37
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم

۶۳۶.امام كاظم عليه‏السلام: پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله هنگامى كه وارد مدينه شد، مهاجران و انصار، گِردش را گرفتند و درخواست‏ها از پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فراوان شد و آنها او را به گونه‏اى محترمانه و با بزرگداشت و كلمات در خور پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، خطاب مى‏كردند ؛ زيرا خداوند متعال به آنها فرموده بود: «اى مؤمنان ! صدايتان را بالاتر از صداى پيامبر نبريد و با او بلند سخن نگوييد، آن گونه كه با يكديگر بلند سخن مى‏گوييد، كه [مبادا] اعمالتان تباه گردد و خود ندانيد».
و پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله با ايشان مهربان و دلسوز بود و مى‏كوشيد تا گناهان ايشان را از دوششان بردارد تا آن جا كه به هر كه با او سخن مى‏گفت، مى‏نگريست و صداى خود را بلندتر از صداى او مى‏كرد تا بلندى صداى او سبب نشود كه تهديد الهى به تباهى اعمالش، در باره آن شخص، عملى شود، تا آن جا كه روزى عربى صحرانشين، پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را از پشت ديوارى با صداى بلند خواند و ندا داد: «اى محمّد!» و پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله با صدايى بلندتر از او جوابش را داد تا آن عرب به خاطر بالا بردن صدايش گناه نكرده باشد.

۶۳۷.صحيح مسلمـ به نقل از اَنَس ـ: پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نزد همسرانش آمد كه كسى به نام انجشه، شتران حامل آنها را مى‏راند. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به او فرمود: «واى بر تو، انجشه ! آرام‏تر ؛ گويى كه شيشه مى‏برى!».

۶۳۸.مسند ابن حنبلـ به نقل از جريج ـ: عبد اللّه‏ بن جعفر [طيّار] گفت: كاش مرا و قُثَم و عبيد اللّه‏، دو فرزند عبّاس، را مى‏ديدى كه كودك بوديم و بازى مى‏كرديم كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله سوار مركبى گذشت و فرمود: «اين را برايم بالا بياوريد» و مرا جلوى خودش روى مَركب نهاد و در باره قثم نيز گفت: «اين را برايم بالا بياوريد» و او را نيز پشت سرش جاى داد ؛ امّا عبيد اللّه‏ نزد پدرش عبّاس عزيزتر بود و پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله از عمويش عبّاس، خجالت نكشيد كه قثم را سوار كند و عبيد اللّه‏ را وا نهد. آن گاه سه بار بر سر من دست كشيد و هر بار گفت: «خدايا ! جانشين جعفر در ميان فرزندانش باش».به عبد اللّه‏ گفتم: قثم چه كرد ؟ گفت: شهيد شد. گفتم: خداوند به خير، آگاه‏تر است و پيامبرِ او نيز به خير (سعادت و شهادت قثم)، آگاه‏تر است. عبد اللّه‏ گفت: آرى.


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم
36

۶۳۶.الإمام الكاظم عليه‏السلام: إنَّ رَسولَ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله لَمّا قَدِمَ المَدينَةَ كَثُرَ حَولَهُ المُهاجِرونَ وَالأَنصارُ، وكَثُرَت عَلَيهِ المَسائِلُ، وكانوا يُخاطِبونَهُ بِالخِطابِ الشَّريفِ العَظيمِ الَّذي يَليقُ بِهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، وذلِكَ أنَّ اللّهَ تَعالى كانَ قالَ لَهُم: «يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لاَ تَرْفَعُواْ أَصْوَ تَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِىِّ وَ لاَ تَجْهَرُواْ لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَلُكُمْ وَ أَنتُمْ لاَ تَشْعُرُونَ»۱.
وكانَ رَسولُ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بِهِم رَحيما، وعَلَيهِم عَطوفا، وفي إزالَةِ الآثامِ عَنهُم مُجتَهِدا، حَتّى أنَّهُ كانَ يَنظُرُ إلى كُلِّ مَن يُخاطِبُهُ، فَيَعمَلُ عَلى أن يَكونَ صَوتُهُ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مُرتَفِعا عَلى صَوتِهِ لِيُزيلَ عَنهُ ما تَوَعَّدَهُ اللّهُ بِهِ مِن إحباطِ أعمالِهِ، حَتّى إنَّ رَجُلاً أعرابِيّا ناداهُ يَوما وهُوَ خَلفَ حائِطٍ بِصَوتٍ لَهُ جَهوَرِيٍّ: يا مُحَمَّدُ ! فَأَجابَهُ بِأَرفَعَ مِن صَوتِهِ، يُريدُ أن لا يَأثَمَ الأَعرابِيُّ بِارتِفاعِ صَوتِهِ.۲

۶۳۷.صحيح مسلم عن أنس: إنَّ النَّبِيَّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله أتى عَلى أزواجِهِ وسَوّاقٌ يَسوقُ بِهِنَّ يُقالُ لَهُ: أَنجَشَةُ، فَقالَ: وَيحَكَ يا أَنجَشَةُ، رُوَيدا سَوقَكَ بِالقَواريرِ !۳

۶۳۸.مسند ابن حنبل عن جريج عن عبداللّه‏ بن جعفر: لَو رَأَيتَني وقُثَمَ وعُبَيدَاللّهِ ابنَي عَبّاسٍ ونَحنُ صِبيانٌ نَلعَبُ، إذ مَرَّ النَّبِيُّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله عَلى دابَّةٍ فَقالَ: اِرفَعوا هذا إلَيَّ، قالَ: فَحَمَلَني أمامَهُ، وقالَ لِقُثَمَ: اِرفَعوا هذا إلَيَّ ؛ فَجَعَلَهُ وَراءَهُ، وكانَ عُبَيدُاللّهِ أحَبَّ إلى عَبّاسٍ مِن قُثَمَ، فَمَا استَحى مِن عَمِّهِ أن حَمَلَ قُثَمَ۴ وتَرَكَهُ، قالَ: ثُمَّ مَسَحَ عَلى رَأسي ثَلاثا وقالَ كُلَّما مَسَحَ: اللّهُمَّ اخلُف جَعفَرا في وَلَدِهِ.
قالَ: قُلتُ لِعَبدِاللّهِ: ما فَعَلَ قُثَمُ ؟ قالَ: اُستُشهِدَ، قالَ: قُلتُ: اللّهُ أعلَمُ بِالخَيرِ ورَسولُهُ بِالخَيرِ، قالَ: أجَل.۵

1.. الحجرات : ۲ .

2.. التفسير المنسوب إلى الإمام العسكري عليه‏السلام : ص ۴۷۷ ح ۳۰۵ عن الإمام العسكري عليه‏السلام ، بحار الأنوار : ج ۹ص ۳۳۱ ح ۱۸ .

3.. صحيح مسلم : ج ۴ ص ۱۸۱۱ ح ۷۱ ، صحيح البخاري : ج ۵ ص ۲۲۹۴ ح ۵۸۵۷ ، سنن الدارمي : ج ۲ ص ۷۴۹ح ۲۶۰۱ كلاهما نحوه ، مسند ابن حنبل : ج ۴ ص ۳۷۱ ح ۱۲۹۳۴ ، كنز العمّال : ج ۱۵ ص ۲۱۳ ح ۴۰۶۲۱ ؛ المجازات النبويّة : ص ۴۴ ح ۱۱ نحوه ، بحار الأنوار : ج ۱۶ ص ۲۹۴ ح ۱ .

4.. في المصدر : «قثما» ، والصواب ما أثبتناه لامتناعه من الصرف .

5.. مسند ابن حنبل : ج ۱ ص ۴۴۰ ح ۱۷۶۰ ، السنن الكبرى للنسائي : ج ۶ ص ۲۶۵ ح ۱۰۹۱۲ وفيه «أهله» بدل«ولده» ، المستدرك على الصحيحين : ج ۱ ص ۵۲۸ ح ۱۳۷۸ ، السنن الكبرى : ج ۴ ص ۱۰۰ ح ۷۰۹۳ ، تاريخ دمشق : ج ۲۷ ص ۲۵۴ الرقم ۳۲۲۲ ، كنز العمّال : ج ۱۳ ص ۴۴۶ ح ۳۷۱۶۱ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10520
صفحه از 513
پرینت  ارسال به