359
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم

۱۰۶۳.الطبقات الكبرىـ به نقل از عبد اللّه‏ بن يزيد هزلى ـ: خانه‏هاى همسران پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را هنگامى كه عمر بن عبد العزيز آنها را منهدم كرد، ديدم و او (عمر) فرماندار مدينه در خلافت وليد بن عبد الملك بود. او آنها را به مسجد افزود. آنها خانه‏هايى خشتى بودند با حياط‏خلوت‏هايى از چوبِ بى‏برگ خرما كه گل‏اندود شده بودند. شمردم. نُه اتاق با حياط‏هايشان بودند و ميان خانه عايشه تا درى قرار داشتند كه كنار خانه اسماء دختر حسن بن عبد اللّه‏ بن عبيد اللّه‏ باز مى‏شد. و اتاق اُمّ سلمه و حياط آن را ـ كه از خشت ساخته شده بود ـ، ديدم. از نوه‏اش پرسيدم. گفت: هنگامى كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله براى نبرد به دومة الجندل رفت، امّ سلمه [ديوار] حياطش را با خشت ساخت و هنگامى كه پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آمد و به خشت‏ها نگريست، پيش از ديگر همسرانش، بر او وارد شد و گفت: اين بنا چيست ؟ امّ سلمه گفت: خواستم ـ اى پيامبر خدا ـ كه جلوى ديدگان مردم را بگيرم. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «اى امّ سلمه ! بدترين چيزى كه دارايى مسلمان در آن مى‏رود، ساختمان است».

۱۰۶۴.الطبقات الكبرىـ به نقل از نِجاد بن فرّوخ يربوعى، از پيرمردى از اهل مدينه ـ: حجره‏هاى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را پيش از منهدم شدن ديدم. با چوب‏هاى بى‏برگ نخل و پوشيده شده با پوست و چرم بودند.

۱۰۶۵.البدايه و النهاية: خانه‏هاى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله از چوبِ بى‏برگ نخل ـ كه رويَش گل ماليده بودند ـ، ساخته شده و برخى از آنها از سنگ‏هاى روى هم چيده درست شده بودند و سقف‏هايشان همگى از چوب بى‏برگ نخل بود.

۱۰۶۶.البداية و النهاية: حسن بن ابى الحسن بصرى ـ كه جوانى به همراه مادرش خيره (آزاد كرده اُمّ سلمه) بود ـ، گفت: من دستم به بلندترين سقف در حجره پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نيز مى‏رسيد.
گفتنى است كه حسن بصرى، خوش قد و بالا، تنومند و قدبلند بود.


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم
358

۱۰۶۳.الطبقات الكبرى عن عبداللّه‏ بن يزيد الهزليّ: رَأَيتُ مَنازِلَ أزواجِ رَسولِ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله حينَ هَدَمَها عُمَرُ بنُ عَبدِ العَزيزِ وهُوَ أميرُ المَدينَةِ في خِلافَةِ الوَليدِ بنِ عَبدِالمَلِكِ، وزادَها فِي المَسجِدِ، كانَت بُيوتا بِاللَّبِنِ، ولَها حُجَرٌ مِن جَريدٍ مُطرورٍ بِالطّينِ، عَدَدتُ تِسعَةَ أبياتٍ بِحُجَرِها، وهِيَ ما بَينَ بَيتِ عائِشَةَ إلَى البابِ الَّذي يَلي بابَ النَّبِيِّ إلى مَنزِلِ أسماءَ بِنتِ حَسَنِ بنِ عَبدِ اللّهِ بنِ عُبَيدِاللّهِ. ورَأَيتُ بَيتَ اُمِّ سَلَمَةَ وحُجرَتَها مِن لِبنٍ، فَسَأَلتُ ابنَ ابنِها فَقالَ: لَمّا غَزا رَسولُ اللّهِ دومَةَ الجَندَلِ، بَنَت اُمُّ سَلَمَةَ حُجرَتَها بِلِبنٍ، فَلَمّا قَدِمَ رَسولُ اللّهِ فَنَظَرَ إلَى اللَّبِنِ دَخَلَ عَلَيها أوَّلَ نِسائِهِ، فَقالَ: ما هذَا البِناءُ، فَقالَت: أرَدتُ ـ يا رَسولَ اللّهِ ـ أن أكُفَّ أبصارَ النّاسِ.
فَقالَ: يا اُمَّ سَلَمَةَ، إنَّ شَرَّ ما ذَهَبَ فيهِ مالُ المُسلِمِ البُنيانُ.۱

۱۰۶۴.الطبقات الكبرى عن نِجاد بن فَرّوخ اليربوعي عن شيخ من أهل المدينة: رَأَيتُ حُجَرَ النَّبِيِّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله قبلَ أن تُهدَمَ بِجَرائِدِ النَّخلِ مُلبَسَةً الأَنطاعَ.۲۳

۱۰۶۵.البداية والنهاية: كانَت مَساكِنُهُ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مَبنِيَّةً مِن جَريدٍ عَليهِ طينٌ، بَعضُها مِن حِجارَةٍ مَرضومَةٍ۴، وسُقوفُها كُلُّها مِن جَريدٍ.۵

۱۰۶۶.البداية والنهاية: قالَ الحَسَنُ بنُ أبِي الحَسَنِ البَصرِيُّ ـ وكانَ غُلاما مَعَ اُمِّهِ خيرَةَ مَولاةِ اُمِّ سَلَمَةَ ـ: لَقَد كُنتُ أنالُ أطوَلَ سَقفٍ في حُجرَةِ النَّبِيِّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بِيَديِ.
قُلتُ: إلاّ أنَّهُ قَد كانَ الحَسَنُ البَصرِيُّ شَكلاً ضَخما طُوالاً.۶

1.الطبقات الكبرى : ج ۸ ص ۱۶۶ ، إمتاع الأسماع : ج ۱۰ ص ۹۴ ، سبل الهدى والرشاد : ج ۳ ص ۳۴۸ و ج ۱۲ص ۵۰ .

2.النِطعُ : بِساطٌ من الأديم مجمع البحرين : ج ۵ ص ۱۷۹۸ «نطع» .

3.. الطبقات الكبرى : ج ۱ ص ۵۰۰ .

4.. الرّضمُ : صخورٌ بعضها على بعض النهاية : ج ۲ ص ۲۳۱ «رضم» .

5.. البداية والنهاية : ج ۳ ص ۲۲۰ ، السيرة النبويّة لابن كثير : ج ۲ ص ۳۱۳ .

6.. البداية والنهاية : ج ۳ ص ۲۲۰ ، السيرة النبويّة لابن كثير : ج ۲ ص ۳۱۳ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10448
صفحه از 513
پرینت  ارسال به