329
سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم

از آن، پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله حج گزارد ؛ ولى نه تند رفت و نه مسلمانان را به آن فرمان داد. پس در اصل نقل ماجرا، درست، و در تعميم و هميشگى خواندنش نادرست گفته‏اند.

بر پايه اين گزارش، مى‏توان عملكرد پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را ناظر به فضا و شرايط خاصّى دانست. از اين رو حكم به استحباب آن در شرايطى متفاوت با فضاى اوّليه، مشكل مى‏نمايد، هر چند برخى فقيهان شيعى۱ و فقيهان متعدّدى از اهل سنّت۲ به استحباب آن حكم داده‏اند.

گفتنى است كه دليلى بر منع از اين عمل، در دست نداريم و نمى‏توان آن را ناروا و يا بدعت خواند. از اين رو به دليل عدم ردع و منع، اين كار بر حالت اصلى‏اش يعنى اباحه و جواز باقى مى‏ماند. از اين رو پوشيدن اين گونه جامه احرام براى يك بار از سوى پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله اثبات مى‏شود و مى‏توانيم بدون قصد استحباب و تنها به قصد جواز و اباحه، آن را انجام دهيم، همان گونه كه مى‏توانيم آن را ترك كنيم. اين، بِدان معناست كه اصرار ورزيدن عوامانه بر انجام آن، به همان اندازه نكوهيده است كه جلوگيرى و منع سختگيرانه و خشونت‏بار از آن، قبيح است.

1.. ر . ك : الوسيلة : ص ۱۷۲ ، الجامع للشرائع : ص ۲۰۱ ، تحرير الأحكام : ج ۱ ص ۵۸۴ ، الدروس الشرعيّة : ج ۱ ص ۳۹۷ .

2.. ر . ك : الاُمّ : ج ۲ ص ۱۹۰ ، فتح العزيز : ج ۵ ص ۵۶ ، المجموع : ج ۸ ص ۱۳ . گفتنى است كه مالك به استحباب اضطباع ، فتوا نداده است ر . ك : تذكرة الفقهاء : ج ۸ ص ۱۰۸ .


سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم
328

روشن است كه اين كار با توجّه به شرايط سياسى و فضاى خاصّ مكّه در آن روزگار توصيه شده است و سرايت دادن آن به زمان‏هاى ديگر و استمرار بخشيدن آن تا روزگار كنونى، به دليل، نياز دارد كه نه تنها موجود نيست، بلكه گزارشى از ابن عبّاس در دست است كه تعميم و استمرار اين شيوه را انكار مى‏كند. در اين گزارش، از ابن عبّاس در باره صحّت خبرى سؤال مى‏شود كه فرمان پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را به تند رفتن در طواف نقل مى‏كند. ابن عبّاس، اين خبر را هم تكذيب و هم تصديق مى‏كند و چون با ابراز شگفتى مخاطب رو به رو مى‏شود، مى‏گويد:

۰.إِنَّ رَسُولَ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله دَخَلَ مَكَّةَ فِي عُمرَةِ القَضَاءِ ـ وَ أَهلُهَا مُشرِكُونَ ـ وَ بَلَغَهُم أَنَّ أَصحَابَ مُحَمَّدٍ مَجهُودُونَ، فَقَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله: رَحِمَ اللَّهُ امرَأً أَرَاهُم مِن نَفسِهِ جَلَداً، فَأَمَرَهُم فَحَسَرُوا عَن أَعضَادِهِم وَ رَمَلُوا بِالبَيتِ ثَلاَثَةَ أَشوَاطٍ وَ رَسُولُ اللَّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله عَلَى نَاقَتِهِ وَ عَبدُ اللَّهِ بنُ رَوَاحَةَ آخِذٌ بِزِمَامِهَا وَ المُشرِكُونَ بِحِيَالِ المِيزَابِ يَنظُرُونَ إِلَيهِم. ثُمَّ حَجَّ رَسُولُ اللَّهِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بَعدَ ذَلِكَ، فَلَم يَرمُل وَ لَم يَأمُرهُم بِذَلِكَ، فَصَدَقُوا فِي ذَلِكَ وَ كَذَبُوا فِي هَذَا.۱

۰.پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله براى گزاردن عمره قضا به مكّه وارد شد. مكّيان كه هنوز مشرك بودند، خبر يافته بودند كه ياران پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ديگر تاب و توانى برايشان نمانده است. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله براى ردّ پندار آنان فرمود: «خدا رحمت كند كسى را كه قوّت و چالاكى خود را به آنها نشان دهد!» سپس فرمان داد كه جامه احرام را از روى بازوهاى خود كنار بزنند و سه دور اوّل [از هفت دور طواف] را تند و با سرعت بروند. پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله خود بر روى شترش بود و عبد اللّه‏ بن رواحه زمام آن را به دست داشت. مشركان نيز رو به روى ناودان بودند و به ايشان مى‏نگريستند. پس

1.. ر . ك : وسائل الشيعة : ج ۹ ص ۴۲۸ ح ۵ و فتح العزيز : ج ۷ ص ۲۲۵ .

  • نام منبع :
    سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله - جلد دوم
    سایر پدیدآورندگان :
    جمعي از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    7
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    01/01/1394
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 10330
صفحه از 513
پرینت  ارسال به