را از مردم ، دريغ نمىنمود. در مورد قسمت امّت ، روش او اين گونه بود كه اهل فضل را با اجازه دادن به آنها به اندازه فضلشان در دين ، بر ديگران ترجيح مىداد . بعضى از آنان (مردم) ، يك حاجت داشتند ، بعضى دو حاجت و بعضى بيشتر .
بارى! نظم ، يكى از بزرگترين آموزههاى عملى سيره خاتم انبيا صلى اللّه عليه و آله، بلكه همه پيامبران الهى و رمز موفّقيت زندگى مادّى و معنوى است .
ديل كارنگى در كتاب آيين زندگى گزارش كرده كه بر سقف كتابخانه كنگره امريكا، اين جمله نقش بسته كه: «نظم، نخستين دستور آسمانى است» . ۱ هر چند چنين جملهاى لااقل در احاديث ما ديده نشده ، مضمون آن را مىتوان دستورى آسمانى شمرد .
۱۰ . استوارى
دهمين اصل حاكم بر سيره نبوى ، اتقان و استوارى است. اين سخن از پيامبر خداست كه مىفرمايد :
إنَّ اللّهَ تَعالى يُحِبُّ إذا عَمِلَ أحَدُكُم عَمَلاً أن يُتقِنَهُ .۲
به راستى كه خداوند متعال ، دوست مىدارد كه هر يك از شما وقتى كارى انجام مىدهد ، آن را استوار (محكم) گردانَد .
زندگى پيامبر صلى اللّه عليه و آله نشان مىدهد كه همه كارهاى ايشان از اتقان و استحكام متناسب با آن كار ، برخوردار بوده است . در اين باره دو گزارش در دست است :
نخست ، اين كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله در جريان دفن فرزندش ابراهيم، پس از خاكسپارى وى، شكافى را در قبر ديد و با دست خود، آن را اصلاح كرد . سپس در تبيين