33
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد اول

قرار ندارند، وظايف سنگين و اختصاصى ايشان را بر دوش ندارند و مكلّف نيستند همانند ايشان ، لباسى به كهنگى و ارزانى لباس بينوايان جامعه بپوشند .۱

۲ . حق‏مدارى

حق ، نقيضِ باطل و به معناى استوارى و درستى است۲ و مقصود از «حق‏مدارى» ، واقع‏گرايى ، پيروى كامل از درستى ، و اجتناب از باطل در همه زمينه‏هاى زندگى است .

يكى از پيام‏هاى اصلىِ قرآن ، حق‏مدارى و پيروى از حق ، در عقيده و اخلاق و اعمال است :

«يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِى لِنَفْسِهِ وَ مَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا .۳
بگو : اى مردم! اينك براى شما حق از سوى پروردگارتان آمد . پس هر كه راه يابد، جز اين نيست كه به سود خويشتن راه مى‏يابد و هر كه گم‏راه شود، همانا به زيان خويش گم‏راه مى‏شود» .

در اين آيه نورانى، همه برنامه سعادت‏آفرين اسلام، در كلمه «حق» خلاصه شده كه يكى از آنها الگوگيرى از سيره نبوى است ،۴چنان كه لزوم تأسّى به پيامبر خدا صلى اللّه‏ عليه و آله نيز به دليل حق‏مدارى ايشان در همه ابعاد زندگى است . در اين باره از امام على عليه السلام در توصيف پيامبر خدا صلى اللّه‏ عليه و آله آمده است :
لا يُقَصِّرُ عَنِ الحَقِّ وَ لا يَجوزُهُ .۵
در رعايت حق، كوتاهى نمى‏كرد و از آن ، تجاوز هم نمى‏نمود .

1.ر . ك : الكافى : ج ۱ ص ۴۱۰ (باب سيرة الإمام فى نفسه و فى المطعم و الملبس إذا ولى الأمر) .

2.ابن فارس در تبيين مادّه «حق» مى‏گويد : حق ، يك ريشه است و بر استوارى و درستى دلالت دارد . از اين رو ، حق ، نقيض باطل است (معجم مقاييس اللغة : ج ۲ ص ۱۵ مادّه «حقق») .

3.يونس : آيه ۱۰۸ .

4.ر . ك : احزاب : آيه ۲۱ .

5.ر . ك : ص ۱۳۴ ح ۲۷ .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد اول
32

قرآن : «إِنَّ لَكَ فِى النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلاً ؛ ۱كارهاى تو در روز، بسيار است» . البتّه روح ملكوتى پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله چنان به عبادت پروردگارش خو گرفته بود كه مشقّت فوق العاده اين تكاليف اضافى را در برابر لذّت‏ها و دستاوردهاى معنوىِ حاصل شده، به حساب نمى‏آورده است ؛ امرى كه ما انسان‏هاى معمولى از آن دوريم و ورود به اين عرصه برايمان گونه‏اى افراط و زياده‏روى محسوب مى‏شود .

آنچه از منع پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله از همراهى زنى كه به مسجد آمده بود و مى‏خواست پا به پاى پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله نماز مستحبّى بخواند۲ و نيز نهى از روزه وصال۳ (كه به دو گونه روزه گرفتن دو ماه پياپى با وصل كردن آنها به هم و يا نخوردن افطارى و ادامه روزه تا سحر روز بعد، محقّق مى‏شده است) ،۴ فهميده مى‏شود، آن است كه در اين موارد ، لزوم اقتدا از ميان مى‏رود و به لزوم اطاعت تبديل مى‏شود ؛ چرا كه در حقيقت ، خداوند و پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله در اين موارد فرموده‏اند : «در اين كارها الگوگيرى نكنيد» و امتثال امر رسول كه مسلّماً به مصلحت و سود ماست ، جاى‏گزين اقتدا به پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله مى‏شود و به تبع ، پاداش و بهره اين اطاعت نيز نصيب ما مى‏گردد .

همين مطلب در سيره علوى نيز به چشم مى‏آيد و امام على عليه السلام در نامه هشدار دهنده‏اش به عثمان بن حنيف، به اين نكته اشاره نموده كه پيروانش در برخى امور، قادر به همراهى با آن بزرگوار نيستند و تنها بايد به پارسايى ، سختكوشى، خويشتندارى و استواركارى اكتفا كنند نهج ۵ و چون در موقعيت سياسى و اجتماعى او

1.مزّمّل : آيه ۷ .

2.ر . ك : ج ۵ ص ۳۴ (الصلاة قرّة عينه) ح ۲۹۳۵ .

3.«نَهى رَسولُ اللّه‏ِ صلى اللّه‏ عليه و آله عَنِ الوِصالِ فِى الصِّيامِ و كانَ يُواصِلُ فَقيلَ لَهُ فى ذلِكَ فَقالَ صلى اللّه‏ عليه و آله : إنّى لَستُ كَأَحَدِكُم إنّى أظَلُّ عِندَ رَبّى فَيُطعِمُنى و يَسقينى ؛ پيامبر خدا صلى اللّه‏ عليه و آله از وصل كردن روزه‏ها به هم ، باز مى‏داشت ؛ امّا خود چنين مى‏كرد. از ايشان علّت را جويا شدند. فرمود : من مانند هيچ كدامتان نيستم. من در سايه [رحمت ]خدايم هستم و او مرا سير و سيراب مى‏كند» (كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۲ ص ۱۷۲ ح ۲۰۴۶) .

4.وسائل الشيعة : ج ۱۰ ص ۵۲۰ ح ۴ .

5.البلاغة : نامه ۴۵ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9402
صفحه از 523
پرینت  ارسال به