۳۵۵.امام صادق عليه السلام : پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله آنچه را كه براى آن فرستاده شده بود ، ابلاغ كرد ، و آنچه را بِدان فرمان داشت ، آشكار ساخت ، و بارهاى نبوّت را كه بر دوش داشت ، به سرمنزل رساند ، و براى پروردگارش شكيبايى پيشه كرد ، و در راه خدا جهاد نمود ، و براى امّتش خيرخواهى كرد ، و آنان را به نجات [و رهايى] فرا خوانْد ، و ايشان را به ياد [خدا] ترغيب نمود ، و با شيوهها و انگيزههايى كه خود ، آنها را براى مردم ، بنيان گذاشت و چراغدانى كه خود ، نشانههاى آن را براى ايشان برافراشت ، آنان را به راه هدايت، راهنمايى نمود ، تا پس از او گمراه نشوند ، و نسبت به مردم ، دلسوز و مهربان بود .
۳۵۶.الطبقات الكبرى ـ به نقل از اسماعيل بن عيّاش ـ : پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله بر بارهاى [تحميل شده از سوى] مردم ، از همه بردبارتر بود .
ر . ك : ج ۲ ص ۱۵۳ (آزموده شدن پيامبر صلى اللّه عليه و آله با ايثار) .
۶ / ۲
داستانهايى از شكيبايى پيامبر صلى اللّه عليه و آله
۳۵۷.پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله : من در راه خدا ترسيدم، زمانى كه هيچ كس ، بيمى نداشت، و در راه خدا آزارى ديدم كه هيچ كس نديده بود و گاهى بر من سى شب و روز گذشت ، در حالى كه من و بلال ، خوراكى كه يك نفر بخورد ، جز مقدارى اندك كه مىشد زير بغل بلال پنهان كرد ، نداشتيم .
۳۵۸.تفسير ابن كثير ـ به نقل از عايشه ـ : پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله روزهدارى كرد و گرسنگى كشيد . دوباره روزه گرفت و گرسنگى كشيد و باز روزه گرفت و سپس فرمود : «اى عايشه! دنيا شايسته محمّد و خاندان محمّد نيست . اى عايشه! خداوند براى پيامبران اولوا العزم جز به شكيبايى بر ناخوشى دنيا و باز ايستادن از خوشى آن ، راضى نشد ، و براى من نيز جز به اين راضى نشد كه همان تكليف را بر من لازم كرد و فرمود : «شكيبايى كن ، همان گونه كه پيامبران اولوا العزم شكيب ورزيدند» . من ـ به خدا سوگند ـ ، با تمام توانم شكيب مىورزم، همان گونه كه آنها شكيب ورزيدند ، و نيرويى جز از سوى خداوند نيست» .