373
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد اول

۳۹۷.الطبقات الكبرى ـ به نقل از جرير بن حازم، از كسى كه از زُهرى نقل مى‏كند ، از فردى يهودى ـ : هيچ يك از اوصاف پيامبر خدا صلى اللّه‏ عليه و آله در تورات نمانده بود، جز آن كه در او ديده بودم ، مگر بردبارى را، و من سى دينار با سررسيد معلوم به او پيشاپيش بابت خريد [خرما] دادم و او را وا نهادم تا يك روز به سررسيد مانده ، نزدش آمدم و گفتم : اى محمّد ! حقّم را بده، كه شما فرزندان عبد المطّلب به تأخير اندازنده‏ايد .
عمر گفت : اى يهودى خبيث ! هان! به خدا سوگند، اگر جايگاه و احترام پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله نبود ، آنچه چشمانت در آن است [يعنى كاسه سرت را]، با شمشير مى‏زدم .
پيامبر خدا صلى اللّه‏ عليه و آله فرمود : «خدا تو را بيامرزد، اى ابو حفص ! ما از تو به چيزى ديگر غير از اين نيازمندتريم ؛ به اين كه مرا به اداى آنچه بر عهده دارم، فرمان دهى . او نيز به اين كه در گرفتن حقّش به او يارى دهى ، نيازمندتر است» .
پس تندى و جهالت من ، جز بر بردبارى او نيفزود . به من فرمود : «اى يهودى ! سررسيد حقّ تو ، فرداست» و سپس فرمود : «اى ابو حفص! او را به همان باغى كه روز نخست [، خرما را از آن جا] خواسته بود، ببر ، و اگر راضى شد، فلان مقدار خرما به او بده و يك من هم به خاطر سخن تهديدآميزى كه به او گفتى، بر آن بيفزاى و اگر راضى نشد ، از فلان باغ به او بده» .
عمر، مرا به باغ برد و به خرمايش راضى شد[م] و عمر، آنچه را پيامبر خدا صلى اللّه‏ عليه و آله گفته بود و نيز اضافه‏اى را كه فرمان داده بود ، به من داد .
هنگامى كه يهودى خرمايش را گرفت ، گفت : گواهى مى‏دهم كه معبودى جز خداوند يگانه نيست و او (محمّد صلى اللّه‏ عليه و آله) پيامبر خداست . اى عمر ! چيزى مرا به انجام آنچه از من ديدى، وا نداشت، جز اين كه همه صفات پيامبر را كه در تورات گفته شده بود ، در او ديده بودم جز بردبارى‏اش را ، و امروز بردبارى‏اش را آزمودم و او را بر همان صفتى كه در تورات است، يافتم . من تو را گواه مى‏گيرم كه اين خرما و نيمى از دارايى‏ام ميان همه فقيران مسلمان پخش شود .
عمر گفت : يا برخى از فقيران مسلمانان ؟
و يهودى گفت : يا برخى از فقيران .
و خانواده آن يهودى، همگى اسلام آوردند، مگر پيرمردى صدساله كه در كفر، پا بر جا ماند .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد اول
372

۳۹۷.الطبقات الكبرى عن جرير بن حازم : حَدَّثَني مَن سَمِعَ الزُّهرِيَّ يُحَدِّثُ أنَّ يَهودِيّا قالَ : ما كانَ بَقِيَ شَيءٌ مِن نَعتِ رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله فِي التَّوراةِ إلاّ رَأيتُهُ ، إلاَّ الحِلمَ . وإنّي أسلَفتُهُ ثَلاثينَ دينارا إلى أجَلٍ مَعلومٍ ، فَتَرَكتُهُ حَتّى إذا بَقِيَ مِنَ الأَجَلِ يَومٌ أتَيتُهُ فَقُلتُ : يا مُحَمَّدُ ، اِقضِ حَقّي فَإِنَّكُم مَعاشِرَ بَني عَبدِ المُطَّلِبِ مُطلٌ . ۱
فَقالَ عُمَرُ : يا يَهوديُّ الخَبيثُ ! أمَا وَاللّهِ لَولا مَكانُهُ لَضَرَبتُ الَّذي فيهِ عَيناكَ !
فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله : غَفَرَ اللّهُ لَكَ يا أبا حَفصٍ ، نَحنُ كُنّا إلى غَيرِ هذا مِنكَ أحوَجَ ؛ إلى أن تكَونَ أمَرتَني بِقَضاءِ ما عَلَيَّ ، وهُوَ إلى أن تَكون أعَنتَهُ في قَضاءِ حَقِّهِ أحوَجُ !
قالَ : فَلَم يَزِدهُ جَهلي عَلَيهِ إلاّ حِلما ، قالَ : يا يَهودِيُّ ، إنَّما يَحِلُّ حَقُّكَ غَدا . ثُمَّ قالَ : يا أبا حَفصٍ ، اِذهَب بِهِ إلَى الحائِطِ الَّذي كانَ سَأَلَ أوَّلَ يَومٍ ، فَإِن رَضِيَهُ فَأَعطِهِ كَذا وكَذا صاعا ، وزِدهُ لِما قُلتَ لَهُ كَذا وكَذا صاعا ، فَإِن لَم يَرضَ فَأَعطِهِ ذلِكَ مِن حائِطِ كَذا وكَذا .
فَأَتى بِيَ۲ الحائِطَ فَرَضِيَ تَمرَهُ ، فَأَعطاهُ ما قالَ رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله وما أمَرَهُ مِنَ الزِّيادَةِ .
قالَ : فَلَمّا قَبَضَ اليَهودِيُّ تَمرَهُ ، قالَ : أشهَدُ أن لا إلهَ إلاَّ اللّهُ ، وأَنَّهُ رَسولُ اللّهِ ، ما حَمَلَني على ما رَأَيتَني صَنَعتُ يا عُمَرُ إلاّ أنّي قَد كُنتُ رَأَيتُ في رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله صِفَتَهُ فِي التَّوراةِ كُلَّها إلاَّ الحِلمَ ، فَاختَبَرتُ حِلمَهُ اليَومَ فَوَجَدتُهُ عَلى ما وُصِفَ فِي التَّوراةِ ، وإنّي اُشهِدُكَ أنَّ هذَا التَّمرَ وشَطرَ مالي في فُقَراءِ المُسلِمينَ . فَقالَ عُمَرُ : فَقُلتُ : أو بَعضِهِم ، فَقالَ : أو بَعضِهِم .
قالَ : وأَسلَمَ أهلُ بَيتِ اليَهودِيِّ كُلُّهُم ، إلاّ شَيخا كانَ ابنَ مِئَةِ سَنَةٍ فَعَسا۳ عَلَى الكُفرِ .۴

1.المَطْل : التسويف والمُدافَعة بِالعِدَة والدَّين ... مَطَلَه حَقَّه وبه يمطُلُه مَطلاً ... ورجُلٌ مَطُول ومَطّال (لسان العرب : ج ۱۱ ص ۶۲۴ «مطل») .

2.كذا في المصدرين ، ولعلّ الصواب : «فأتى به ...» ، وإن كان في هذه العبارة وما بعدها تهافت فراوي الرواية كان هو اليهودي ولكن من هنا فما بعده تغيّر القائل .

3.عَسا : كَبِرَ وأسَنَّ (النهاية :ج ۳ ص ۲۳۸ «عسا») .

4.الطبقات الكبرى : ج ۱ ص ۳۶۱ ، الدرّ المنثور : ج ۳ ص ۵۷۸ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9961
صفحه از 523
پرینت  ارسال به