سعد بود] به او گفت: اى حر! چه مى‏خواهى بكنى؟ آيا مى‏خواهى حمله كنى؟ پاسخش نگفت و لرزه اندامش را گرفت. مهاجر گفت: به خدا كار تو ما را به شك انداخته! به خدا من در هيچ جنگى، تو را هرگز به اين حال نديده بودم [كه اين سان از جنگ بلرزى]و اگر به من مى‏گفتند كه دليرترين مردم كوفه كيست؟ من از تو نمى‏گذشتم [و تو را نام مى‏بردم]. پس اين چه حالى است كه در تو مشاهده مى‏كنم؟

حر گفت: به خدا سوگند، خود را ميان بهشت و جهنّم مى‏بينم، و سوگند به خدا هيچ چيز را بر بهشت اختيار نمى‏كنم اگر چه پاره‏پاره شوم و مرا بسوزانند. [اين را بگفت] و به اسب خود زد و به حسين عليه‏السلام پيوست، و عرض كرد: فدايت شوم اى پسر رسول خدا! من همان كس هستم كه تو را از بازگشت [به وطن خود] جلوگيرى كردم و همراهت بيامدم تا به ناچار، تو را در اين زمين فرود آوردم، و من گمان نمى‏كردم پيشنهاد تو را نپذيرند، و به اين سرنوشت دچارت كنند. به خدا اگر مى‏دانستم كار به اين جا مى‏كشد، هرگز به چنين كارى دست نمى‏زدم، و من اكنون از آنچه انجام داده‏ام، به سوى خدا توبه مى‏كنم. آيا توبه من پذيرفته است؟

حسين عليه‏السلام فرمود: «آرى. خداوند توبه تو را مى‏پذيرد. اكنون از اسب فرود آى».

عرض كرد: من سواره باشم برايم بهتر است از اين كه پياده شوم. ساعتى با ايشان هم چنان كه بر اسب خود سوار هستم در يارىِ تو بجنگم، و پايان كار من به پياده شدن خواهد كشيد.

حسين عليه‏السلام فرمود: «خدايت رحمت كند! هر چه خواهى انجام ده».

پس پيش روى حسين بيامد و يكى از ياران حسين عليه‏السلام سرود:

چه خوب است حُر، حرّ بنى رياح؛

حرّى است در زمانه هجوم تيرها.

چه خوب است حر، آن زمان كه حسين فرا خواند

و او بامدادان جان خود را بخشيد.

و [برابر لشكر عمر بن سعد ايستاد و]گفت: اى مردم كوفه! مادر به عزايتان بنشيند و گريه كند! آيا اين مرد شايسته را به سوى خود خوانديد و چون به سوى شما آمد، شما كه مى‏گفتيد: در


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم
430

قيس، فقال: يا قرّة هل سقيت فرسك اليوم؟ قال: لا، قال: فما تريد أن تسقيه؟ قال قرّة: فظننت واللّه‏ أنّه يريد أن يتنحّى فلا يشهد القتال، ويكره أن أراه حين يصنع ذلك، فقلت له: لم أسقه وأنا منطلق فأسقيه، فاعتزل ذلك المكان الذي كان فيه، فواللّه‏، لو أنّه أطلعني على الذي يريد لخرجت معه إلى الحسين بن عليّ عليه‏السلام.

فأخذ يدنو من الحسين قليلاً قليلاً، فقال له المهاجر بن أوس: ما تريد يا ابن يزيد، أتريد أن تحمل؟ فلم يجبه وأخذه مثل الأفكل ـ وهي الرعدة ـ فقال له المهاجر: إنّ أمرك لمريب، واللّه‏، ما رأيت منك في موقف قطّ مثل هذا، ولو قيل لي: مَن أشجع أهل الكوفة ما عدوتك، فما هذا الذي أرى منك؟!

فقال له الحرّ: إنّي واللّه‏ اُخيّر نفسي بين الجنّة والنار، فواللّه‏، لا أختار على الجنّة شيئاً ولو قطّعت وحرّقت. ثمّ ضرب فرسه فلحق بالحسين عليه‏السلام فقال له: جعلت فداك ۲ / ۱۰۰

ـ يا ابن رسول اللّه‏ ـ أنا صاحبك الذي حبستك عن الرجوع، وسايرتك في الطريق، وجعجعت بك في هذا المكان، وما ظننت أنّ القوم يردّون عليك ما عرضته عليهم، ولا يبلغون منك هذه المنزلة، واللّه‏، لو علمت أنّهم ينتهون بك إلى ما أرى ما ركبت منك الذي ركبت، وإنّي تائب إلى اللّه‏ تعالى ممّا صنعت، فترى لي من ذلك توبة؟

فقال له الحسين عليه‏السلام: نعم، يتوب اللّه‏ عليك فانزل، قال: فأنا لك فارساً خير منّي راجلاً، اُقاتلهم على فرسي ساعة، وإلى النزول ما يصير آخر أمري.

فقال له الحسين عليه‏السلام: فاصنع ـ يرحمك اللّه‏ ـ ما بدا لك.

فاستقدم أمام الحسين عليه‏السلام، ثمّ أنشأ رجل من أصحاب الحسين عليه‏السلام يقول:

لنِعمَ الحرّ حُرُّ بني رِياحِ

وحُرّ عند مُختلفِ الرِماح

ونِعمَ الحرّ إذ نادى حُسينٌ

وجادَ بنفسِهِ عند الصباح

ثمّ قال: يا أهل الكوفة، لاُمّكم الهبل والعبر، أدعوتم هذا العبد الصالح حتّى إذا

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    اول
تعداد بازدید : 8186
صفحه از 726
پرینت  ارسال به