مردم اعلام كند : يكى اين كه «از شما مزد نمىخواهم» و ديگر اين كه «من از افراد متكلّف نيستم» .
نخستين سؤالى كه در تفسير اين آيه به نظر مىرسد، اين است كه: آيا درخواست مزد با تكلّف ارتباط دارد ، يا اين دو موضوع ، از هم بيگانه اند ؟
در پاسخ مىتوان گفت : اين دو موضوع، ارتباط بسيار نزديكى با هم دارند ؛ بلكه موضوع دوم يعنى پرهيز پيامبر صلى اللّه عليه و آله از تكلّف ، برهان صداقت او در ادّعاى نبوّت و مزد نخواستن اوست ؛ زيرا تكلّف و رفتارهايى حاكى از آزمندى به قدرت و شيفتگى به مطامع مادّى ، نشانه عدم صداقت در ادّعاى رسالت الهى اند .
بنا بر اين ، پرهيز پيامبر صلى اللّه عليه و آله از تكلّف ، دليل و نشانه آن است كه او در رسالت ، هيچ هدفى جز انجام مأموريت الهى و ابلاغ پيامهاى او نداشته است .
هر كس با سيره پيامبر خاتم صلى اللّه عليه و آله آشنا باشد ، مىداند كه نه تنها كوچكترين نشانهاى از شيفتگى به دنيا ، در زندگى ايشان وجود ندارد ، بلكه سراسر زندگى ايشان ، حاكى از زهد و بىرغبتى به مطامع مادّى و دنيوى است .۱ از اين رو ، چنين شخصيتى وقتى ادّعاى نبوّت مىكند ، از مردم چيزى نمىخواهد ؛ بلكه مىخواهد به آنها چيزى بدهد، كه همان كليد كاميابى مادّى و معنوى و سعادت دنيوى و اخروى است .
بر اين اساس ، اصول پيشين كه شرح آنها گذشت ، مبانى ارزشهاى رفتارى اند و اين اصل ، مبناى پرهيز از ضدّ ارزشهاى رفتارى در سيره نبوى است .