113
دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم

دراز نويسى و تفصيل چيست؟ بنويس: امّا بعد، حمد خدايى را كه حقّ امير مؤمنان را گرفت و زحمت دشمن وى را از پيش برداشت. امير مؤمنان را كه خدايش مكرّم بدارد، خبر مى‏دهم كه مسلم بن عقيل، به خانه هانى بن عروه مرادى پناه برده بود و من خبرگيران بر آنها گماشتم و مردانْ ميانشان فرستادم و حيله كردم تا آنها را بياوردم و خدا آنها را به دست من داد كه پيش آوردمشان و گردن‏هاشان را زدم. اينك سرهايشان را همراه هانى بن ابى حيّه همدانى و زبير بن اروح تميمى براى تو فرستادم. اين دو كس، شنوا و مطيع و نيك‏خواه اند. امير مؤمنان هر چه مى‏خواهد از آنها بپرسد كه مطيع و راستگو و بافهم و درستكارند. و السلام».

گويد: يزيد براى وى نوشت: «امّا بعد، چنان بوده‏اى كه مى‏خواسته‏ام. دورانديشانه عمل كرده‏اى و دليرانه اقدام كرده‏اى. لياقت و كفايتْ نشان داده‏اى و انتظارى را كه از تو داشتم بر آورده‏اى و رأى مرا در باره خويش تأييد كرده‏اى. دو فرستاده تو را پيش خواندم و از آنها پرسش كردم و محرمانه سخن كردم و رأى و فضلشان را چنان يافتم كه نوشته بودى. با آنها نيكى كن.

خبر يافته‏ام كه حسين بن على، راه عراق گرفته. ديدگاه‏ها و پادگان‏ها بِنه. مراقب مردم مشكوك باش و به صِرف تهمت بگير؛ امّا كسى را كه با تو نجنگيده مكش و هر چه رخ مى‏دهد براى من بنويس. درود بر تو باد و رحمت خداى».

عون بن ابى جحيفه گويد: قيام مسلم بن عقيل در كوفه به روز سه‏شنبه، هشت روز رفته از ذى حجّه سال شصتم بود. و به قولى به روز چهارشنبه، هفت روز پس از عرفه و يك روز پس از برون شدن حسين از مكّه به آهنگ كوفه بود، به سال شصتم.

گويد: برون شدن حسين از مدينه به آهنگ مكّه، روز شنبه دو روز مانده از رجب سال شصتم بود. شب جمعه، سه روز رفته از شعبان به مكّه رسيد و همه شعبان و رمضان و شوّال و ذى القعده را در مكّه به سر بُرد. آن گاه هشت روز رفته از ذى حجّه به روز سه شنبه، روز ترويه، همان روز كه مسلم بن عقيل قيام كرده بود، از مكّه


دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم
112

أمّا بعد؛ فالحمد للّه‏ الذي أخذ لأمير المؤمنين بحقّه، وكفاه مؤة عدوّه، أخبر أميرَ المؤمنين أكرمه اللّه‏ أنّ مسلم بن عقيل لجأ إلى دار هانئ بن عروة المرادي، وأنّي جعلت عليهما العيون، ودسست إليهما الرجال، وكدتهما حتّى استخرجتهما، وأمكن اللّه‏ منهما، فقدّمتهما فضربت أعناقهما، وقد بَعَثتُ إليك برؤسهما مع هانئ بن أبي حيّة الهمداني والزبير بن الأروح التميمي ـ وهما من أهل السمع والطاعة والنصيحة ـ فليسألهما أميرُ المؤمنين عمّا أحبّ من أمر، فإنّ عندهما علماً وصدقاً، وفهماً وورعاً، والسلام.

فكتب إليه يزيد: أمّا بعد؛ فإنّك لم تَعْدُ أن كنتَ كما اُحبّ، عملتَ عملَ الحازم، ومصُلتَ صولة الشجاع الرابط الجأش، فقد أغنيت وكفيت، وصدقت ظنّي بك، ۵ / ۳۸۱

ورأيي فيك، وقد دعوت رسوليك فسألتهما وناجيتهما، فوجدتهما في رأيهما وفضلهما كما ذكرت، فاستوصِ بهما خيراً، وأنّه قد بلغني أنّ الحسين بن عليّ قد توجّه نحو العراق، فضع المناظر والمسالح، و احترس على الظنّ، وخذ على التهمة، غير ألاّ تقتل إلاّ من قاتلك، واكتب إليَّ في كلّ ما يحدث من الخبر، والسلام عليك ورحمة اللّه‏.

قال أبو مخنف: حدّثني الصقعب بن زهير، عن عون بن أبي جحيفة، قال: كان مخرج مسلم بن عقيل بالكوفة يوم الثلاثاء لثمان ليال مضين من ذي الحجّة، سنّة ستّين ـ ويقال: يوم الأربعاء لسبع مضين سنة ستّين من يوم عرفة بعد مخرج الحسين من مكّة مقبلاً إلى الكوفة بيوم ـ قال: وكان مخرج الحسين من المدينة إلى مكّة يوم الأحد لليلتين بقيتا من رجب سنّة ستّين، ودخل مكّة ليلة الجمعة لثلاث مضين من شعبان، فأقام بمكّة شعبان وشهر رمضان وشوالاً وذا القعدة، ثمّ خرج منها لثمان مضين من ذي الحجّة، يوم الثلاثاء، يوم التروية في اليوم الذي

  • نام منبع :
    دانشنامه امام حسين عليه السلام بر پايه قرآن و حديث - جلد پانزدهم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    اول
تعداد بازدید : 7543
صفحه از 726
پرینت  ارسال به