الحَفِيُّ، أشهَدُ أنَّكَ قُلتَ حَقّاً، ونَطَقتَ حَقّاً وصِدقاً، ودَعَوتَ إلىٰ مَولايَ ومَولاكَ عَلانِيَةً وسِرّاً، فازَ مُتَّبِعُكَ، ونَجا مُصَدِّقُكَ، وخابَ وخَسِرَ مُكَذِّبُكَ وَالمُتَخَلِّفُ عَنكَ، اِشهَد لي بِهٰذِهِ الشَّهادَةِ لِأَكونَ مِنَ الفائِزينَ بِمَعرِفَتِكَ وطاعَتِكَ، وتَصديقِكَ وَاتِّباعِكَ.
۰.سلام بر تو، اى آقاى وارسته و پاک و ولىّ و دعوتگر [به راه خدا] و بخشنده! گواهى میدهم که تو به حق قائل بودى و حق و راست گفتى و در آشکار و نهان به مولاى من و مولای خودت دعوت کردى. پیرو تو رستگار شد و تصدیق کننده تو نجات یافت و تکذیب گر تو و تخلّف کننده از تو، زیان و خسران کرد. گواه این شهادتِ من باش تا از کسانى باشم که به سبب شناخت تو و فرمانبرداری از تو و تصدیق تو و پیروى از تو به رستگارى رسیدند.
۰.السَّلامُ عَلَيكَ يا سَيِّدي وَابنَ سَيِّدي، أنتَ بابُ اللهِ المُؤتىٰ مِنهُ، وَالمَأخوذُ عَنهُ، أتَيتُكَ زائِراً، وحاجاتي لَكَ مُستَودِعاً، وها أنَا ذا أستَودِعُكَ ديني وأَمانَتي، وخَواتيمَ عَمَلي، وجَوامِعَ أمَلي، إلىٰ مُنتَهىٰ أجَلي، وَالسَّلامُ عَلَيكَ ورَحمَةُ اللهِ وبَرَكاتُهُ.۱
۰.سلام بر تو، اى آقاى من و اى فرزند آقاى من! تو باب خدا هستى که از آن درمیآیند و از آن بهره میگیرند. به زیارت تو آمدهام و حاجتهایم را نزد تو میسپارم و اینک، من دینم را و امانتم را و خاتمههای عملم را و همه امیدهایم را تا پایان عمرم به تو به امانت میسپارم. سلام و رحمت خدا و برکات او بر تو!.