۸ / ۶
سخن پيامبر صلى اللّه عليه و آله هنگام سرزنش كردن
۴۲۲.صحيح البخارى ـ به نقل از اَنَس ـ : پيامبر صلى اللّه عليه و آله به هنگام سرزنش يكى از ما مىفرمود : «او را چه شده است ؟ پيشانىاش خاكآلود باد !».
۸ / ۷
داستانهايى از خشم پيامبر صلى اللّه عليه و آله
۴۲۳.المعجم الكبير ـ به نقل از عايشه ـ : پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله هر گاه از خديجه عليها السلام ياد مىكرد ، از تعريف و تمجيد او و طلب مغفرت براى وى ، خسته نمىشد . يك روز از او ياد كرد و من حسودى كردم و گفتم : خداوند ، عوض آن پيرزن را به تو داده است !
ديدم پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله به شدّت خشمگين شد . من از گفته خود، پشيمان شدم و گفتم : خدايا ! اگر خشم پيامبرت را برطرف سازى ، ديگر تا زنده هستم ، از خديجه به بدى ياد نخواهم كرد .
چون پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله حالت مرا ديد ، فرمود : «چگونه اين حرف را زدى ؟ ! به خدا سوگند ، خديجه زمانى به من ايمان آورد كه همه مردم ، به من كافر بودند و زمانى مرا پناه داد كه همه مردم مرا از خود مىراندند ،۱ و زمانى كه همه مردم مرا تكذيب مىكردند ، مرا تصديق كرد و زمانى كه شما از [باردارىِ ]فرزند محروم بوديد ، خداوند از من به او فرزند روزى كرد» .
پيامبر صلى اللّه عليه و آله تا يك ماه ، شب و روز از خديجه برايم تعريف مىكرد ( / اين جملات را برايم تكرار مىكرد) .