فَكُن لي شَفيعاً إلَى اللهِ. يا سَيِّدي، أستَشفِعُ إلَى اللهِ بِجَدِّكَ سَيِّدِ النَّبِيّينَ، وبِأَبيكَ سَيِّدِ الوَصِيّينَ، وبِاُمِّكَ سَيِّدَةِ نِساءِ العالَمينَ، لَعَنَ اللهُ قاتِليكَ وظالِميكَ وشانِئيكَ ومُبغِضيكَ مِنَ الأَوَّلينَ وَالآخِرينَ.
۰.گواهى میدهم که سخن را میشنوی و پاسخ میدهی، و تو حبیب خدا و خلیل او و نجیب او و گزیده او و فرزند گزیده اویى. تو را با شوق، زیارت کردم. پس نزد خدا، شفیعم باش. اى سَرور من! به جدّت سَرور پیامبران، نزد خداوند شفاعت میجویم و نیز به پدرت، سَرور وصیّان، و به مادرت، سَرور زنان جهانیان. خداوند، قاتلان تو را و ستمکاران بر تو و دشمنان تو و کینهتوزان بر تو را از نخستین تا آخرین آنان، لعنت کند!
سپس بر روى قبر، خم شد و گونههایش را بر آن سایید و چهار رکعت نماز خواند. سپس به نزد قبر على اکبر علیه السلام آمد و گفت:
۰.السَّلامُ عَلَيكَ يا مَولايَ وَابنَ مَولايَ، لَعَنَ اللهُ قاتِلَكَ،
۰.سلام بر تو، اى مولاى من و فرزند مولاى من! خداوند، قاتلت را لعنت کند!
۰.لَعَنَ اللهُ ظالِمَكَ، أتَقَرَّبُ إلَى اللهِ بِمَحَبَّتِكُم، وأَبرَأُ إلَى اللهِ مِن عَدُوِّكُم.
۰.خداوند، ستمکار بر تو را لعنت کند! با محبّت شما، به خدا تقرّب میجویم و از دشمنتان، به خداوند، بیزارى میجویم.
آن گاه، آن را بوسید و دو رکعت نماز خواند و به قبور شهیدان، رو کرد و گفت:
۰.السَّلامُ عَلَى الأَرواحِ المُنيخَةِ بِقَبرِ أبي عَبدِ اللهِ، السَّلامُ عَلَيكُم يا شيعَةَ اللهِ وشيعَةَ رَسولِهِ وشَيعَةَ أميرِ المُؤمِنينَ