۵۷۰.مسند ابن حنبل ـ به نقل از جابر بن عبد اللّه ـ : پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله در جنگ [ذات الرقاع] با قبيله [عارب] خصفه زير نخلى فرود آمد و چون مشركان ، غفلت مسلمانان را [در حفاظت از پيامبر صلى اللّه عليه و آله] ديدند، يكى از آنها به نام غورث بن حارث آمد و خود را به پيامبر صلى اللّه عليه و آله رساند و با شمشير ، بالاى سر ايشان ايستاد و گفت : چه كسى تو را در برابر من حفظ مىكند ؟ پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «خداوند عزيز جليل» . شمشير از دست آن مرد افتاد و پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله آن را برداشت و فرمود : «[حالا] چه كسى تو را در برابر من حفظ مىكند ؟».
مرد گفت : تو بهترين دستگير من باش .
پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «آيا گواهى مىدهى كه معبودى جز خداوند يكتا نيست ؟».
گفت : نه ؛ امّا با تو عهد مىكنم كه با تو نجنگم و با كسانى هم كه با تو مىجنگند ، همراهى نكنم .
پيامبر صلى اللّه عليه و آله آزادش گذاشت . او نزد همراهانش باز گشت و گفت : از نزد بهترينِ مردم پيش شما آمدهام .