337
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم

مسلمانان از مردم كوفه: درود بر تو ! همانا ما به وجود تو سپاس كنيم خدايى را كه شايسته پرستشى جز او نيست و حمد خداوندى را كه دشمن ستمكار سركش شما را درهم شكست و نابود كرد؛ آن دشمنى كه بر اين امّت يورش بُرد، و به ستم، كار خلافت و زمامدارى آنان را براى خود بربود، و اموال آنان را به زور بگرفت، و بدون رضايت آنان، خود را فرمان‏رواى ايشان كرد. نيكان و برگزيدگان آنان را بكشت، و بدكاران و اشرار را به جاى نهاد، و مال خدا را دست به دست در ميان گردنكشان و ثروتمندان قرار داد. دورى و نابودى بر او باد، چنانچه قوم ثمود، دور و نابود شدند! همانا براى ما امام و پيشوايى نيست. پس به سوى ما روى آور. اميد است خداوند به وسيله تو، ما را به حق گرد آورد.

نعمان بن بشير [فرماندار يزيد و نماينده بنى اميّه] در قصر فرماندارى است و ما در روزهاى جمعه براى نماز با او نمى‏رويم، و در عيدها با او [براى نماز] به صحرا بيرون نرويم، و اگر ما بدانيم كه شما به سوى ما حركت كرده‏اى، ما او را از شهر كوفه بيرون كنيم و إن شاء اللّه‏ تعالى، او را به شام خواهيم فرستاد».

اين نامه را به وسيله عبد اللّه‏ بن مسمع همدانى و عبد اللّه‏ بن وال فرستادند و به آن دو دستور دادند كه به شتاب، نامه را به آن حضرت برسانند. پس آن دو با شتاب برفتند تا در دهم ماه رمضان در مكّه به آن حضرت عليه‏السلام وارد شدند [و نامه اهل كوفه را رساندند] و مردم كوفه دو روز پس از فرستادن آن نامه، [نامه‏هاى ديگرى] به وسيله قيس بن مسهّر صيداوى، و عبد اللّه‏ و عبد الرحمان پسران شداد أرحبى، و عمارة بن عبد اللّه‏ سلولى، [كه رويهم] حدود صد و پنجاه نامه [مى‏شد] براى آن حضرت فرستادند كه آنها از يك نفر يا دو نفر يا چهار نفر بود. سپس دو روز ديگر گذشت و هانى بن هانى سبيعى و سعيد بن عبد اللّه‏ حنفى را به جانب او روان داشته و براى او نوشتند: «بِسْمِ اللّه‏ِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ. نامه‏اى است به حسين بن على عليه‏السلام از شيعيان آن حضرت از مؤمنين و مسلمانان كه پس از حمد و ثناى پروردگار، بشتاب به زودى به نزد ما؛ زيرا كه مردم، چشم به راه تو هستند و انديشه‏اى جز تو ندارند. پس بشتاب، بشتاب! سپس، بشتاب، بشتاب! و السّلام».

آن گاه شبث بن ربعى، حجار بن ابجر، يزيد بن رويم، عروة بن قيس، عمرو بن حجّاج زبيدى، و محمّد بن عمرو تيمى به آن حضرت نامه نوشتند بدين مضمون: «پس از حمد و ثناى پروردگار، همانا باغ‏ها سرسبز و ميوه‏ها رسيده. پس هر گاه خواهى بيا به سوى


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم
336

عليك، فإنّا نحمد إليك اللّه‏ الذي لا إله إلاّ هو، أمّا بعد؛ فالحمد للّه‏ الذي قصم عدوّك الجبّار العنيد، الذي انتزى على هذه الاُمّة فابتزّها أمرها، وغصبها فيئها، وتأمّر عليها بغير رضىً منها، ثمّ قتل خيارها واستبقى شرارها، وجعل مال اللّه‏ دولة بين جبابرتها وأغنيائها، فبعداً له كما بعدت ثمود.

إنّه ليس علينا إمام، فأقبل لعلّ اللّه‏ أن يجمعنا بك على الحقّ. والنعمان بن بشير في قصر الإمارة، لسنا نجمع معه في جمعة ولا نخرج معه إلى عيد، ولو قد بلغنا أنّك أقبلت إلينا أخرجناه حتّى نلحقه بالشام إن شاء اللّه‏.

ثمّ سرّحوا الكتاب مع عبداللّه‏ بن مسمع الهمداني وعبداللّه‏ بن وال، وأمروهما بالنجاء، فخرجا مسرعين حتّى قدما على الحسين عليه‏السلام بمكّة، لعشر مضين من شهر رمضان.

ولبث أهل الكوفة يومين بعد تسريحهم بالكتاب، وأنفذوا قيس بن مسهر ۲ / ۳۸

الصيداوي وعبد الرحمن بن عبداللّه‏ الأرحبي وعمارة بن عبد السلولي إلى الحسين عليه‏السلام ومعهم نحو من مئة وخمسين صحيفة من الرجل والاثنين والأربعة.

ثمّ لبثوا يومين آخرين وسرّحوا إليه هانئ بن هانئ السبيعي وسعيد بن عبداللّه‏ الحنفي، وكتبوا إليه:

بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، للحسين بن عليّ، من شيعته من المؤمنين والمسلمين، أمّا بعد؛ فحيهلا، فإنّ الناس ينتظرونك، لا رأي لهم غيرك، فالعجل العجل، ثمّ العجل العجل، والسلام.

وكتب شبث بن ربعي وحجّار بن أبجر ويزيد بن الحارث بن رويم وعروة بن قيس وعمرو بن الحجّاج الزبيدي ومحمّد بن عمرو التيمي:

أمّا بعد؛ فقد اخضرّ الجناب وأينعت الثمار، فإذا شئت فاقدم على جند لك

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    اول
تعداد بازدید : 8421
صفحه از 726
پرینت  ارسال به