ايشان در همانها هم كفن شد.
در اين حديث، كفن پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله، همان لباس احرام ايشان دانسته شده كه مىدانيم دو تكّه بوده است، چنان كه متن حديث نيز به اين دو تكّه بودن، تصريح دارد: «أحرم فيهما».
امّا جمع اين حديث با احاديث ديگر، بدين گونه است كه مقصود اصلى در اين حديث، بيان جنس جامه احرام پيامبر صلىاللهعليهوآله است و حديث در پى بيان تعداد تكّههاى كفن ايشان، آن هم به گونه دقيق و كامل نيست. به سخن ديگر، حديث از نظر تعداد تكّههاى كفن، در مقام بيان نيست. افزون بر اين، زبان حديث، زبانى اثباتى است ؛ يعنى مىگويد دو تكّه جامه احرام پيامبر صلىاللهعليهوآله جزو كفن ايشان بوده ؛ امّا در باره اين كه جزء سومى هم وجود داشته يا نه، سخنى ندارد و به اصطلاح، «اثبات شىء، نفى ما عدا نمىكند»، بويژه آن كه در نظر آوريم كه دو جزء اصلى كفن، همانند دو تكّه احرام، بالا و پايين بدن را مىپوشانَد و ردا به عنوان جزء سرتاسرى، مانند يك روانداز، روى آن دو قرار مىگيرد.
دو. ويژگىهاى كفن
ويژگىهاى متعدّدى براى تكّههاى كفن پيامبر صلىاللهعليهوآله، گزارش شده اند. اين ويژگىها را مىتوان در چهار دسته زير جاى داد:
برخى، به مكان تهيّه آنها ناظرند، مانند: يمانى، ظفارى يا ظفرى، عبرى، صُحارى و نجرانى،
برخى، به جنس آنها ناظرند، مانند: قطن، كرسف، سحولى، حبرى،
برخى، به شكل آنها ناظرند، مانند: قميص (پيراهن)،
برخى، به رنگ آنها ناظرند، مانند: حمراء و ابيض و بُرد (پارچه راه راه).۱
پيش از آن كه اين تعارضهاى ابتدايى را جزء به جزء حل كنيم، خاطرنشان مىكنيم كه اجزاى كفن، به دليل تعدّد و سه تكّه بودن مىتوانند از محلهاى گوناگون و با جنس و رنگهاى متفاوت باشند. بر اين پايه تنها، تعارض گزارشهايى بايد حل شود كه در يك جزءِ بخصوص و يا در همه آنها دو صفت مختلف بيان كردهاند.