479
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم

۱۳۱۷.صحيح مسلمـ به نقل از حُذيفه ـ: عادت ما اين بود كه هر گاه با پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بر سر سفره‏اى حاضر مى‏شديم، دست به غذا نمى‏برديم تا پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله شروع كند و دستش را به طرف غذا ببرد. يك بار با ايشان براى خوردن غذا حاضر شديم كه دختركى آمد، به طورى كه گويا كسى او را هُل مى‏دهد. او رفت كه دست به غذا ببرد ؛ امّا پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله دستش را گرفت. آن گاه يك باديه‏نشين آمد، به طورى كه گويا او را هم كسى به جلو هُل مى‏داد. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله دست او را نيز گرفت.
آن گاه پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «شيطان، غذايى را كه بر آن، نام خدا برده نشود، براى خود، حلال مى‏شمارد [و از آن مى‏خورد]. او اين دخترك را آورد تا به وسيله وى اين غذا را بر خود حلال كند. به همين جهت، من دستش را گرفتم. سپس اين باديه‏نشين را آورد تا به وسيله او حلال كند. به همين خاطر، دست او را نيز گرفتم. سوگند به آن كه جانم در دست اوست، هم اكنون، دست او (شيطان) با دست اين دخترك در دست من است».

۱۳۱۸.الكافىـ به نقل از احمد بن حسين ميثمى، در حديثى كه سند آن را به پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مى‏رساند ـ: پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله هر گاه غذا در برابرش گذاشته مى‏شد، مى‏گفت: «پاكى تو، اى خداوند ! چه نيكو ما را مى‏آزمايى ! پاكى تو. چه بسيار به ما عطا مى‏كنى ! پاكى تو. چه بسيار، ما را عافيت مى‏بخشى ! بار خدايا ! روزى‏ات را بر ما و بر همه مؤمنان و مسلمانان نيازمند، از مرد و زن، فراخ گردان».

۱۳۱۹.مسند ابن حنبلـ به نقل از عبد الرحمان بن جبير ـ: مردى كه هشت سال به پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله خدمت كرده بود، براى من گفت كه هر گاه غذاى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را نزدش مى‏گذاشتند، مى‏فرمود: «به نام خدا»، و هر گاه غذايش را تمام مى‏كرد، مى‏گفت: «بار خدايا ! تو آب و غذا دادى، و تو بى‏نياز كردى و بخشيدى، و تو هدايت كردى و زندگى بخشيدى. پس، تو را بر آنچه داده‏اى، سپاس».


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم
478

۱۳۱۷.صحيح مسلم عن حذيفة: كُنّا إذا حَضَرنا مَعَ النَّبِيِّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله طَعاما، لَم نَضَع أيدِيَنا حَتّى يَبدَأَ رَسولُ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فَيَضَعَ يَدَهُ، وإنّا حَضَرنا مَعَهُ مَرَّةً طَعاما فَجاءَت جارِيَةٌ كَأَنَّها تُدفَعُ، فَذَهَبَت لِتَضَعَ يَدَها فِي الطَّعامِ، فَأَخَذَ رَسولُ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بِيَدِها. ثُمَّ جاءَ أعرابِيٌّ كَأَنَّما يُدفَعُ، فَأَخَذَ بِيَدِهِ.
فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: إنَّ الشَّيطانَ يَستَحِلُّ الطَّعامَ أن لا يُذكَرَ اسمُ اللّهِ عَلَيهِ، وإنَّهُ جاءَ بِهذِهِ الجارِيَةِ لِيَستَحِلَّ بِها، فَأَخَذتُ بِيَدِها، فَجاءَ بِهذَا الأَعرابِيِّ لِيَستَحِلَّ بِهِ، فَأَخَذتُ بِيَدِهِ. وَالَّذي نَفسي بِيَدِهِ ! إنَّ يَدَهُ في يَدي مَعَ يَدِها.۱

۱۳۱۸.الكافي عن أحمد بن الحسين الميثمي رفعه، قال: كانَ رَسولُ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله إذا وُضِعَتِ المائِدَةُ بَينَ يَدَيهِ قالَ:
سُبحانَكَ اللّهُمَّ ! ما أحسَنَ ما تَبتَلينا، سُبحانَكَ ! ما أكثَرَ ما تُعطينا، سُبحانَكَ ! ما أكثَرَ ما تُعافينا، اللّهُمَّ أوسِع عَلَينا وعَلى فُقَراءِ المُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ وَالمُسلِمينَ وَالمُسلِماتِ.۲

۱۳۱۹.مسند ابن حنبل عن عبدالرّحمن بن جبير: إنَّهُ حَدَّثَهُ رَجُلٌ خَدَمَ رَسولَ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ثَمانَ سِنينَ أنَّهُ سَمِعَ النَّبِيَّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله إذا قُرِّبَ إلَيهِ طَعامُهُ يَقولُ: «بِسمِ اللّهِ»، وإذا فَرَغَ مِن طَعامِهِ قالَ: «اللّهُمَّ أطعَمتَ وأَسقَيتَ، وأَغنَيتَ وأَقنَيتَ۳، وهَدَيتَ وأَحيَيتَ، فَلَكَ الحَمدُ عَلى ما أعطَيتَ».۴

1.. صحيح مسلم : ج ۳ ص ۱۵۹۷ ح ۱۰۲ ، سنن أبي داود : ج ۳ ص ۳۴۷ ح ۳۷۶۶ ، مسند ابن حنبل : ج ۹ ص ۷۴ح ۲۳۳۰۹ ، السنن الكبرى للنسائي : ج ۴ ص ۱۷۳ ح ۶۷۵۴ ، المصنّف لعبد الرزّاق : ج ۱۰ ص ۴۲۰ ح ۱۹۵۶۳ كلّها نحوه ، كنز العمّال : ج ۱۵ ص ۲۳۷ ح ۴۰۷۳۹ .

2.. الكافي : ج ۶ ص ۲۹۳ ح ۸ ، المحاسن : ج ۲ ص ۲۱۵ ح ۱۶۴۵ نحوه ، بحار الأنوار : ج ۶۶ ص ۳۷۵ ح ۲۹ ،المصنّف لابن أبي شيبة : ج ۵ ص ۵۶۴ ح ۷ و ج ۷ ص ۹۲ ح ۱۰ كلاهما عن عروة نحوه .

3.. القَنا : الرِّضا ، وأقناه : إذا أرضاه النهاية : ج ۴ ص ۱۱۸ «قنا» .

4.. مسند ابن حنبل : ج ۵ ص ۵۷۷ ح ۱۶۵۹۵ و ج ۹ ص ۶۰ ح ۲۳۲۴۴ وفيه «واجتبيت» بدل «وأحييت» ، فتحالباري : ج ۹ ص ۵۸۱ ، عمل اليوم والليلة لابن السني : ص ۱۶۴ ح ۴۶۵ ، اُسد الغابة : ج ۶ ص ۴۲۰ الرقم ۶۶۳۰ وليس فيه «وأحييت» ، كنز العمّال : ج ۷ ص ۱۰۵ ح ۱۸۱۸۱ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10289
صفحه از 513
پرینت  ارسال به