253
زیارت عتبات عالیات بر پایه منابع معتبر

در روایتى دیگر از عطیّه عوفى آمده: با جابر بن عبد اللّه انصارى، به قصد زیارت قبر حسین بن على بن ابى طالب علیه‌السلام بیرون آمدم. هنگام ورود به کربلا، جابر در رود فرات، غسل کرد و لُنگى را به خود بست و لُنگى را نیز بر دوش انداخت و سپس کیسه‌ای را که در آن عطر بود، گشود و بر بدنش افشاند و گامى ننهاد، جز آن که خداى متعال را یاد کرد تا نزدیک قبر رسید و گفت: [دست] مرا بگیر! گرفتم و او مدهوش، روى قبر افتاد. چند قطرهاى آب بر او پاشیدم. چون به هوش آمد، سه بار گفت: اى حسین! سپس گفت: دوست، پاسخ دوستش را نمى‌دهد؟! آن گاه گفت: و چگونه پاسخ دهى، در حالى که خون رگهاى گلویت، تا پایین گردنت رسیده است و سرت را از بدنت جدا کرده‌اند؟! گواهى می‌دهم که تو، فرزند خاتم پیامبران و فرزند سَرور مؤمنان و فرزند همدوش پرهیزگارى هستى. تو از تبار هدایت و پنجمینِ اصحاب کسا و فرزند سَرور نقیبان و فرزند فاطمه سَرور زنان هستى و چرا چنین نباشى، که سَرور فرستادگان، تو را تغذیه کرده است و در دامان پرهیزگاران، پرورش‌یافته‌ای و از سینه ایمان، شیر خورده‌ای و با اسلام، از شیر، باز گرفته‌شده‌ای؟ پاک زیستى و پاک در گذشتى، جز آن که دل‌های مؤمنان، از فراقت، خوش نیست، هر چند در خیرِ خواسته شده براى تو، تردیدى نیست. سلام و خُشنودىِ خدا بر تو باد! گواهى می‌دهم که تو بر همان روانه شدى که برادرت یحیى بن زکریّا روانه شد.

سپس نگاهى به گِرداگرد قبر انداخت و گفت:

۰.السَّلامُ عَلَيكُم أيَّتُهَا الأَرواحُ الَّتي حَلَّت بِفِناءِ الحُسَينِ


زیارت عتبات عالیات بر پایه منابع معتبر
252

وَالحَسَنِ وَالحُسَينِ، السَّلامُ عَلَيكُم يا طاهِرونَ، السَّلامُ عَلَيكُم يا مَهدِيّونَ، السَّلامُ عَلَيكُم يا أبرارُ، السَّلامُ عَلَيكُم وعَلىٰ مَلائِكَةِ اللهِ الحافّينَ بِقُبورِكُم، جَمَعَنِيَ اللهُ وإيّاكُم في مُستَقَرِّ رَحمَتِهِ تَحتَ عَرشِهِ.

۰.سلام بر روح‌های فرود آمده برکنار قبر ابا عبد اللّه! سلام بر شما، اى پیروان خدا و پیروان پیامبرش و پیروان امیر مؤمنان و حسن و حسین! سلام بر شما، اى پاکان! سلام بر شما، اى هدایت شدگان! سلام بر شما، اى نیکوکاران! سلام بر شما و فرشتگانِ گِرداگرد قبرهایتان! خداوند، من و شما را در جایگاه رحمتش در زیر عرش خود، گِرد هم آورد.

سپس به نزد قبر عبّاس علیه السلام فرزند امیر مؤمنان علیه السلام آمد و بر سر قبر ایستاد و گفت:

۰.السَّلامُ عَلَيكَ يا أبَا القاسِمِ، السَّلامُ عَلَيكَ يا عَبّاسَ بنَ عَلِيٍّ، السَّلامُ عَلَيكَ يَابنَ أميرِ المُؤمِنينَ، أشهَدُ لَقَد بالَغتَ فِي النَّصيحَةِ وأَدَّيتَ الأَمانَةَ، وجاهَدتَ عَدُوَّكَ وعَدُوَّ أخيكَ، فَصَلَواتُ اللهِ عَلىٰ روحِكَ الطَّيِّبَةِ، وجَزاكَ اللهُ مِن أخٍ خَيراً.

۰.سلام بر تو، اى ابوالقاسم! سلام بر تو، اى عبّاس پسر على! سلام بر تو، اى فرزند امیر مؤمنان! گواهى می‌دهم که تو در خیرخواهى، کوشیدى و امانت را پرداختى و با دشمنت و دشمن برادرت، جهاد کردى. درودهاى خدا بر روح پاکت باد و خدا از جانب برادرت، به تو جزاى خیر دهد!

سپس دو رکعت نماز خواند و به درگاه خدا دعا کرد و روانه شد.۱

1.مصباح الزائر: ص ۲۸۶، بحار الأنوار: ج ۱۰۱ ص ۳۲۹ ح ۱.

  • نام منبع :
    زیارت عتبات عالیات بر پایه منابع معتبر
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10597
صفحه از 420
پرینت  ارسال به