میاندیشیدند و با اتکا به اصل «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم»۱ در جهت دعوت مردمان به اسلام گام برمیداشتند. مبنای این عملکرد معصومان علیهم السلام کلام خدا در قرآن کریم بوده است که در جواز برقراری ارتباط مسالمتآمیز با همه جوامع، اعم از مسلمان و غیر مسلمان، مشروط به پیروی نکردن از وسوسههای شیطان، میفرماید:
«یا ایها الذین آمنوا ادخلوا فی السلم کافة و لا تتبعوا خطوات الشیطان انه لکم عدو مبین:۲ ای کسانی که ایمان آوردهاید! همگان به صلح و آشتی درآیید و پا بر جای پای شیطان مگذارید؛ که او دشمن آشکار شماست».
همچنین، فرمان خدا، نیکی کردن به غیر مسلمانانی که سرِ جنگ با مسلمانان ندارند و مزاحمتی برای دین و وطن آنان ایجاد نمیکنند بوده است:
«لا ینْهَاكُمُ اللهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یقَاتِلُوكُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یخْرِجُوكُم مِّن دِیارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیهِمْ إِنَّ اللهَ یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ:۳ خدا شما را از كسانى كه در [كار] دین با شما نجنگیده و شما را از دیارتان بیرون نكردهاند باز نمىدارد كه با آنان نیكى كنید و با ایشان عدالت ورزید؛ زیرا خدا دادگران را دوست مىدارد».
این آیه شریفه، تعرض را در دو نوع کلیِ تعرض به دین و تعرض به شهر