465
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم

ه ـ نهى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله از اندوختن غذا

۱۲۹۱.مسند ابن حنبلـ به نقل از اَنَس بن مالك ـ: سه پرنده براى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله هديه آوردند. يكى را غذاى خدمتكارش ساخت. روز بعد، خدمتكار، آن را نزد پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آورد. ايشان فرمود: «آيا تو را نهى نكردم كه چيزى ذخيره نكنى ؟ همانا خداوند، روزىِ هر فردايى را مى‏رساند».

۱۲۹۲.كشف الغمّة: پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به يكى از زنانش فرمود: «آيا تو را نهى نكردم كه چيزى را براى فردا نگاه ندارى ؟ خداوند، روزىِ هر فردايى را مى‏رساند».

ر. ك: ج ۶ ص ۱۱۷ (سيره پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در مصرف / نيندوختن براى فردا).

و ـ گرسنه از دنيا رفتن پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله

۱۲۹۳.امام على عليه‏السلام ـ در يكى از سخنرانى‏هاى ايشان ـ: پس به پيامبرت كه از همه پاك‏تر و وارسته‏تر است، تأسّى بجوى.... او از دنيا چندان نخورْد كه دهان را پُر كند، و به آن، چندان ننگريست كه [حتّى] گوشه چشمى بِدان افكند. پهلوهايش از همه لاغرتر و شكمش از همه تهى‏تر بود.... او با شكم گرسنه از دنيا رفت و با سلامت، به آخرت وارد شد.

۱۲۹۴.تنبيه الخواطر: عايشه مى‏گفت: پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله هيچ گاه سير نخورد و گاه از سر دلسوزى، بر گرسنگىِ او مى‏گريستم و بر شكمش دست مى‏كشيدم و مى‏گفتم: جانم به فدايت ! كاش به اندازه خوراكت و سدّ جوعت از دنيا بهره مى‏بردى ! و پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مى‏فرمود: «اى عايشه ! برادران [پيامبرِ] اولوا العزم من، بر سخت‏تر از اين، شكيبايى كردند و بر همان حال در گذشتند و بر خدايشان وارد شدند و خداوند، بازگشتگاه آنها را گرامى داشت و پاداششان را فراوان كرد و من خجالت مى‏كشم كه به دليل رفاه در زندگى‏ام، از آنان فروتر شوم ! پس اين كه روزهايى كوتاه را شكيب ورزم، برايم دوست‏داشتنى‏تر از آن است كه از بهره‏ام در آخرت كاسته شود، و هيچ چيزى برايم محبوب‏تر از پيوستن به دوستان و برادرانم نيست».
عايشه گفت: به خدا سوگند، از اين سخن، يك هفته نگذشته بود كه خداوند، او را قبض روح كرد.


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم
464

ه ـ نَهيُهُ عَنِ ادِّخارِ الطَّعامِ

۱۲۹۱.مسند ابن حنبل عن أنس: اُهدِيَت لِرَسولِ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ثَلاثُ طَوائِرِ، فَأَطعَمَ خادِمَهُ طائِرا، فَلَمّا كانَ مِنَ الغَدِ أتَتهُ بِهِ، فَقالَ لَها رَسولُ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: ألَم أنهَكِ أن تَرفَعي شَيئا ؟ فَإِنَّ اللّهَ عز و جل يَأتي بِرِزقِ كُلِّ غَدٍ.۱

۱۲۹۲.كشف الغمّة: قالَ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله لِبَعضِ نِسائِهِ: ألَم أنهَكِ أن تَحبِسي شَيئا لِغَدٍ، فَإِنَّ اللّهَ يَأتي بِرزقِ كُلِّ غَدٍ.۲

راجع: ج ۶ ص ۱۱۶ (سيرة النبيّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله في الاستهلاك / لا يدّخر شيئا لغد).

و ـ خَرَجَ مِنَ الدُّنيا خَميصا

۱۲۹۳.الإمام عليّ عليه‏السلام ـ في خُطبَةٍ لَهُ ـ: فَتَأَسَّ بِنَبِيِّكَ الأَطيَبِ الأَطهَرِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله... قَضَمَ الدُّنيا قَضما۳، ولَم يُعِرها طَرفا. أهضَمُ أهلِ الدُّنيا كَشحا، وأَخمَصُهُم۴ مِنَ الدُّنيا بَطنا... خَرَجَ مِنَ الدُّنيا خَميصا، ووَرَدَ الآخِرَةَ سَليما.۵

۱۲۹۴.تنبيه الخواطر: كانَت عائِشَةُ تَقولُ: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله لَم يَمتَلِ قَطُّ شِبَعا، ورُبَّما بَكَيتُ رَحمَةً لَهُ مِمّا أرى لَهُ مِنَ الجوعِ، فَأَمسَحُ بَطنَهُ بِيَدي، وأَقولُ: نَفسي لَكَ الفِداءُ، لَو تَبَلَّغتَ مِنَ الدُّنيا بِقَدرِ ما يَقوتُكَ ويَمنَعُكَ مِنَ الجوعِ !
فَيَقولُ: يا عائِشَةُ، إخواني اُولُوالعَزمِ قَد صَبَروا عَلى ما هُوَ أشَدُّ مِن هذا، فَمَضَوا عَلى حالِهِم، فَقَدِموا عَلى رَبِّهِم فَأَكرَمَ مَآبَهُم وأَجزَلَ ثَوابَهُم، فَأَجِدُني أستَحيي إن تَرَفَّهتُ في مَعيشَتي أن تقصُرّني۶ دونَهُم ! فَأَصبِرُ أيّاما قَصيرَةً أحَبُّ إلَيَّ مِن أن يَنقُصَ حَظّي غَدا فِي الآخِرَةِ، وما مِن شَيءٍ أحبُّ إلَيَّ مِنَ اللُّحوقِ بِأَخِلاّئي وإخواني.
قالَت: وَاللّهِ، مَا استَكمَلَ بَعدَ ذلِكَ جُمُعَةً حَتّى قَبَضَهُ اللّهُ.۷

1.. مسند ابن حنبل : ج ۴ ص ۳۹۴ ح ۱۳۰۴۲ ، مسند ابي يعلى : ج ۴ ص ۱۹۲ ح ۴۲۰۸ ، شعب الإيمان : ج ۲ص ۱۱۹ ح ۱۳۴۷ ، تاريخ بغداد : ج ۱۴ ص ۳۱۵ الرقم ۷۶۳۸ كلاهما نحوه ، كنز العمّال : ج ۶ ص ۳۴۲ ح ۱۵۹۵۳ ؛ عوالي اللآلي : ج ۱ ص ۱۰۸ ح ۶ نحوه .

2.. كشف الغمّة : ج ۱ ص ۱۸ ، بحار الأنوار : ج ۱۶ ص ۱۱۸ ح ۴۴ .

3.. قال ابن أبي الحديد : قضم الدنيا : تناول منها قدر الكفاف وما تدعو إليه الضرورة من خشن العيشة . . . وأصل القضم : أكل الشيء اليابس بأطراف الأسنان شرح نهج البلاغة : ج ۹ ص ۲۳۳ .

4.. الكَشح : الخَصر ، يقال : «أهضم الكشحين» أي منضمّهما ، الهَضَم ـ بالتحريك ـ : انضمام الجَنبَين . والخمص والمخمصة : الجوع والمجاعة . ورجل خميص : إذا كان ضامر البطن اُنظر النهاية : ج ۴ ص ۱۷۵ «كشح» و ج ۵ ص ۲۶۶ «هضم» و ج ۲ ص ۸۰ «خمص» .

5.. نهج البلاغة : الخطبة ۱۶۰ ، مكارم الأخلاق : ج ۱ ص ۳۷ ، عيون الحكم والمواعظ : ص ۲۴۵ ح ۴۶۵۱ وفيه ذيلهمن «خرج» ، بحار الأنوار : ج ۱۶ ص ۲۸۴ ح ۱۳۶ .

6.. هكذا في المصدر ، ولعلّ الصواب : «تقصُرَ بي» كما في بحار الأنوار .

7.. تنبيه الخواطر : ج ۱ ص ۱۰۱ ، بحار الأنوار : ج ۷۳ ص ۲۰۹ ؛ إحياء العلوم : ج ۳ ص ۱۲۶ و ص ۵۱۹ كلاهمانحوه .

تعداد بازدید : 6855
صفحه از 513
پرینت  ارسال به