381
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم

چون عبيد اللّه‏ در آن نامه نگريست، خوشش نيامد و گفت: اين درازى‏ها چيست، و اين زيادى‏ها براى چه است؟ بنويس: امّا بعد، سپاس براى خدايى است كه حقّ امير المؤمنين را گرفت و دشمن او را كفايت كرد. آگاه كنم امير المؤمنين را كه مسلم بن عقيل به خانه هانى بن عروه مرادى پناهنده شد و من ديده‏بانان و جاسوس‏ها بر ايشان گماردم، و مردانى به كمين آن دو نهادم و نقشه‏ها براى آن دو كشيدم تا آن دو را از خانه بيرون كشيدم و خدا مرا بر آن دو مسلّط كرد و پيش آوردم و گردن هر دو را زدم و سرهاى آن دو را با هانى بن ابى حيه وادعى و زبير بن اروح تميمى براى تو فرستادم. اين دو نفر هر دو از فرمانبران و پيروان ما و خيرخواهان بنى اميّه هستند. پس امير المؤمنين هر چه خواهد از جريان كار هانى و مسلم، از اين دو نفر از نزديك جويا شود؛ زيرا اطلاع كافى و راستى و پارسايى در اين دو است و السلام.

يزيد در پاسخش نوشت: «امّا بعد، همانا تو همچنان كه من مى‏خواستم بودى، به كردار مردان دورانديش رفتار كردى، و بى‏باكانه چون دلاوران پُردل، حمله افكندى، و ما را از دفع دشمن، بى‏نياز و كفايت كردى، و گمانى كه من در باره تو داشتم به يقين پيوستى و انديشه مرا در باره خود نيك كردى، و من دو نفر فرستاده‏ات را پيش خواندم و از آن دو جويا شدم و در پنهانى، اوضاع را پرسيده و ديدم در انديشه و فضيلت همچنان بودند كه نوشته بودى. پس در باره ايشان نيكى كن، و همانا به من اطلاع داده‏اند كه حسين به سوى عراق رو كرده. پس ديده‏بانان و مردان مسلّح براى مردم بگمار و مراقب باش، و با گمان به زندان بينداز، و به اتهام بكُش و هر خبرى پس از اين مى‏شود، به من بنويس. ان شاء اللّه‏!».

فصل [حركت سيّد الشهدا عليه‏السلام از مكّه به سوى عراق]

بدان كه خروج مسلم بن عقيل ـ رحمة اللّه‏ عليه ـ در كوفه روز سه‏شنبه هشتم ذى حجّه در سال شصت هجرى بود، و شهادتش در روز چهارشنبه نهم همان ماه در روز عرفه بود، و حركت كردن حسين عليه‏السلام از مكّه به سوى عراق، مصادف با همان روزى كه مسلم در كوفه خروج كرد، روز ترويه [هشتم ذى حجة] بود، و اين پس از آنى بود كه آن حضرت دنباله ماه شعبان و ماه رمضان و شوال و ذى قعده و هشت روز از ذى حجّة سال شصت هجرى را در مكّه ماند، و در اين مدّت كه در مكّه بود، گروهى از مردم حجاز و بصره نزدش گرد آمدند و به خاندان و دوستان آن حضرت پيوستند، و چون اراده فرمود از مكّه به سوى


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم
380

فلمّا نظر فيه عبيد اللّه‏ تكرّهه، وقال: ما هذا التطويل؟ وما هذه الفصول؟ اكتب:

أمّا بعد؛ فالحمد للّه‏ الذي أخذ لأمير المؤمنين بحقّه، وكفاه مؤة عدوّه، أخبر أمير المؤمنين أنّ مسلم بن عقيل لجأ إلى دار هانئ بن عروة المرادي، وأنّي جعلت عليهما العيون ودسست إليهما الرجال وكدتهما حتّى استخرجتهما، وأمكن اللّه‏ منهما، فقدّمتهما وضربت أعناقهما، وقد بعثت إليك برؤسهما مع هانئ بن أبي حيّة والزبير بن الأروح التميمي، وهما من أهل السمع والطاعة والنصيحة، فليسألهما أمير المؤمنين عمّا أحبّ من أمرهما، فإنّ عندهما علماً وصدقاً وورعاً، والسلام.

فكتب إليه يزيد: أمّا بعد؛ فإنّك لم تعد أن كنت كما اُحبّ، عملت عمل الحازم، ۲ / ۶۶

وصِلْتَ صولةَ الشجاع الرابط الجأش، وقد أغنيت وكفيت، وصدقت ظنّي بكَ ورأيي فيك، وقد دعوت رسوليك فسألتهما وناجيتهما، فوجدتهما في رأيهما وفضلهما كما ذكرت، فاستوصِ بهما خيراً، وإنّه قد بلغني أنّ حسيناً قد توجّه إلى العراق، فضع المناظر والمسالح واحترس، واحبس على الظنّة واقتل على التهمة، واكتب إليّ فيما يحدث من خبر إن شاء اللّه‏.

فصل

وكان خروج مسلم بن عقيل (رحمة اللّه‏ عليهما) بالكوفة يوم الثلاثاء لثمان مضين من ذي الحجّة سنة ستّين، وقتله يوم الأربعاء لتسع خلون منه يوم عرفة، وكان توجّه الحسين عليه‏السلام من مكة إلى العراق في يوم خروج مسلم بالكوفة ـ وهو يوم التروية ـ بعد مقامه بمكّة بقيّة شعبان وشهر رمضان وشوالاً وذا القعدة وثماني ليال خلون من ذي الحجّة سنة ستّين، وكان قد اجتمع إليه مدّة مقامه بمكّة نفر من أهل الحجاز ونفر من أهل البصرة، انضافوا إلى أهل بيته ومواليه.

۲ / ۶۷

ولمّا أراد الحسين عليه‏السلام التوجّه إلى العراق، طاف بالبيت وسعى بين الصفا

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    اول
تعداد بازدید : 7976
صفحه از 726
پرینت  ارسال به