ج ـ شكايت نكردن پيامبر صلىاللهعليهوآله از تشنگى و گرسنگى
۱۲۸۰.الطبقات الكبرىـ به نقل از اُمّ ايمن ـ: نديدم كه پيامبر صلىاللهعليهوآله از گرسنگى و تشنگى، شكايتى كند، چه در خردسالى و چه در وقتى كه بزرگ شده بود. صبح بر مىخاست و از آب چاه زمزم مىنوشيد و چون صبحانه را به او عرضه مىكردم، مىفرمود: «آن را نمىخواهم. من سير هستم».
د ـ سير نخوردن سه روز پياپى، از نان گندم و جو
۱۲۸۱.امام على عليهالسلام ـ در باره پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله ـ: پدر و مادرم فداى كسى باد كه سه روز پى در پى از نان گندم، سير نخورد تا آن كه از دنيا جدا شد و آردش را الك نكردند!
۱۲۸۲.الكافىـ به نقل از محمّد بن مسلم ـ: يك روز بر امام باقر عليهالسلام وارد شدم، در حالى كه غذا مىخورد.... سپس [به من] فرمود: «اى محمّد ! آيا فكر مىكنى پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله از زمانى كه خداوند او را برانگيخت تا وقتى روح او را قبض كرد، سه روزِ پياپى از نان گندم، سير خورد ؟».
امام عليهالسلام سپس خودش پاسخ داد و فرمود: «نه، به خدا ! او از زمانى كه خداوند، وى را برانگيخت تا وقتى روح را قبض كرد، هيچ گاه سه روزِ پياپى از نان گندم، سير نخورد. هان ! من نمىگويم كه چيزى پيدا نمىكرد [تا بخورد]. ايشان گاهى اوقات، به يك نفر، صد شتر جايزه مىداد. بنا بر اين، اگر مىخواست بخورد، مىتوانست».