471
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم

۱۳۰۱.الطبقات الكبرىـ به نقل از مخرمة بن سليمان والبى، از اعرج ـ: ابو هريره گفت: پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله گرسنگى مى‏كشيد. به ابو هريره گفتم: و آن گرسنگى، چگونه بود ؟ گفت: به خاطر فراوانى آنانى كه بر او وارد و مهمانش مى‏شدند و گروهى كه همراهى‏اش مى‏كردند. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله هيچ گاه غذايى نمى‏خورد، مگر آن كه يارانش با او بودند و نيازمندان از مسجد به دنبال او بودند و هنگامى كه خداوند، خيبر را گشود، اندك گشايشى در وضعيت مردم پديد آمد. با اين حال، همچنان تنگى و سختى معاش، برقرار بود. سرزمين مدينه، سخت و لم‏يزرع بود و خوراك اهل آن، خرما بود و با همان زندگى مى‏كردند.
مخرمة بن سليمان گفت: و ديگ [غذاى] سعد بن عباده [رئيس خزرج] بود كه بر پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مى‏چرخيد، از همان روز هجرت كه پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در مدينه فرود آمد تا روز وفاتش، و غير از سعد بن عباده، بقيّه انصار نيز چنين مى‏كردند و ياران پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بسيار همدلى و همدردى مى‏كردند؛ ولى مستحقّان، فراوان و تازه‏واردان بيشتر بودند و سرزمين [مدينه] هم تنگ و بدون خوراك و مايه زندگى بود و محصولشان از آبى بود كه مردان، آن را بر دوششان يا با شتر مى‏كشيدند و شتر هم از همان مى‏خورد و گاه خرمايشان پيش از رسيدن مى‏ريخت و محصول آن سالشان از ميان مى‏رفت.

۱۳۰۲.الطبقات الكبرىـ به نقل از مسروق ـ: عايشه روزى برايم حديث مى‏گفت كه گريه‏اش گرفت. گفتم: چه چيزى تو را به گريه انداخت، اى مادر مؤمنان ! گفت: شكمم از خوراكى كه پر مى‏شود، جز اين نيست كه گريه‏ام مى‏گيرد و نمى‏توانم نگريم؛ چرا كه پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و مشقّت [و گرسنگىِ] او را به ياد مى‏آورم.

۱۳۰۳.سنن الترمذىـ به نقل از مسروق ـ: بر عايشه وارد شدم. برايم خوراكى طلبيد و گفت: با هر خوراكى كه سير مى‏شوم، جز اين نيست كه مى‏گريم و نمى‏توانم گريه نكنم. گفتم: چرا ؟ گفت: حالتى را به ياد مى‏آورم كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بر آن از دنيا مفارقت كرد. به خدا سوگند، از نان و گوشت، در يك روز، دو بار سير نشد.


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم
470

۱۳۰۱.الطبقات الكبرى عن مخرمة بن سليمان الوالبي عن الأعرج عن أبي هريرة: أنَّ النَّبِيَّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله كانَ يَجوعُ. قُلتُ لِأَبي هُرَيرَةَ: وكَيفَ ذلِكَ الجوعُ ؟ قالَ: لِكَثرَةِ مَن يَغشاهُ وأَضيافِهِ، وقَومٍ يَلزَمونَهُ لِذلِكَ، فَلا يَأكُلُ طَعاما أبَدا إلاّ ومَعَهُ أصحابُهُ، وأَهلُ الحاجَةِ يَتَتَبَّعونَ مِنَ المَسجِدِ، فَلَمّا فَتَحَ اللّهُ خَيبَرَ اتَّسَعَ النّاسُ بَعضَ الاِتِّساعِ، وفِي الأَمرِ بَعدُ ضيقٌ وَالمَعاشُ شَديدٌ، هِيَ بِلادُ ظَلَفٍ۱ لا زَرعَ فيها، إنَّما طَعامُ أهلِهَا التّمرُ وعَلى ذلِكَ أقاموا.
قالَ مَخرَمَةُ بنُ سُلَيمانَ: وكانَت جَفنَةُ سَعدٍ تَدورُ عَلى رَسولِ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، مِن يَومِ نَزَلَ المَدينَةَ فِي الهِجرَةِ إلى يَومِ تُوُفِّيَ، وغَيرُ سَعدِ بنِ عُبادَةَ مِنَ الأَنصارِ يَفعَلونَ ذلِكَ، فَكانَ أصحابُ رَسولِ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله كَثيرا يَتَواسَونَ، ولكِنَّ الحُقوقَ تَكثُرُ، وَالقُدّامَ يَكثُرونَ، وَالبلادَ ضَيِّقَةٌ لَيسَ فيها مَعاشٌ، إنَّما تَخرُجُ ثَمَرَتُهُم مِن ماءٍ ثَمِرٍ يَحمِلُهُ الرِّجالُ عَلى أكتافِهِم أمِ الإِ بِلُ، وَالإِ بِلُ أكلُ ذلِكَ، ورُبَّما أصابَ نَخلَهُمُ القُشامُ۲، فَيُذهِبُ ثَمَرَتَهُم تِلكَ السَّنَة.۳

۱۳۰۲.الطبقات الكبرى عن مسروق: بَينَما عائِشَةُ تُحَدِّثُني ذاتَ يَومٍ إذ بَكَت، فَقُلتُ: ما يُبكيكِ يا اُمَّ المُؤمِنينَ ؟ قالَت: ما مَلَأتُ بَطني مِن طَعامٍ فَشِئتُ أن أبكِيَ إلاّ بَكَيتُ ؛ أذكُرُ رَسولَ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله وما كانَ فيهِ مِن الجَهدِ.۴

۱۳۰۳.سنن الترمذي عن مسروق: دَخَلتُ عَلى عائِشَةَ فَدَعَت لي بِطَعامٍ وقالَت: ما أشبَعُ مِن طَعامٍ فَأَشاءُ أن أبكِيَ إلاّ بَكَيتُ. قالَ: قُلتُ: لِمَ ؟ قالَت: أذكُرُ الحالَ الَّتي فارَقَ عَلَيها رَسولُ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله الدُّنيا، وَاللّهِ ما شَبِعَ مِن خُبزٍ ولَحمٍ مَرَّتَينِ في يَومٍ.۵

1.. الظلفُ : الغليظ الصلب من الأرض ، وظلف العيش : بؤسه وشدّته وخشونته النهاية : ج ۳ ص ۱۵۹ «ظلف» .

2.. القُشامُ : أن يَنتفِضَ ثَمرُ النّخلِ قبل أن يصيرَ بَلَحا النهاية : ج ۴ ص ۶۶ «قشم» .

3.. الطبقات الكبرى : ج ۱ ص ۴۰۹ ، سبل الهدى والرشاد : ج ۷ ص ۱۰۱ وليس فيه ذيله من «قال مخرمة . . .» .

4.. الطبقات الكبرى : ج ۱ ص ۴۰۰ .

5.. سنن الترمذي : ج ۴ ص ۵۷۹ ح ۲۳۵۶ ، المعجم الأوسط : ج ۶ ص ۱۴۱ ح ۶۰۲۹ ، شعب الإيمان : ج ۷ ص ۳۱۳ح ۱۰۴۲۱ عن مروان ، مسند أبي يعلى : ج ۴ ص ۳۰۶ ح ۴۵۲۱ وفي الثلاثة الأخيرة «خبز البرّ» بدل «خبز ولحم» بزيادة «حتّى لحق باللّه‏» في آخرها ، الشمائل المحمّديّة : ص ۷۹ ح ۱۵۱ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10410
صفحه از 513
پرینت  ارسال به