فصل دهم: فروتنى پيامبر صلی الله علیه و آله
۱۰ / ۱
فروتنى در نپذيرفتن پادشاهى
۴۶۵.المعجم الكبير ـ به نقل از عبد اللّه بن عمر ـ : شنيدم كه پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله مىفرمايد : «فرشتهاى از آسمان بر من نازل شد كه نه پيش از من بر پيامبرى نازل شده بود و نه پس از من بر كسى نازل خواهد شد . او اسرافيل بود و جبرئيل نيز نزد من بود . او گفت : "سلام بر تو ، اى محمّد !" و سپس ادامه داد : "من، فرستاده پروردگارت به سوى تو هستم . او به من فرمان داده كه اگر بخواهى ، تو را به عنوان پيامبرى بنده ، و اگر مىخواهى ، به عنوان پيامبرى پادشاه برگزينم" . من به جبرئيل نگريستم . جبرئيل به من اشاره كرد كه: فروتنى كن» .
اين جا بود كه پيامبر صلى اللّه عليه و آله فرمود : «[ترجيح مىدهم كه] پيامبرى بنده باشم» .
۴۶۶.مسند ابن حنبل ـ به نقل از ابو هريره ـ : جبرئيل نزد پيامبر صلى اللّه عليه و آله نشست و به آسمان نگريست و فرشتهاى فرود آمد . جبرئيل گفت : اين فرشته از آغاز آفرينشش تا اكنون ، فرود نيامده بود . هنگامى كه آن فرشته فرود آمد، گفت : اى محمّد ! پروردگارت، مرا به سوى تو فرستاده و فرموده : آيا تو را پادشاهى پيامبر قرار دهد، يا بندهاى فرستاده ؟
جبرئيل گفت : اى محمّد! در برابر خدايت، فروتنى كن .
پيامبر فرمود : «بلكه بندهاى فرستاده» .