317
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد اول

۳۳۶.الطبقات الكبرى ـ به نقل از عبد الواحد بن ابى عون ـ : هنگامى كه پيامبر خدا صلى اللّه‏ عليه و آله وفات يافت ، على عليه السلام فرمان داد كه كسى بانگ زند : «هر كس نزد پيامبر خدا وعده يا طلبى دارد ، نزد من بيايد» .
على عليه السلام هر سال روز عيد قربان [در انتهاى مِنا] كنار عقبه كسى را روانه مى‏كرد تا اين ندا را در دهد ؛ و اين كار تا هنگام وفات على عليه السلام ادامه داشت .
پس از امام على عليه السلام ، حسن مجتبى عليه السلام آن را انجام مى‏داد تا آن كه وفات نمود و سپس حسين عليه السلام آن را انجام داد و پس از ايشان ـ كه رضايت و سلام خدا بر همه آنها باد ـ ديگر ادامه نيافت .۱
هيچ كس از خلق خدا نزد على عليه السلام نمى‏آمد و به حق يا باطل ادّعاى چيزى نمى‏كرد ، مگر آن كه آن را به او مى‏داد .

۳۳۷.تركة النبى ـ به نقل از امام حسن مجتبى عليه السلام ـ : مردى نزد پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله آمد و از او چيزى طلبيد . پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله به او فرمود : «بنشين . خداوند، روزى‏ات مى‏دهد». سپس ديگرى و ديگرى آمدند و پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله [به همه] فرمود : «بنشينيد» . آن گاه ، مردى چهار اوقيه [نقره ]آورد و به پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله داد و گفت : اى پيامبر خدا! اين، صدقه است . پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله فرد اوّل را فرا خواند و يك اوقيه به او داد و نفر دوم را فرا خواند و يك اوقيه به او داد و نفر سوم را فرا خواند و به او نيز يك اوقيه داد و يك اوقيه باقى ماند . پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله آن را به مردم عرضه كرد ؛ امّا كسى برنخاست .
شب كه فرا رسيد ، پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله آن [يك اوقيه] را زير سرش نهاد . ايشان روى عبايش مى‏خوابيد . امّا [آن شب ]خوابش نمى‏برد . بر مى‏خاست و نماز مى‏خواند و سپس باز مى‏گشت و باز خوابش نمى‏برد و دوباره باز مى‏گشت و نماز مى‏خواند .
عايشه به ايشان گفت : اى پيامبر خدا ! چيزى رخ داده است ؟
پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله فرمود : «نه» . عايشه گفت : فرمانى از خداوند به تو رسيده است ؟
فرمود : «نه» . عايشه گفت : تو از اوّل شب، كارى مى‏كنى كه هيچ گاه نمى‏كردى ؟
پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله آن اوقيه را بيرون آورد و فرمود : «اين، موجب آن چيزى شده است كه ديدى . مى‏ترسم امرى پيش آيد [و بميرم]، در حالى كه آن را رد نكرده باشم» .

1.به احتمال فراوان، علّت استمرار نيافتن ، عدم نياز به آن بوده است ؛ زيرا در سال ۶۱ هجرى كه امام حسين عليه السلام به شهادت رسيد ، ديگر كسى نمانده بود كه طلب و وعده‏اى از پيامبر صلى اللّه‏ عليه و آله داشته باشد . نيز احتمال دارد كه امكان ادامه آن در حكومت اموى نبوده است . (م)


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد اول
316

۳۳۶.الطبقات الكبرى عن عبدالواحد بن أبي عون : إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله لَمّا تُوُفِّيَ ، أمَرَ عَلِيٌّ عليه السلام صائِحا يَصيحُ : «مَن كانَ لَهُ عِندَ رَسولِ اللّهِ عِدَةٌ أو دَينٌ فَليَأتِني» ، فَكانَ يَبعَثُ كُلَّ عامٍ عِندَ العَقَبَةِ يَومَ النَّحرِ مَن يَصيحُ بِذلِكَ ، حَتّى تُوُفِّيَ عَلِيٌّ عليه السلام .
ثُمَّ كانَ الحَسَنُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام يَفعَلُ ذلِكَ حَتّى تُوُفِّيَ ، ثُمَّ كانَ الحُسَينُ عليه السلام يَفعَلُ ذلِكَ ، وَانقَطَعَ ذلِكَ بَعدَهُ ، رِضوانُ اللّهِ عَلَيهِم وسَلامُهُ .
قالَ ابنُ أبي عَونٍ : فَلا يَأتي أحَدٌ مِن خَلقِ اللّهِ إلى عَلِيٍّ عليه السلام بِحَقٍّ ولا باطِلٍ إلاّ أعطاهُ .۱

۳۳۷.تركة النّبيّ صلى اللّه عليه و آله عن الحسن : إنَّ رَجُلاً جاءَ إلَى النَّبِيِّ صلى اللّه عليه و آله فَسَأَلَهُ ، فَقالَ لَهُ : اِجلِس ، سَيَرزُقُكَ اللّهُ . ثُمَّ آخَرُ ، ثُمَّ آخَرُ ، يَقولُ لَهُم : اِجلِسوا .
فَجاءَ رَجُلٌ بِأَربَعِ أواقٍ فَأَعطاهَا النَّبِيَّ صلى اللّه عليه و آله ، فَقالَ : يا رَسولَ اللّهِ ، هذِهِ صَدَقَةٌ . فَدَعَا الأَوَّلَ فَأَعطاهُ اُوقِيَّةً ، ودَعَا الثّانِيَ فَأَعطاهُ اُوقِيَّةً ، ودَعَا الثّالِثَ فَأَعطاهُ اُوقِيَّةً ، قالَ : وَبقِيَت اُوقِيَّةٌ واحِدَةٌ ، فَعَرَضَ بِها رَسولُ اللّهِ صلى اللّه عليه و آله لِلقَومِ فَما قامَ أحَدٌ ، فَلَمّا كانَ اللَّيلُ وَضَعَها تَحتَ رَأسِهِ ، وفِراشُهُ عَباءَةٌ ، فَجَعَلَ لا يَأخُذُهُ النَّومُ ، فَيَقومُ فَيُصَلّي ، ثُمَّ يَرجِعُ فَلا يَأخُذُهُ النَّومُ ، فَيَرجِعُ فَيُصَلّي .
فَقالَت لَهُ عائِشَةُ : يا رَسولَ اللّهِ ، حَدَثَ شَيءٌ ؟
قالَ : لا . قالَت : فَجاءَكَ أمرٌ مِن أمرِ اللّهِ ؟ قالَ : لا . قالَت : إنَّكَ صَنَعتَ مُنذُ اللَّيلَةِ شَيئا لَم تَكُن تَفعَلُهُ ؟ !
فَأَخرَجَها فَقالَ : هذِهِ الَّتي فَعَلَت ما تَرَينَ ، إنّي خَشيتُ أن يَحدُثَ أمرٌ مِنَ اللّهِ ولَم اُمضِها .۲

1.الطبقات الكبرى : ج ۲ ص ۳۱۹ وراجع : خصائص الأئمّة عليهم السلام : ص ۷۵ والخرائج والجرائح : ج ۱ ص ۱۷۵ ح ۸ و إرشاد القلوب : ج ۲ ص ۲۷۹ والصّراط المستقيم : ج ۳ ص ۱۵۹ وبحار الأنوار : ج ۴۱ ص ۱۹۲ ح ۴ .

2.تركة النّبيّ صلى اللّه عليه و آله : ص ۷۷ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9573
صفحه از 523
پرینت  ارسال به