۶۹۶.شرح نهج البلاغة، ابن ابى الحديد ـ در توصيف رفتار امام على عليهالسلام در جنگ جمل ـ: ليكن جز گذشت و عفو را نپسنديد. او به سنّت پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله در روز فتحِ مكّه همانندى جُست ؛ چرا كه پيامبر صلىاللهعليهوآله در حالى گذشت كرد كه هنوز كينهها سرد و بدرفتارى، فراموش نشده بود.
۱۶ / ۴
حكايتهايى از گذشت پيامبر صلّی الله علیه و آله
۶۹۷.امام باقر عليهالسلام: زن يهودىاى را كه مىخواست گوسفند زهرآلود به خورد پيامبر صلىاللهعليهوآله دهد، نزد ايشان آوردند. به او فرمود: «چرا اين كار را كردى ؟».
زن گفت: با خودم گفتم: اگر او پيامبر باشد، گزندش نمىرساند، و اگر پادشاه باشد، مردم را از شرّش آسوده كردهام.
پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله او را بخشيد.
۶۹۸.صحيح مسلمـ به نقل از اَنَس ـ: زنى يهودى، گوسفندى مسموم را براى پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله آورد و پيامبر صلىاللهعليهوآله از آن خورد. زن را نزد پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله آوردند. پيامبر صلىاللهعليهوآله از او در باره آن پرسيد. زن گفت: خواستم تو را بكشم.
پيامبر صلىاللهعليهوآله فرمود: «خداوند، تو را بر اين كار (/بر من) چيره نمىكند».
ياران پيامبر صلىاللهعليهوآله گفتند: آيا او را نكشيم ؟
پيامبر صلىاللهعليهوآله فرمود: «نه». و من هميشه اثر آن سم را بر زبان كوچك پيامبر صلىاللهعليهوآله مىديدم.
۶۹۹.مسند ابن حنبلـ به نقل از جعده ـ: مردى را نزد پيامبر صلىاللهعليهوآله آوردند و گفتند: اين مىخواست شما را بكشد. پيامبر صلىاللهعليهوآله به او فرمود: «هراسى نيست، هراسى نيست. اگر هم مىخواستى، خداوند، تو را بر من چيره نكرد».