343
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد اول

۳۶۴.صحيح مسلم ـ به نقل از عبد اللّه‏ بن مسعود ـ : پيامبر خدا صلى اللّه‏ عليه و آله در سجده و گروهى از قريش اطرافش بودند كه عُقبة بن ابى مُعَيط، زهدان حيوان ذبح شده‏اى را آورد و بر پشت ايشان انداخت . پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله سرش را بلند نكرد و فاطمه عليها السلام آمد و آن را از پشت پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله برداشت و كسى را كه اين كار را كرده بود ، نفرين كرد .

۳۶۵.المعجم الكبير ـ به نقل از مُنيب اَزدى ـ : پيامبر خدا صلى اللّه‏ عليه و آله را در روزگار جاهليت ديدم كه به مردم مى‏گفت : «بگوييد : "معبودى جز خداى يگانه نيست" تا رستگار شويد»؛ ولى برخى از اعراب جاهلى به صورت مبارك ايشان آب دهان انداختند و برخى خاك پاشيدند و برخى دشنام دادند، تا آن كه روز به نيمه رسيد و دخترى با كاسه بزرگى از آب آمد و پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله دست و صورتش را شست و فرمود : «دختركم! بيمِ نادارى و خوار شدن پدرت را نداشته باش!» .
گفتم : اين دختر كيست ؟ گفتند : زينب ، دختر پيامبر خدا .

۳۶۶.صحيح ابن خزيمة ـ به نقل از طارق مُحاربى ـ : پيامبر خدا صلى اللّه‏ عليه و آله را در حالى ديدم كه جامه‏اى سرخ‏فام بر تن داشت و از بازار ذو المجاز مى‏گذشت و مى‏فرمود : «اى مردم ! بگوييد : "معبودى جز خداى يگانه نيست" تا رستگار شويد» و مردى را نيز ديدم كه در پى پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله مى‏رفت و به سوى پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله سنگ پرتاب مى‏كرد و استخوان قوزك و پىِ پاشنه پاى ايشان را خون انداخته بود و در اين حال مى‏گفت : اى مردم ! از او پيروى نكنيد كه دروغگوست !
من [كه تا آن روز ، پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله را نمى‏شناختم،] گفتم : اين شخص كيست ؟
گفتند : جوانى از فرزندان عبد المطّلب است .
گفتم : اين شخص كه او را دنبال كرده است و به او سنگ پرتاب مى‏كند كيست ؟
گفتند : اين ، عبد العزّى ابو لهب [پسر عبد المطّلب] است .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد اول
342

۳۶۴.صحيح مسلم عن عبداللّه‏ [بن مسعود] : بَينَما رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله ساجِدٌ وحَولَهُ ناسٌ مِن قُرَيشٍ ، إذ جاءَ عُقبَةُ بنُ أبي مُعَيطٍ بِسَلى۱ جَزورٍ فَقَذَفَهُ عَلى ظَهرِ رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله ، فَلَم يَرفَع رَأسَهُ ، فَجاءَت فاطِمَةُ فَأَخَذَتهُ عَن ظَهرِهِ ، ودَعَت عَلى مَن صَنَعَ ذلِكَ .۲

۳۶۵.المعجم الكبير عن منيب الأزدي : رَأَيتُ رَسولَ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله فِي الجاهِلِيَّةِ وهُوَ يَقولُ لِلنّاسِ : قولوا : «لا إلهَ إلاَّ اللّهُ» تُفلِحوا ، فَمِنهُم مَن تَفَلَ في وَجهِهِ ، ومِنهُم مَن حَثا عَلَيهِ التُّرابَ ، ومِنهُم مَن سَبَّهُ ، حَتَّى انتَصَفَ النَّهارُ ، فَأَقبَلَت جارِيَةٌ بِعُسٍّ۳ مِن ماءٍ فَغَسَلَ وَجهَهُ أو يَدَيهِ ، وقالَ : يا بُنَيَّةُ ، لا تَخشَي عَلى أبيكِ عَيلَةً ولا ذِلّةً .
فَقُلتُ : مَن هذِهِ ؟ قالوا : زَينَبُ بِنتُ رَسولِ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله ۴

۳۶۶.صحيح ابن خزيمة عن طارق المحاربيّ : رَأَيتُ رَسولَ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله مَرَّ في سوقِ ذِي المَجازِ وعَلَيهِ حُلَّةٌ حَمراءُ، وهُوَ يَقولُ: يا أيُّهَا النّاسُ ! قولوا : «لا إلهَ إلاَّ اللّهُ» تُفلِحوا، ورَجُلٌ يَتبَعُهُ يَرميهِ بِالحِجارَةِ وقَد أدمى كَعبَيهِ وعُرقوبَيهِ۵ ، وهُوَ يَقولُ : يا أيُّهَا النّاسُ ! لا تُطيعوهُ فَإِنَّهُ كَذّابٌ .
فَقُلتُ : مَن هذا ؟ قالوا : غُلامُ بَني عَبدِ المُطَّلِبِ ، فَقُلتُ : مَن هذَا الَّذي يَتبَعُهُ يَرميهِ بِالحِجارَةِ ؟ قالوا : هذا عَبدُ العُزّى أبو لَهَبٍ .۶

1.السَّلى : الجلد الرقيق الذي يخرج فيه الولد من بطن اُمّه ملفوفا فيه (النهاية : ج ۲ ص ۳۹۶ «سلا») .

2.صحيح مسلم : ج ۳ ص ۱۴۱۹ ح ۱۰۸ ، مسند ابن حنبل : ج ۲ ص ۴۴ ح ۳۷۲۲ ، صحيح ابن حبّان : ج ۱۴ ص ۵۳۰ ح ۶۵۷۰ ؛ قصص الأنبياء للراوندي : ص ۳۲۱ ح ۴۰۰ ، إعلام الورى :ج ۱ ص ۱۲۰ كلاهما عن عبد اللّه‏ نحوه ، بحار الأنوار : ج ۱۸ ص ۲۰۹ ح ۳۸ .

3.العُسُّ : القَدَحُ الكبيرُ (النهاية : ج ۳ ص ۲۳۶ «عسس») .

4.المعجم الكبير : ج ۲۰ ص ۳۴۳ ح ۸۰۵ ، التاريخ الكبير : ج ۸ ص ۱۴ الرقم ۱۹۷۷ ، تاريخ دمشق : ج ۵۷ ص ۱۸۸ نحوه وكلاهما عن منيب بن مدرك الأزدي عن أبيه عن جدّه ، كنز العمّال : ج ۱۲ ص ۴۵۱ ح ۳۵۵۴۱ نقلاً عن ابن عساكر .

5.العُرقوبُ : هو الوتر الذي خلف الكعبين بين مفصل القدم والساق من ذوات الأربع ، وهو من الإنسان فويق العقب (النهاية : ج ۳ ص ۲۲۱ «عرقب») .

6.صحيح ابن خزيمة : ج ۱ ص ۸۲ ح ۱۵۹ ، سنن الدار قطني : ج ۳ ص ۴۴ ح ۱۸۶ ، السنن الكبرى : ج ۶ ص ۳۴ ح ۱۱۰۹۶ ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج ۸ ص ۴۴۲ ح ۶ كلّها نحوه ، كنز العمّال : ج ۱۲ ص ۴۴۹ ح ۳۵۵۳۸ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10008
صفحه از 523
پرینت  ارسال به